Saturday, February 23, 2019

مردی که تخت جمشید را نجات داد


مردی که تخت جمشید را نجات داد
نصرت الله امینی فرماندار وقت شیراز در فروردین ۱۳۵۸ به دلیل آن که با تعدد مراکز تصمیم‌گیری هیچ‌گونه موافقتی نداشت، از تمام سمت‌های دولتی کناره گرفت، و از آن پس تا پایان عمر چه در داخل کشور و چه در خارج از ایران، لحظه‌ای از تلاش برای اعتلای مصالح کشور فارغ نشد


Wednesday, February 20, 2019

کسروی - اولین مهدی موعود که بود



روی عکس کلیک کنید
 
اینکه در آینده کسی پیدا خواهد شد و با یک رشته کارهای بیرون از آیین (خارق العاده) جهان را به نیکی خواهد آورد، پندایست که در بسیاری از کیشها پیدا شده است. یهودیان چشم به راه مسیح دارند؛ زرتشتیان شاه بهرام را می جویند  (سوشیانت) و مسلمانان شیعه، چشم به راه مهدی دارند...

مهدویت تاریخچه بسیار درازی دارد.
چون معاویه با علی ابن ابی طالب به جنگ برخاست، و پس از مرگ او، خلافت را با زور و نیرنگ بدست آورد و در خاندان خود ارثی گردانید، این رفتار او، برای بسیاری از مسلمانان گران افتاد و کسان بسیار دیگری که آرزوی خلافت داشتند، خواستند تا آن را از دست بنی امیه بیرون آورند. پس از مرگ معاویه، حسین بن علی به کوشش برخاست و بدانسان که همگی می دانیم کشته شد. سپس یزید بن معاویه نیز بمرد و برخی آشفتگی ها به میان افتاد. «عبدالله بن زبیر» در مکه و «محمد حنفیه» در مدینه به دعوی خلافت پرداختند و «مختار» در کوفه برخاست که او نیز در نهان برای خلافت می کوشید.

سپس دو خاندان بزرگ با بنی امیه به نبرد برخاستند: یکی عباسیان (پسران عباس، عموی پیامبر اسلام)، دیگری علویان (پسران علی). عباسیان بنیاد کار خود را به زمینه چینی نهاده و نمایندگان خود را به ایران فرستادند. لیکن علویان به سادگی بر می خاستند و جنگ می کردند و کشته می شدند (چنانکه زید بن علی، حسین بن صاحب فخ، محمد نفس زکیه و دیگران کشته شدند).

محمدرضا شفیعی کدکنی؛ از چنین ملتی چگونه باید توقع حافظه تاریخی داشت؟



محمدرضا شفیعی کدکنی؛ از چنین ملتی چگونه باید توقع حافظه تاریخی داشت؟
نظمیست هر نظام‌پذیری را
گرخواندی در اول موسیقا
بعد از سقوط سلطنت، در همین چند سال اخیر، روشنفکران و کتاب‌ خوانان ایران تازه به این فکر افتاده‌اند که «ما حافظه‌ی تاریخی نداریم.» راست است و این حقیقت قابل کتمان نیست. در کجای جهان، در قرن بیستم، اگر فرّخی یزدی (غرض شخص او نیست، بلکه منظور شاعری آزاده و میهن دوست و شجاع از طراز اوست) کشته می‌شد، کسی از گورجای او بی‌خبر می‌ماند؟ نمی‌دانم شما تاکنون به این نکته توجه کرده‌اید که هیچ‌کس نمی‌داند جای به خاکسپاری فرخی یزدی کجا بوده است؟
این دیگر قبر فرخی سیستانی نیست که مربوط به یازده قرن پیش از این باشد و بگویند در حمله‌ی تاتار از میان رفته است. فرخی یزدی در سال تولد من و همسالان من کشته شده است و شاید قاتلان او، که آن جنایت را در زندان قصر مرتکب شدند، هنوز زنده باشند. عمر طبیعی نسل قاتلان او چیزی حدود ۹۰ ـ ۹۵ سال است.
چرا هیچ‌کس نمی‌داند که قبر فرخی یزدی کجاست؟ خواهید گفت: «شاید در فلان گورستانی بوده است که اینک تبدیل به پارک شده است.» در آن صورت این پرسش تلخ‌تر به میان خواهد آمد که چرا ما این چنین ناسپاس و فراموشکاریم که محلی که فرخی یزدی در آن مدفون شده است تبدیل به پارک شود و یک سنگ یادبود برای او در آن پارک نگذاریم؟
در کجای دنیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ شاعری که مانند آرش کمانگیر، تمام هستی خود را در تیر شعر خود نهاده است و با دیکتاتوری بی‌رحم زمانه به ستیزه برخاسته است و در زندان همان نظام با «آمپول هوا» او را کشته‌اند، چرا باید محل قبر او را هیچ‌کس نداند؟ خواهید گفت: «از ترس نظام دیکتاتوری آن روز، کسی جرأت نکرده است که آن را ثبت و ضبط کند.» همه می‌دانند که دو سال بعد از مرگ فرخی یزدی آن نظام دیکتاتوری «کن فیکون» شده است. چرا کسانی که بعد از فروپاشی آن نظام آن همه دشنام‌ها نثار بنیادگذارش کردند به فکر این نیفتادند که در جایی به ثبت و ضبط محل خاکسپاری فرخی یزدی بپردازند؟

Monday, February 18, 2019

علی شریعتی - پیامبر اسلام و فرمان قتل منتقدان



روی عکس کلیک کنید

براستی چرا پیامبر اسلام منتقدان خود را ترور می کرد.
آخوندها هم بر اساس همین سنت و راه و روش پیامبر  اسلام
فتواهای مرگ دگراندیشان و مرتدان را میدهند. 

 عبدالله ابن سعد درروزفتح مکه فرارکرد وپيش عثمان رفت که برادر شيری وی بود وعثمان وی را نهان کرد وچون مردم مکه آرام گرفتند، وی را پيش پيمبرآورد وبرايش امان خواست. گويند پيمبرمدتی درازخاموش ماند سپس گفت چنين باشد وچون عثمان عبدالله را ببرد پيمبربه اطرافيان خويش گفت:
ـ بخدا خاموش ماندم مگريکی تان برخيزد وگردن اورا بزند.»

طبری، ج 3، ص 1187

Friday, February 15, 2019

دوبیتی مهدی یعقوبی


قفس راه تماشا را گرفته
بغل زانوی غم دنیا گرفته
دو تا تار سفیدی روی مویت
هوا ابری دلت آیا گرفته
مهدی یعقوبی



Wednesday, February 13, 2019

Tuesday, February 12, 2019

فقیهی که با دعای امام زمان به دنیا آمد



فقیهی که با دعای امام زمان به دنیا آمد

محمد بن علی بن بابویه معروف به شيخ صدوق در حدود سال ۳۰۶ ق . در شهر قم متولد شد. روایت شده که وی با دعای امام زمان (عج) به دنیا آمده چرا که پدرش از علی بن حسین ابن روح از سومین نایب امام زمان درخواست کرد تا از امام بخواهد فرزندی نصیبش کند، بعد از چند روز اطلاع آمد که امام (عج) دعا کرده و به ایشان وعده داد که در آینده نزدیک صاحب فرزندی خواهد شد.

خود شیخ صدوق نیز به ولادتش افتخار می‌کرده که به دعای صاحب‌الامر زاده شده است. وی در بیست و سه سالگی در زمان غیبت صغری به سر می‌برد و دوران نیابت دو نفر از نواب خاص امام زمان (عج) را درک کرد و همین باعث موفقیت‌های معنوی او شد.

کرامتی از شیخ صدوق

در عهد حکومت فتحعلی شاه قاجار در حدود سال 1238 ه. مرقد شریف صدوق که در اراضی ری قرار دارد به دلیل بارندگی های زیاد خراب شده و رخنه ای در آن پیدا می شود، برای تعمیر مرقد اطرافش را  می کندند تا به سردابی که مدفن شیخ صدوق بود برخورد می کنند ناگهان بدن شریف صدوق را کاملاً سالم آنچنان که گویا تازه از حمام آمده باشد مشاهده می کنند و اثر خضاب را در انگشتان شریفش می بینند. 20 نفر از بزرگانی که خود شاهد این کرامت بوده اند می توان به میرزا ابوالحسن جلوه، حضرت آیت الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم والد حضرت آیت الله مرعشی نجفی حاج سید محمود مرعشی نام برد.

. امروزه آرامگاهش به نام ابن بابویه در شهر ری مشهور و قبر منورش زیارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.

گروه دین مشرق

Monday, February 11, 2019

انقلاب 57 - مهدی یعقوبی



قربانعلی در حالی که با کنجکاوی به دور و اطرافش نگاه می کرد سیگارش را از لای انگشتانش به زمین انداخت و زیر کفش اش  له و لورده . تسبیحش را از جیبش در آورد و با دعا زیر لب وارد حیاط مسجد شد. در میان جمعیتی که خود را برای تظاهرات آماده میکردند چشمش افتاد به امام جماعت مسجد گرزعلی که با ریش و پشم حنایی و عمامه سیاه به دیوار تکیه داده بود. رفت به سمتش و با سلام و علیکی غلیظ در آغوشش کشید و به نرمی زیر گوش اش پچپچه:
- کتاب تحریرالوسیله آقارو آوردم بهتون برگردونم
- همراهته
- آره ، ابتد رفتم خونه تون شما تشریف نداشتین، دخترتون گفتن که اومدین اینجا. شرمنده
- دخترم ، دخترم کجا بود منظورتون زنمه

 
  

Friday, February 08, 2019

Monday, February 04, 2019

سخنان بزرگان - تولستوی


ایران زمانی از زندان آخوندها آزاد می شود که خود مردم ایران بخواهند زنجیرها را از دستهای خود پاره کنند. تا زمانی که  این سقوط در گنداب خرافات نجات جلوه می کند هرگز راه نجاتی برایشان متصور نیست.

Saturday, February 02, 2019

شهر من بابلسر به روایت تصویر - Babolsar


Two Ways of Life: a middle-aged veiled woman sitting on the beach of the Caspian Sea, is a striking contrast to young bikini-clad girls from Tehran enjoying a weekend near Babolsar (August 23rd, 1971) 
عکس هایی از بابلسر قبل از انقلاب

بابُلْسَر یکی از شهرهای ساحلی استان مازندران، در شمال ایران، بین دریای مازندران و رشته کوه البرز قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان بابلسر است. این شهرستان ۱۲۴٫۳۲۳ نفر جمعیت دارد که معادل ۴/۴ درصد جمعیت کل استان است.[۲] بابلسر با پهنه ۱۳۵۰ هکتار در مصب رودخانه بابلرود و در کرانه جنوبی دریای خزر و در ۵۲ درجه و ۳۹ دقیقه و ۳۰ ثانیه طول جغرافیایی و ۳۶ درجه و ۴۳ دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد. مردم بابلسر به زبان مازندرانی گویش می‌کنند.
ویکی پدیا