در 8 سالگی یاد گرفتم که چگونه « عرعر » کردن خر را تقلید کنم و این تقلید هنوز که هنوز است بزرگترین دستاورد زندگی ام می باشد .
در 12 سالگی فهمیدم که تقلید صدای خر « غنا » محسوب میشود و از مصادیق بارز لهو و لعب است و از آن باید بشدت احتراز کرد به ویژه اگر خر ماده باشد .
در 15 سالگی یک بسیجی مخلص شدم و به حوزه علمیه قم رفتم و در دومین روز حجت الاسلام والمسلمین ... کارم را ساخت و من از آن به بعد اسلام و مسلمین را بهتر از هر آیت الله شناختم و پدیده لواط را که قوم لوط با آن مواجه بودند به عینه لمس کردم .
در 20 سالگی فهمیدم که علم دشمن ترین دشمن انسان است و یک لحظه عبادت بهتر از 40 سال تفکر است . یا بهتر است که انسان گاو بماند و حلیه المتقین بخواند تا به این آفت دچار شود .
در 25 سالگی یاد گرفتم که بحث شیرین دخول بهترین بحثی است که در عالم سفلی وجود دارد و بحثهای دیگر فرعی و در صورت تکرار حرام محسوب میشود . همچنین آموختم که کتک زدن زنان از نعمتهای بی پایان الهی میباشد .
در 30 سالگی در مجلسی گفتم که مهدی را دیدم و از آن به بعد با من مانند مقدسین برخورد میکردند و شفای دردهای لاعلاج را از من میخواستند ، و کرور کرور مال و منال به زیر پایم میریختند .
اما منظور از مهدی که گفتم حاج آقا مهدی همسایه بغلی بود نه حضرت مهدی موعود
در 35 سالگی دزدی از بیت المال را بزرگترین عبادت یافتم و دست یافتن به گنج ناتمام خمس و زکات
در 40 سالگی هوس یا مرض پیغمبری به سرم زد که بعد از کشاکش زیاد با خدا از آن منصرف شدم و به« امام » راضی شدم و آنگاه در خوابم آیه ای نازل شد : بکشید هر کس را که مخالف است . سنگسار کنید مردان و زنان بی حجاب را ، پاهای سکولارها را در جهت مخالف ببرید که اسلام با خون زنده است . اسلام با ولایت فقیه زنده است . خون یعنی نائب امام زمان ، خون خون ، بدون خون عمود نظام بی عمود نظام
در 45 سالگی بعد از خواندن کتابهای فقهی تمامی مراجع عظیم الشان مسلمین زمین و آسمان فهمیدم که منظور از اسلام آنها چیزی جز آنجه که در زیر شکم و در خشتک نهفته است نیست . البته در این مورد اختلافاتی در مورد میزان دخول در زوایای مختلف و سایز و اندازه ها و مقولاتی دیگر از این قبیل وجود دارد که تا ظهور مهدی موعود ادامه خواهد داشت و خواهد داشت و ادامه خواهد داشت .
در 50 سالگی فهمیدم که زلزله از بی حجابی و سینه های مرمر دختران بوجود می آید و نه چیز دیگر ، به این امر باید تمکین کرد و سرپیچی از آن شلاق و تازیانه دارد . گرانی نیز خشم و غضب خداوند است . همان نکته ظریفی که امام جمعه کریه المنظر تهران جنتی فرمودند ولاغیر
در 55 سالگی به وسیله امداد غیبی درک کردم که تمام زنانم با اصحاب فتنه و سران فتنه و خدایان فتنه رابطه داشتند و زنا میکردند . فتنه گرانی که حتی در اندرونی ولی امر مسلمین جهان دخول کرده بودند و لرزه بر عمود ی و افقی نظام انداخته بودند . ( البته دخول در بیت من ازنوع جنگ نرم بوده است که با زنای با محارم برابر است ) .
در 60 سالگی متوجه شدم که آینده انسان را تقدیر و خدا می سازد ولاغیر ، فکر کردن بزرگترین آفت اسلام و مسلمین ایران و جهان است . بقول یکی از پیغمبران که قبل از موسی کلیم الله زندگی میکرد . « تفکر از بمب اتم و کلاهک های هسته ای خطرناک تر است » . که صهیونیستها برهمین اساس پس از دوهزار سال شروع به ساخت بمب های اتم کردند . و روسیه کمونیست ( خدا نیست ) و استکبار جهانی و ...
در 65 سالگی اسلام من ته کشید و مفعول شدم و زنان و صیغه هایم دیگر بکارم نیامدند یا در جهتی معکوس از آنها استفاده میکردم .
در 70 سالگی هوس کردم که صاحب الزمان را از چاه جمکران نجات دهم اما به علت تداخل فاضلاب ها با آب چاه و بوی گند آن این امر را به خدا واگذار کردم
در 80 سالگی مانند 8 سالگی « عرعر » میکنم و صیغه هایم هم سن نوه و نتیجه هایم میباشند و من با این چشم ضعیف آنها را از هم تشخیص نمی دهم و امت میلیونی و میلیاردی مرا ولی امر مسلمین جهان قلمداد میکند و من یک جان ناقابلی دارم ، جسم ناقصی دارم و آبرویی نداشته ....( حاضرین شروع به گریه میکنند )
No comments:
Post a Comment