دمد خورشید آزادی دوباره
فراری میشود جلاد خونخوار
اگر تبریز بر خیزد دوباره
یکی از درخشان ترین صفحات تاریخ ایران بی شک در تبریز و در کوی امیرخیز رقم خورده است . ستارخان با سرنگون کردن پرچمهای سفید تسلیم بر سردر خانه ها در تاریکترین و سخت ترین لحظه های نبرد با استبداد ، آنهم در محاصره بیش از 30 هزار سرباز و مزدوران دولتی نشان داد که اراده انسانی و عشق به آزادی را اگر حتی در هیات یک تن شعله کشد نمی توان خاموش کرد .
« در تاریخ مشروطه ایران هیچ کاری به بزرگی و ارجداری ایستادگی گردانه ستارخان نیست . مشروطه از همه شهرهای ایران بر خاسته ، تنها در تبریز باز میماند . تبریز هم برخاسته ، تنها در کوی کوچک امیرخیز بازپسین ایستادگی را می نمود . در سایه دلیری و کاردانی ستارخان بار دیگر به همه کویهای تبریز باز گشته سپس نیز به همه شهرهای ایران باز گردید . آن لکه سیاهی که در نتیجه زبونی و کارندانی نمایندگان پارلمان و شکست آزادیخواهان تهران ، به دامن تاریخ ایران نشسته بود ، این مرد با جانبازی های خود آن را پاک گردانید .
بی سبب نیست که ما در تاریخ به آن مرد ارج بیشتر میگذاریم . ستارخان نه تنها مشروطه را به ایران باز گرداند ، صدها کسان از کشته شدن و از گزند آسیب رهانید » .
« کونسول ( روس ) به ستارخان پیشنهاد کرد بیرقی از کونسولخانه فرستاده شود و او بدر خانه خود زده در زینهار دولت روس باشد ... ستارخان چنین پاسخ داد خیر کونسول من میخواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران باشد من زیر بیرق بیگانه نروم » .
احمد کسروی کتاب تاریخ مشروطه
No comments:
Post a Comment