سونامی مهیبی که در بازار ارزی ایران در تلاطم است ویرانی عظیمی را در همه ابعاد زندگی مردم ببار آورده است .
این توفان بر خلاف نظرات علمای اعلام که در عهد بوق زندگی میکنند نتیجه قضا و قدر و سرپیچی از فرامین نایب امام زمان نیست ، بلکه ریشه در کلیت این رژیم عقب مانده و ارتجاعی دارد . رژیمی که دورانش گذشته است و قادر نیست معضلات جامعه را حل و فصل کند و بصورت جبری و ناگزیر باید در زباله دانی تاریخ ریخته شود .
این توفان بر خلاف نظرات علمای اعلام که در عهد بوق زندگی میکنند نتیجه قضا و قدر و سرپیچی از فرامین نایب امام زمان نیست ، بلکه ریشه در کلیت این رژیم عقب مانده و ارتجاعی دارد . رژیمی که دورانش گذشته است و قادر نیست معضلات جامعه را حل و فصل کند و بصورت جبری و ناگزیر باید در زباله دانی تاریخ ریخته شود .
نظامی که در سال گذشته از خیزش 99 درصدی ها و تسخیر وال استریت با دمش گردو میشکست و میگفت که غرب به بن بست رسیده است و دوران بیداری امپراطوری خونین اسلامی در جهان فرا رسیده است ، اکنون همان توفان و همان شتر در ابعادی بسا مهیب تر بر در خانه اش نشسته است و تمامیتش را در معرض تهدید قرار داده است .
ائمه کودن در این هفته در تریبونهای نماز جمعه به دلیل اختلافاتی که آنها را از درون شقه شقه میکند و روند سرنگونی را تسریع ، با تاکتیک فرار به جلو و خاک پاشیدن به چشم مردم خواستند با یک تیر دو نشان بزنند و تمامی کاسه و کوزه ها را به گردن احمدی نژاد و برنامه ریزی های غلط انداختند تا ریش و پشم ولایت فقیه و تمامیت رژیم را از این همه بدبختی مبرا کنند .
امام جمعه اصفهان طباطبایی نژاد که دروغگویی در ذاتش نهفته است اعتصاب بازاریان را نتیجه حرف های نامربوط رئیس جمهور ورسانه های گروهی در مورد گرانی دانست . این حجت الاسلام حتی سم خود را از مرزهای معمول فراتر گذاشته و شیهه کشید که احمدی نژاد خیال میکند که مردم مشتی نادان و « هالو » هستند .
او علت بحران اقتصادی را در مانند بازی شطرنج دانست ( همان شطرنجی که بسیاری از مراجع آن را حرام میدانند ) که اگر خوب مهره ها را نچینند کیش و مات خواهند شد .
بنظر میرسد که حجت اسلام طباطبایی نژاد با این فرافکنی ها هنوز فکر میکند که در دوران صدر اسلام زندگی میکند و اقتصاد دوران بادیه نشینی بر جامعه حاکم است ، اگر چه مردم به شوخی و یا جدی پول نظام ولایی را با پشکل و پهن مقایسه میکنند .
تا جایی که به فقر و ناداری و فشار اقتصادی بر میگردد این آخوندها ککشان هم نمی گزد چرا که بقول امام راحل شان اقتصاد مال خر است ، بر عکس آنها این فقر و فاقه را از علائم ظهور میدانند و از مردم میخواهند که توبه کنند و سر بر آستان نایب امام زمان بسایند تا دردهای بیدرمانش شفا یابد .
اما در طرف دیگر طیف که آن را با ماسک و جادو و جنبل آخوندی می پوشانند ترس و وحشتشان از خیزش گرسنگان است . همان گرسنگانی که عمامه هایشان را بر گردنهایش گره خواهند زد و بر تیرهای برق آویزانشان خواهند کرد .
این آخوندها پیامدهای خطرناک این فقر و فلاکت را با شم غریزی خود حس میکنند و بر این اساس با تزریق واکسن سعی میکنند تا تورم را در شیب سقوط قرار دهند و چند روزی مردم را ساکت کنند اما این شیب سقوط از آنجا که غیر مولد و عاجز از درمان ریشه دردهاست ، بعد از مدت کوتاهی دوباره بصورت تصاعدی رو به صعوط میرود و ره آوردش جز برآمدهای اجتماعی نیست . چرا که سیاست و اقتصاد تاثیر بلافصل و متقابلی بر هم دارند . وقتی که دولتی بی ثبات باشد اقتصاد آن نیز بی ثبات خواهد بود و نرخ ارز در در یک دور تسلسل همیشگی در تلاطم و نوسان قرار میگیرد .
این تاثیرات کمی در مرحله ای به خط قرمز میرسد و باعث شورش های اجتماعی و در نهایت انقلاب میشود .
در کشور ما که اقتصادش تک پایه و بر نفت و سیاستش بر شالوده سرکوب متکی است این پارامترها بیشتر صدق میکند .
وقتی که آمریکا بانک مرکزی ایران را تحریم کرد با همه اولدرم بولدرم و لاف و گزاف حاکمان مبنی بر اینکه ما از این تحریم ها قوی تر خواهیم شد ناگهان نرخ ارز سر به آسمان زد و ائمه جماعات سرشکسته و دست از پا درازتر اقتصاد اشکنه ای را پیشنهاد کردند همان اقتصادی که درظرف چند دقیقه تبدیل به جوک و ورد زبان مردم شد .
کمیسیون اقتصادی هیات دولت در گزارش محرمانه خود درچند هفته گذشته از اتمام ذخایر ارضی در شش ماه آینده خبر داده بود و نرخ واقعی برابری ارزش دلار را با ریال نیز به ازای هر دلار 6700 تومان برآورد کرده بود . همان واقعیتی که محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی آن را دروغ و دونگ و توطئه های استکباری دانست و تعطیلات 5 روزه به مناسبت برگزاری اجلاس سران عدم تعهد و حرفهای دهان به دهان خریداران بازار بزرگ تهران و فروشندگان صنف های مختلف در سراسر کشور دانست و قول داد که در ظرف چند روز آینده قیمت دلار کاهش پیدا خواهد کرد .
و اما امروز میبینیم که آن خبرها نه تنها شایعه و توطئه استکبار و جنگ روانی نبوده است بلکه از گستره امکان به قلمرو واقعیت در آمده و حتی مرز 4000 را طی کرده است و به صورت مستقیم بر سطح قیمت ها اثر گذاشته است و حتی طبقات متوسط را تحت فشار شدید اقتصادی قرار داده و آنها را در اردوی گرسنگان انداخنه است .
از سوی دیگر در جنب این تحلیل های ولایی بعضی از رفرمیستهای که خود را اپوزیسیون هم نامیده اند فاکتورهای مختلف ساختاری در مورد تورم در اقتصاد ایران نام میبرند و بعد از بحث های غلاظ و شداد در باره مکانیزم بحران ارزی ، فرایند رهایی از آن را در اصلاح اقتصاد کشور میدانند .
فی المثل :
اتخاذ صحیح سیاست های پولی و استقلال بانک مرکزی برای پیش برد سیاست های پولی .
کم کردن حجم نقدینگی و کوتاه کردن دست دولت از استقراض از بانک مرکزی .
مدیریت ارزی .
نقطه پایان گذاشتن بر افزایش بی رویه حامل های انرژی که دولت رل اصلی را در آن با دادن یارانه های صنعتی و صنفی داشته اشت و...
این تحلیل های اقتصادی که بیشتر از آیت الله بی بی سی و رادیو و تلویزیون آمریکا به بیرون تراوش میکند همه و همه به دنبال یک هدف هستند حفظ نظام و یا جاده صاف کردن برای یک آلترناتیو استعماری تا دوباره مردم را از چاله به چاه بیندازند و خمینی دیگری البته با کروات بر سر کار بیاورند .
آنها خوب میدانند که این رژیم مفری برای برون رفت از اینهمه تضادهای لاینحل ندارد و با اینهمه معضلات حتی مسکن ها به ضدش بدل خواهد شد و بازده معکوس ببار می آورد برای همین یک عده کارشناس استخدام کرده اند تا حداقل انقلاب ایران را از مسیر استقلال و آزادیخواهانه و برابری طلبانه منحرف کنند و از آب گل آلود ماهی بگیرند .
آیا آنها در توطئه هایشان موفق خواهند شد ؟ این پارامترها بستگی به درجه سازمانیافتگی و تشکل و و آگاهی مردم ایران در خیزشی که بی شک در پیش است دارد .
به هر حال خیزش مردمی از مرحله رفرمیستی سبزهای اسهال طلب عبور کرده است و به فاز بالا بلندتری رسیده است و از این نظر جای امیدواری است که مردم ایران به هدف های آزادیخواهانه خود نزدیکتر شده اند و باید این راه دشوار را با سرسختی و اراده و آگاهی بیشتر به پیش ببرند .