بگویید بر گورم بنویسند زندگی را دوست داشت ولی آن را نشناخت . مهربان بود ولی مهر نورزید . طبیعت را دوست داشت ولی از آن لذت نبرد . در آبگیر قلبش جنب و جوش بود ولی کسی بدان راه نیافت . در زندگی احساس تنهایی می نمود ولی هرگز دل به کسی نداد ، و خلاصه بنویسید زنده بودن را برای زندگی دوست داشت نه زندگی را برای زنده بودن » .
« وصیت نامه فریدون فروغی »
آی آدمای مرده
ترس دلاتونو برده
پس چرا ساکت هستین
سگ دلاتونو خورده
به هر کی هر چی گفتم
به من جواب ندادن