Tuesday, August 02, 2011

خواجه نظام الملک طوسی ، غرض از آفرینش زن « واژن » است




نباید که زیر دستان پادشاه ، زبردست گردند که از آن خللهای بزرگ تولد کند و پادشاه بی فرّ و شکوه شود ، خاصه زنان که اهل سترند و کامل عقل نباشند و غرض از ایشان گوهر نسل است که بر جای ماند .

اول مردی که فرمان زن کرد و او را زیان داشت و در رنج محنت افتاد آدم بود  . علیه السلام که فرمان حوا کرد و گندم بخورد تا از  بهشت بیافتاد و دویست سال می گریست تا خدای تعالی بر وی ببخشود و توبه او پذیرفت .
و همیشه پادشاهان و مردان قوی رای طریقی سپرده اند و چنان زندگی کرده که زنان و جفتان  ایشان را از دل ایشان خبر نبوده است و از بند هوا و فرمان ایشان آزاد زیسته اند و مسخر ایشان نشدند چنان که اسکندر کرد .

و دیگر حدیث خسرو و شیرین و فرهاد سمری  معروف است که چون خسرو شیرین را چنان دوست گرفت و عنان به دست شیرین داد ، همه آن کردی که او گفتی ، لاجرم شیرین دلیر گشت و با چون او پادشاهی میل به فرهاد کرد .

بوذرجمهر را پرسیدند : سبب چه بود که پادشاهی آل ساسان ویران گشت و تو تدبیرگر آن پادشاه بودی و امروز ترا به رای و تدبیر و خرد و دانش در همه جهان همتا نیست ؟ گفت : سبب دوچیز بود یکی آنکه آل ساسان بر کارهای بزرگ ، کارداران خُرد  و نادان گماشتند و دیگر آنکه دانش و اهل دانش را دشمن داشتندی . باید که مردان بزرگ و خردمند خریداری کنند . و به کار دارند و سرکار من با زنان و کودکان افتاد و این هر دو را خرد و دانش نباشد و هر گاه که کار پادشاهی با زنان و کودکان افتد ، بدان که پادشاهی از آن خانه بخواهد رفت .
                                                        
 سیاست نامه یا سیر الملوک از خواجه نظام الملک طوسی

No comments:

Post a Comment