سازه های تخت جمشید که سنگهای تراش خورده هزار ساله اند، این روزها در حال فروپاشی و ریزش هستند
تا آنجا که به رژیم ضد ایرانی جمهوری اسلامی بر میگردد ماهیتش مشخص است دشمن فرهنگ و میراث ملی این مرز و بوم است از دزدیدن و ویران کردن مجسمه های فردوسی و نابودی مجسمه های آرش در میدان ساری گرفته تا سانسور متون قدیمی این آب و خاک و هر چه که رنگ و بویی از ایران و ایرانی دارد .
چرا که بقول آخوند ملاحسنی :
آثار باستانی دو نوع هستند. آنهایی که در خدمت اسلام هستند باید حفظ شوند و بقیه باید تخریب و نابود شوند .
یا به قول ثمره عمر خمینی آیت الله مطهری :
قرآن فاتحه مباهات و فخریه به استخوانهای پوسیده نیاکان را خوانده است و با نزول سوره ... دیگر کدام مرد عاقلی است که به اوهام و موهومات بگرود و به نام و اعتبار پدران مرده عظام پوسیده آنها در میان قبرها خوشدل گردد .
این همه سر و صدا برای عظمت فردوسی و جشنواره و هزاره ساخت مقبره و دعوت خارجیان از تمام کشورها برای احیاء شاهنامه و تجلیل و تکریم این مرد خاسر زیان برده ی تهیدست برای چیست .*
اما در مقابل چرا ایرانیان تن به سکوت سپرده اند و لب های خود را بسته اند و حرکتی اعتراضی در مقابل نابودی آثار باستانی در برابر این نظام انجام نمیدهند . همان نظامی که اگر بگویند قبر فلان امام مثلن در فلان کشور همسایه یک خراش بر داشته است ماتحت خود را پاره میکند واز رادیو و تلویزیون گرفته تا آخوندهای ریز و درشت بر منبرها گلوهای خود را با عربده های تاریک جر میدهند .
* کتاب نور ملکوت قرآن
تالیف آیت الله محمد حسین حسینی طهرانی
مجسمه اسب آرش در میدانی در ساری که جرم هویت و رنگ و بوی ایرانی نابودش کردند