این نخستین بار نیست که اینگونه اعمال شنیع در مملکت امام زمان رخ میدهد . روزانه ما در رسانه ها با اینگونه خبرها مواجه ایم . در چند هفته گذشته چند نمونه آن در روزنامه ها کلی جنجال بپا کرده بود و حتی دولتمردان هم برای آنکه از قافله عقب نمانند در نکوهش آن سخن سر داده اند ، ولی رندانه از ریشه یابی این عمل شنیع سر باز زده اند . آنها خوب میدانند که کرم از خود درخت است . یعنی از حکومتی جنایتکار که در روز روشن مردم را برای راهپیمایی مسالمت آمیز به گلوله می بندد . زنان و مردان را در زندانها شکنجه و تجاوز میکند و حتی دست به شهید دزدی میزند .
چرا در ایلام روزانه زنان خود را در آتش میکشند . در سنندج خود را حلق آویز میکنند . آیا جن در روح و روان این دوزخیان روی زمین حلول کرده است یا علتش را در جای دیگر باید جست .
کودک آزاری معلول این فرهنگ اسلامی است . فرهنگی که از آن تعفن بر میخیزد و ننگ بشریت عصر حاضر محسوب میشود . معلمی که دست به این اعمال وحشیانه میزند از همین الگوهای تربیتی مایه گرفته است و عقده های سرکوب شده در دوران کودکی و جوانی خود را در یک فرآیند بیمارگونه بر سر کودکان خالی میکند . کودکانی که گل سرسبد آفرینش محسوب میشوند .
بی شک این آزارها در همین مرحله محدود نمی ماند و پیامدهای آن در کاراکتر کودک در آینده به صورت بیماریهای روانی خود را به نمایش خواهد گذاشت . با محکوم کردن حرکت وحشیانه این معلم و دستگیری و بازجویی ها ، این عمل شنیع هرگز ریشه کن نخواهد شد ، چرا که زمینه های اجتماعی آن پا بر جاست . شالوده این حرکات بیمارگونه در فرهنگ آخوندی است . تا زمانی که این نظام آدمکش وجود دارد همین آش هست و همین کاسه . این حکومت درختی است که از آن میوه های مسموم ببار می آید . با کندن چند میوه یا از بین بردن شاخه های آن ریشه اش که از خون مردم ارتزاق میکند و جنایت می آفریند پا بر جاست . تنها با بر کندن ریشه های آن میتوان در تمامیت نیست و نابودش کرد وگرنه بر خورد میکرو و انسان دوستانه اگر چه خوب است اما هرگز زمینه جنایت را از بین نمی برد .
چرا در ایلام روزانه زنان خود را در آتش میکشند . در سنندج خود را حلق آویز میکنند . آیا جن در روح و روان این دوزخیان روی زمین حلول کرده است یا علتش را در جای دیگر باید جست .
کودک آزاری معلول این فرهنگ اسلامی است . فرهنگی که از آن تعفن بر میخیزد و ننگ بشریت عصر حاضر محسوب میشود . معلمی که دست به این اعمال وحشیانه میزند از همین الگوهای تربیتی مایه گرفته است و عقده های سرکوب شده در دوران کودکی و جوانی خود را در یک فرآیند بیمارگونه بر سر کودکان خالی میکند . کودکانی که گل سرسبد آفرینش محسوب میشوند .
بی شک این آزارها در همین مرحله محدود نمی ماند و پیامدهای آن در کاراکتر کودک در آینده به صورت بیماریهای روانی خود را به نمایش خواهد گذاشت . با محکوم کردن حرکت وحشیانه این معلم و دستگیری و بازجویی ها ، این عمل شنیع هرگز ریشه کن نخواهد شد ، چرا که زمینه های اجتماعی آن پا بر جاست . شالوده این حرکات بیمارگونه در فرهنگ آخوندی است . تا زمانی که این نظام آدمکش وجود دارد همین آش هست و همین کاسه . این حکومت درختی است که از آن میوه های مسموم ببار می آید . با کندن چند میوه یا از بین بردن شاخه های آن ریشه اش که از خون مردم ارتزاق میکند و جنایت می آفریند پا بر جاست . تنها با بر کندن ریشه های آن میتوان در تمامیت نیست و نابودش کرد وگرنه بر خورد میکرو و انسان دوستانه اگر چه خوب است اما هرگز زمینه جنایت را از بین نمی برد .
No comments:
Post a Comment