Tuesday, November 12, 2013

یک طفل 7 ساله خودش را اعدام کرد



 محمد (مروان) آشوبی فرزند عبدالله کودک هفت ساله اهل فیشور از توابع استان فارس در بازی متاثر از اجرای حکم اعدام، اقدام به اعدام خود نموده و جانباخت .

به گزارش تارنمای فیشور، روز جمعه ۱۷ آبانماه ۱۳۹۲ ، از فیشور گزارش شده است که کودکی ۷ ساله بنام محمد ( مروان ) آشوبی فرزند عبدالله آشوبی در حادثه ای اتفاقی و تلخ به کام مرگ کشیده شد.

این گزارش می افزاید ، در پی اعدام های اخیر دو فیشوری در زندان عادل آباد شیراز حس کنجکاوی این طفل معصوم در این مورد و بازی های کودکانه او را بر آن داشت تا آن را به صورت بازی کودکانه برای خود انجام دهد ولی متاسفانه باعث از دست دادن جانش شد.

این کودک معصوم با استفاده از طنابی که در گوشه حیاط خانه شان برای خشکاندن رخت، آویزان بود با قرار دادن ماشین اسباب بازی در زیر پایش از طناب آویزان شد و در پی حرکت کردن ماشین اسباب بازی در زیر پایش، باعث خفگی و از دست دادن جانش شد .

              این چه پدری است که فرزند خود را بر روی شانه های خود میگذارد تا صحنه شنیع اعدام را تماشا کند

قاتل این کودک نظام جمهوری اسلامی است . همان حکومتی که رتبه نخست را در اعدام به نسبت جمعیت در دنیا دارد و این آمار و ارقام روزانه بطورتصاعدی بالا و بالاتر میرود . این کودک را نظامی کشته است که فرهنگ آدمکشی در آن نهادینه شده و جنایت را موعظه میکند . رژیمی که بی پروا در کوچه و خیابانها چوبه های دار بر پا میکند و در انظار جهانیان به نمایش میگذارد  ،  این کودک را فرهنگ و مذهبی کشته است که مرز کودکی و بزرگسالی را در رویش موی دور آلت تناسلی در پسر و قاعدگی در دختر میداند و با ترویج فرهنگ خشونت ذهن کودک را به لحاظ روانی آماده میکند تا در بازیهای کودکانه طناب بر گردن خود بگذارد و شیوه های گزمه های حکومتی را تقلید کند . 

  پدری که فرزند کوچک خود را در میادین اعدام در میان جمعیتی که از سر و کول هم بالا و پایین می روند  با دست بالا میگیرد تا بهتر صحنه اعدام را تماشا کند و ببیند که چگونه محکوم در میان آسمان و زمین چارچایه را از زیر پایش میکشند و او در پنجه های مرگ دست و پا میزند و قصابان حکومتی و ساندیس خورها نعره های  الله و اکبر سر میدهند و آیات قرآن میخوانند  .
 این کودک را فرهنگ پوسیده ای کشته است که در کتاب آموزشی دوره دبستانی عکس صحنه اعدام را میگذارد و به پیامدها و بازتاب این صحنه ها در روح و جان زلال کودک آگاه است .

در جهان متمدن این اعمال وحشیگری است و آمران و عاملان آن تحت پیگرد و مجازاتهای سنگین قرار میگیرند اما در ایران اسلامی که داعیه حکومت الله را دارد این حلق آویز کردنها منطقی و با فطرت و ذات انسان حتی کودک چند ساله سازگار است و با این عمل فساد و تباهی از جامعه رخت بر می بندد ، همان جامعه ای که سرانش را تیر خلاص زنها ، و قاتلان و دزدان تشکیل میدهند .
وقتی که رئیس جمهور مملکت دیدگاهش این است که توطئه گرها را باید در نماز جمعه بدار بکشند تا تاثیر بیشتری داشته باشد دیگر چه انتظاری از عناصر ریزتر حکومتی میتوان انتظار داشت .
 
 باز تولید خشونت ،  سنگسار،  حلق آویز کردن ، شلاق زدن و دست و پا بریدن و چشم از حدقه در آوردن آنهم بی پرده و عریان در روبروی هزاران تماشاگر برای مرعوب کردن مردم و حفظ و بقای حکومت است . حکومتی که بدلیل عقب ماندگی تاریخی و فرهنگ پوسیده قرون وسطایی قادر نیست چرخهای اقتصاد مملکت را در روندی منطقی و پویا بحرکت در آورد و برای همین در صحنه های اجتماعی وسیاست به کشت و کشتار روی می آورد و به پیامدها و بازتاب آن در جامعه بخصوص کودکان که به دلیل لطافت روح و روان آسیب پذیرتر میباشند آگاه است .
بر این اساس و به این دلیل است که قاتل این کودک حکومت جنایت و اعدام جمهوری اسلامی است . 



 تصویری از کتاب حسن کچل – چاپ نشر افق  
واحد کودک و نوجوان سروده ی ناصر کشاورز و با نقاشی های سعید رزاقی



از دیگر نکات ماجرای اعدام در زمین فوتبال سبزوار، آزادی حضور زنان در ورزشگاه بود. بانوانی که اگرچه حق تماشای فوتبال را ندارند، اما حضورشان در ورزشگاه برای تماشای حلق آویز شدن آدم‌ها بلامانع است.»
رادیو فردا


به گزارش تارنمای کُردپا، “بعد از انتشار خبر اعدام یک شهروند کُرد در جوانرود و انتشار آن در رسانه‌ها، کودکی هشت ساله در یکی از روستاهای این شهرستان بە هنگام بازی و تکرار حالت اعدام با هم‌بازی‌هایش جان خود را از دست داد. بر پایه این گزارش “چند کودک اهل روستای “کلاش لولم” بە هنگام تاب‌بازی در حالی که خواستەاند صحنە اعدام رئوف مصطفایی یک شهروند این شهر را به‌عنوان بازی تکرار کنند کودک هشت ساله جان خود را از دست می‌دهد.”
نام این کودک مهران و فرزند شخصی به نام ابراهیم یوسفی است


مراسم اجرای حکم اعدام مکان اهواز ... مردم بشتابید



این صحنه یک فیلم ترسناک 18 سال به بالا ساخت هالیوود نیست . این یک تصویر عادی اعدام  در پس پنجره در ایران اسلامی است ، اگر چه حتی یک آدم دیوانه و روانی هم باور نمی کند که این صحنه واقعی باشد اما متاسفانه این تصویر یک انسان است که چارچایه اعدام را قصابان حکومتی از زیر پایش کشیده اند و با مشت های گره کرده  نعره الله اکبر و خامنه ای رهبر سر میدهند .