این غیبت صغرای شعیب ابن صالح هم حتی آدمهای با بصیرتی چون سید خراسانی با آن همه معجزات و قوه های ماورالطبیعی را دچار دو دلی و تذبذب کرد ه است . خبرها در این ده روز آنقدر ضد و نقیض و خر تو خر بود که سگ صاحبش را نمی شناخت . در مجلس نظام ولایی یعنی همان طویله حیوانات خانگی بلبشویی عجیب براه افتاده بود و وفاداران به سید خراسانی چنگ و دندان به شعیب ابن صالح نشان دادند و نعره در انداختند که هر چیز در این حکومت مقدس خدایی امکان پذیر و قابل عفو و گذشت میباشد اما تیغ و تیغ کشی به جمال مبارک رهبری هرگز .
بنظر میرسد که مموتی آب را در همانجایی ریخت که میسوزد یعنی مقعد ولی امر مسلمین جهان ، و در این بابت بهتر است بگویم که استفاده از انواع پمادهای ضد سوزش مفید فایده ای نکرد ه است ، و بقول خود مقام معظم : « این آب نبود که مموتی ریخت بلکه از اسید هم سوزنده تر بود » و باعث پریشانی حواس و خاطراتش گشته است بحدی که استغفرالله باعث شد که آن امام همام یکبار با پای راست به بیت الخلا که عواقب شدید اخروی دارد برود و بعد از آن عمامه اش را در همانجا جا نهد .
خلاصه جریان به شکل آش شله قلمکار گشته است و معلوم نیست که این گماشته نوکر بادنجان است یا نایب امام زمان . متخصصان احادیث و روایات هم با این تفسیر هم رای و هم عقیده اند و گفته اند هرگز به خیال جن هم نمی رسیده است که ایشان پا در کفش مقام معظم بنمایند و خاکریزیش را نشانه روند و جنگ عورت و عورت کشی راه بیندازند . جنگی که پیشدرآمد جنگ جهانی چهارم خواهد گشت . آیا این تخم جن نمی داند که با این عمل موجب به تاخیر انداختن ظهور آقا میشود و عمود خیمه نظام را دچار زلزله میکنند ، آنهم در زمانی که سونامی انقلاب منطقه را در بر گرفته است .
آهای مراجع تقلید او با سرپیچی از ولی نعمت تان در و پنجره آب و نان شما را هم گل میگیرد . شما که در برابر زیر گرفتن جوانان بیگناه این مرز و بوم در زیر خودروهای نظام و غیرنظامی و متلاشی شدن مغزشان بوسیله گلوله های آتشین در کوچه و خیابانها زیب دهانتان را بسته بودید . شما که از دیدن یک تار موی زنان فریاد و فغانتان گوش آسمان را کر میکند ولی در برابر کشتارهای مهیب و شنیع خفقان میگیرید . به خدا ما در بن بست انفجار افتاده ایم . چالش ها را مالش دهید مالش . فتوا در دهید که آفتابه بر گردن او نهاده و سوار بر شانه های ستبرجنتی او را در شهرها بگردانیم .
***
هم اکنون خبر رسیده است که مموتی رفته بود گل بچیند و با پیامی در جهت کسب مشروعیت آنهم در باره خلیج فارس مظهر برادری ایرانیان سکوت دو هفته ای خود را شکسته است و از سویی هواداران او با شعار « شمشیر مولا و اتخاذ تصمیمات دشمن شکن » صلای جنگ سر داده اند . این پیام شعیب ابن صالح چیزی جز آغاز یک انشقاق و آب ریختن دوباره در آنجای ولایت یعنی مرکز ثقل باسن او نیست ، آبی سوزان که آه و ناله سید خراسانی را در اندرونی در آورده است و نعره پماد ، پماد ضد سوزش او گوش فلک را کر کرده است . بهر حال جنگ عورت و عورت کشی از خط سرخ عبور کرده است و به مرحل خطرناکی رسیده است .
No comments:
Post a Comment