در باره معجزات خامنه ای از قبیل شفای کورها و یاعلی گفتن هنگام تولد و یا از رابطه اش با امام زمان و از قطار سریع السیر پریدن برای غذا نشدن نماز شنیده اید . این بار اما صفار هرندی از تسلط بی چون و چرای خامنه ای به زبان انگلیسی سخن میگوید .
امام جمعه تهران ، آیت الله کاظم صدیقی : « در تمام مشکلاتی که برایش پیش می آید آقا قبلش یا بیابان یا مسجد جمکران می رود و با امام دوازدهم شیعیان خلوت میکند و یا حرم حضرت رضا ، کلید آنجا را میگیرد و درب ها را باز میکند و آنجا را در بغل میگیرد . این سیره مستمر زندگی حضرت آقا بوده است .
آیت الله کاظم صدیقی : « در عرفات دیدم وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه به مقام معظم رهبری با اسم دعا میکرد » .
آیت الله مهدی احدی : « جمعی در 27 خرداد 1372 به محضر آقا ولی عصر ( ارواحناله الفدا ) می رسند . این مطلب از قضایایی است که مسجل است برای ما و برای دوستان ما در مسجد این افراد ده سئوالی می پرسند . دریکی از سئوالات می پرسند آیا انتخاب آیت الله خامنه ای مورد عنایت الله خامنه ای مورد عنایت شما بود ؟ فرمودند بله مورد عنایت من بود » .
شفای بسیجی ای که از هر دو چشم نابینا بود توسط خامنه ای
فارس ـ روز دوشنبه ساعت ۱۷ در يک عصر آرام بهاری و قبل از طوفان شديد تهران به دفتر محمد حسين صفار هرندی رفتيم تا برايمان از وجهه بازگو نشده رهبری بگويد که ۲۵ سال است بار اصلی انقلاب را به دوش میکشد.
آنقدر تکنگارههای زیّ مسلمانی رهبر انقلاب برايمان آرامشبخش بود که حتی طوفان ۱۲۰ کيلومتری تهران هم که پنجرههای اتاق مصاحبه را به لرزه درآورده بود، ما را از فضای مصاحبه غافل نکرد.
صفار هرندی برايمان از سبک زندگی «پيرمرد جوانی» گفت که شاگردپروری را به جای مريدپروری محمل رويشهای انقلاب کرده است و در عين احاطه به سبکهای شعر، سازهای موسيقی، فضای سينما و دنيای ادبيات داستانی و رمان، در عرصه سياسی رهبری قاطع و مقتدر است که حتی دشمن هم به اين نکته اعتراف دارد.
صفار هرندی که در دفتر کارش در شورای عالی انقلاب فرهنگی پذيرايمان بود، برايمان از دغدغههای فرهنگی رهبری سخن گفت که به خاطر اين سعه صدر و رويکرد فرهنگی بيشتر از هر مسئولی در جمهوری اسلامی پای صحبتهای جوانان مینشيند و برخلاف بسياری از مواجهه با آنها هيچ ابايی ندارد؛ رابطهای که البته دو طرفه است و جوانان هم همنشينی سرحال و بانشاطتر از ايشان سراغ ندارند.
آنچه در ادامه میآيد گفتوگوی يک ساعته خبرنگاران حوزه احزاب خبرگزاری فارس با محمدحسين صفار هرندی عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام است که به بررسی ابعاد شخصيتی و عمومی و بينالمللی رهبر انقلاب میپردازد:
فارس: آقای دکتر با توجه به اينکه ۲۵ سال از رحلت حضرت امام میگذرد و نسلی که امروز از آرمانهای انقلاب دفاع میکند، وقتی به انديشههای سياسی و راهبردی حضرت امام رجوع میکند، بازتوليد آن را در انديشههای آيتالله خامنهای میبينيد، برايمان از ابعاد مختلف رهبری ايشان و شباهتهای آن با مديريت حضرت امام بگوييد.
صفارهرندی: درباره رهبر معظم انقلاب ما بايد به چند نکته توجه داشته باشيم. يکی بعد شخصيت عمومی ايشان است يعنی همان بعد که آدمها را از روی يکسری شاخصها میشناسند ابعاد اخلاقی، معنوی، سلوک ظاهری و زی عمومی؛ بعد ديگر بعد علمی و احاطه و اشراف نسبت به آنچه که ايشان در آن حوزه شناخته میشود و بعد سوم، بعد عملی و تأثيرگذاری ايشان به عنوان اداره کننده و هدايت کننده اصلی نظام است.
*روايت همرزمان رهبری از زهد و سادهزيستی رهبر انقلاب
درباره مورد نخست و بعد شخصيتی من چند نکته را میگويم؛ اول اينکه زیّ طلبگی و سادهزيستی حضرت آقا چيزی است که مربوط به دوره طلبگی ايشان تا امروز میشود و به گفته برخی دوستان آقا که همرزم ايشان در دوران مبارزه بودهاند، میگويند که زهد امروز آقا از دوران پيش از انقلاب کمتر که نشده که بيشتر هم هست و اين زهد امتناع از برخورداریهای مشروع است.
امتناع از برخورداری مشروع يعنی چيزی که خداوند هم حلال کرده است، انسان به خودش سخت بگيرد و از خودش کم بگذارد، اين در شخصيت ايشان خيلی برجسته است. سادهزيستی و زندگی شخصی ايشان ديگر زبانزد است که در منزل شخصی ايشان موکت و زيلوی مندرس که ديگر نخنما شده است، جز مشاهدات عينی کسانی است که به اندرونی خانه ايشان راه داشتنهاند.
* توصيه حضرتآقا برای التزام به مستحبات
نکته ديگر زهد در حوزه عبادی است يعنی حضرت آقا از شخصيتهايی هستند که خود را ملتزم به مستحبات میدانند، يعنی علاوه بر واجبات که همه ما خود را موظف میدانيم، ايشان از جمله کسانی هستند که به ديگران توصيه میکنند اگر میخواهيد در زندگی توفيق داشته باشيد خود را ملزم به مستحبات کنيد.
يعنی اين جنبهها از جنبههای مهم در زندگی ايشان است. نکته ديگر اين است که ايشان از گذشتههای دور دارای روحيه انقلابی بودهاند، وقتی زندگی ايشان را از سنين نوجوانی مرور میکنيد که من توصيه میکنم مخاطبان و خوانندگان شما حتما اين توصيه را جدی بگيرند و حتما کتاب «شرح اسم» را بخوانند که از زوايای کوچکی از زندگی مفصل انقلابی ايشان است، اين روحيه انقلابی را میبينند که از آن زمان تا امروز افول که نکرده هيچ دائما نيز بالنده شده است و همان چيزی که درباره امام هم مطرح بود که هرچه پا به سن گذاشته بودند، پختهتر بودند و روحيه جوان انقلابی ايشان هم شکوفاتر شده است.
* دليل سازگاری رهبر انقلاب با نسل جوان
مهندس بازرگان میگفت من تعجب میکنم امام در سن ۸۰ سالگی که از من هم چند سال بزرگتر است روحيهشان مثل جوانان ۲۰ ساله است در حالی که من اصلا نمیتوانم اين را بفهمم، اين روحيه در حضرت آقا مثل امام وجود دارد و هرچه پا به سن گذاشته با نشاطتر و جوانتر است اين روحيه و سازگاریشان با نسل جوان به همين دليل است، يعنی خوب میفهمند و در فاز فکری جوانان حضور واقعی دارند.
* اعتماد رهبری به جوانان موجب احيای اين نسل در دوران معاصر شده است
فارس: کما اينکه تنها مسئولی که در جمهوری اسلامی به صورت مستمر با دانشجويان ديدار سالانه دارند، حضرت آقا هستند.
صفارهرندی: به يک عبارتی شايد از مسئولانی که هيچ نگرانی از صحبت کردن با جوانان ندارند ايشان هستند برخی از اينکه با جوانان حرف بزنند نگران هستند، آقا حرفشان اين است که نسل جوان آمادگی قبول حق را از بقيه نسلها بيشتر دارد، برای همين بهرغم ظواهری که موجب قضاوت غلط درباره جوانان میشود، باطن نسل جوان را حقپذيرتر میشناسند و اين اعتمادی که ايشان به جوانان دارند، جواب داده است و موجب احيای اين نسل در دوران معاصر شده است.
نکته ديگر روحيه شاگردپروری در ايشان به جای مريدپروری است، من تعريضی به کسانی ندارم که اهل مريدپروری هستند و وارد آن بحث هم نمیشوم ولی در ايشان، مريدپروری نمیبينيد، ايشان شاگردپروری میکند، چون پرورش مريد جوری است که فقط افراد را با يک وجه از شخصيت آن مراد آشنا میکند که شايد آن فرد هيچگاه يک تشر هم نمیزند ولی آقا آنجا که لازم باشد بیرودربايستی، ايراد و انتقادی که وارد بدانند، مطرح میکند. برای همين شايد بيشتر از آنکه در کار پرورش، مريد باشند، انسان پرورش دادهاند و آدم تحويل اين جامعه دادهاند که افراد موثری هم بودهاند، خيلی از شاگردان ايشان امروز در جايگاه و مناصب فرهنگی مديريتی و سطوح کلان و خرد حضور دارند.
* رهبر انقلاب بالاسر بيت، اطرافيان و نزديکان خود هستند
آخرين نکته که در بعد شخصيتی برای ايشان میتوانم بگويم، اشراف و نظارت ايشان بر حوزه خصوصی، ستاد شخصی و اطرافيانشان است.
فارس: يعنی اشراف معظمله به بيتشان؟
صفارهرندی: بله، اينجور نيست که بيت ايشان رها باشد. ايشان بالاسر بيت، اطرافيان و نزديکان خود هستند البته بالاسر به معنای اين نيست که دائم حسابکشیهای از نوع متعارف داشته باشند بلکه طوری برخورد کردهاند که اطرافيان ايشان میدانند نبايد وارد چه حريمهايی شوند و در واقع میدانند که چه حريمهايی ممنوعه است؛ کسی نبايد وارد فعاليتهای اقتصادی بیدر و پيکر و اينگونه شود چرا که اعتقادشان اين است که وقتی کسی به يک شخصيت برجسته نزديک شود در بيرون او را به اعتبار آن شخص میشناسند و میخواهند به او ميدان دهند و اگر اين عرصه اقتصادی باشد مشخص است که کلی امتياز داده میشود، لذا اطرافيان ايشان به اين عرصه وارد نمیشوند.
در بعد علمی و نظری و شخصيت فرزانه مقام معظم رهبری بايد گفت که ايشان از يک طرف عالم دينی و مجتهد است و از طرف ديگر يک روشنفکر و شخصيت فرهنگی است و کسی است که شعرشناس و شاعر است، هنرشناس و هنرمند است، قدرت مخاطبه با اهل فرهنگ و فرهيختگان را دارد و زمانی که با آنها صحبت میکنند آنها احساس میکنند با يک فرزانه و حکيمی طرف هستند که درباره حوزههايی که صحبت میکند کاملاً مشرف است. من وقتی سينماگران را در دوره وزرات به خدمت ايشان برده بودم بعد از جلسه خيلی از اهالی سينما پيش من آمدند و گفتند ما خدا را شکر میکنيم کسی در جايگاه رهبری است که اينقدر درباره سينما آگاهی دارد.
آنها اين نکته را از زاويه نگاه خود میگويند چرا که شرط رهبری اين نيست که سينما بشناسد، او میگفت من به عنوان کسی که در اين شغل و حرفه هستم به خودم میبالم که رهبر کشورم از حوزه تخصصی من اين همه میداند؛ نويسندگانی هم که پيش رهبری آمدند، قضاوتشان همين بود.
فارس: يا گعدهای که شعرا نيمه هر ماه رمضان با حضرت آقا دارند.
صفارهرندی: بله وقتی که با شعرا حرف میزنند مثلاً وقتی به آنها میگويند فکر نمیکنيد اگر در فلان مصرع شما اين کلمه را میگفتيد، بهتر نبود؟ آنها میفهمند با کسی طرف هستند که تا به اين حد بر اين حوزه تسلط دارد، در خيلی از عرصههای ديگر از جمله عرصههای اجتماعی و در مباحث مربوط به تاريخ، علم رجال، شخصيتشناسی، ادبيات داستانی و رمان مخاطب ايشان احساس میکند که اين صحبتها برآمده از يک گنجينهای از تجربيات و ذخاير معنوی و دانشی است که محصول چهار کتاب خواندن نيست بلکه محصول يک عمر کتابخوانی است.
*محصول يک عمر حضور در گعدههای فرهنگی و روشنفکری
محصول يک عمر حضور پيدا کردن در گعدههای فرهنگی و محيطهای روشنفکری است از آن طرف کسی که اين حرفها را درباره او میزنيم همان مرد زاهدی است که به مستحبات خود ملتزم است چون خيلیها هستند وقتی در محافل روشنفکری حاضر میشوند خود را میبازند ولی يکی هم در آنجا حاضر است و هم به آن حوزه مشرف است و هم از اين طرف يک انسان مهذب، زاهد و خود را نباخته در مواجهه با اين عرصه است. شخصيت ذووجوه ايشان کمنظير است.
*سه نفر هم در کشور مانند رهبری ذو وجوه نيستند
من اگر کلی به ذهنم فشار بياورم و بخواهم مرور کنم نمیتوانم چند نفر از معاصرين را بگويم، يعنی به سه نفر هم نمیتوانم برسانم و بگويم اين ذووجوه بودن را که صاحب ابعاد متنوع هستند داشته باشند.
در باب حوزه اصلی تخصصی ايشان که ايشان به عنوان يک مجتهد در علوم دينی که عرصههای متنوعی از جمله فقه و اصول و تفسير و کلام و فلسفه گرفته تا بعضی ظرائف قضيه مانند ادبيات عرب و تسلط از آن نوع که فضل محسوب میشود، رهبری از کسانی است که در همه اين ابعاد جايگاه قابل قبول و شناخته شدهای دارد.
فارس: در بحث نقش اصلی رهبری که به موضوع هدايتکنندگی نظام اشاره داشتيد، خيلیها معتقد هستند پس از رحلت حضرت امام(ره) هيچکس نمیتوانست در اين طراز، شانه به شانه حضرت امام(ره) راهبری نظام را برعهده بگيرد؛ از نظر مؤلفههای سياسی چه امری باعث شده که مقام معظم رهبری چنين جايگاهی داشته باشند؟
صفارهرندی: اين سؤال ورودی خوبی برای بعد سوم يعنی تجربيات عملی مديريت کردن کشور در سطح رئيسجمهور و پس از آن در سطح رهبر شد. حقيقت امر اين است که وقتی حضرت آقا وارد عرصه مديريت سياسی شدند فاقد همه اين تجربياتی از اين دست حتی در سطوح خيلی پائين در قبل از انقلاب هستند چرا که هيچوقت مديرکل جايی يا در وزارتخانهای نبودهاند اما بهرهمند از يک زمينههای خدادادی بودهاند و فهم عمومی از عرصه سياست داشتهاند و استعدادی از آن جنس که وقتی با يک مطلبی مواجه میشوند خيلی زود بتوانند دريافت کنند. من يک وقتی از مدير يک مؤسسه آموزشی، فرهنگی شنيدم که گفت آن اوايل انقلاب، حضرت آقا و برخی از مقامات روحانی کلاسهای زبان را شرکت میکردند؛ کسی که به آنها زبان میآموخت میگفت فراگيری ايشان خيلی خوب بود و آن استاد مربوطه میگفت برای من جالب است که آنها در سن بالای ۴۰ سال فراگيری خوبی دارند. من میدانم که در سالهای اخير نيز روی اين چيزها تمرکز دارند و ايشان متون انگليسی و مجلات خارجی را خودشان میخوانند، البته نمیدانم اجازه دارم اين موضوعات را بگويم يا خير.
*رهبری مجلههای انگليسی را بدون ترجمه مطالعه میکنند
فارس: ايشان به چند زبان تسلط دارند؟
صفارهرندی: عربی را که قطعاً تسلط دارند اما میدانم که در زبان انگليسی نيز همين الآن ايشان مجلات و ژورنالهای خارجی را مستقيم بدون اينکه ترجمه را بگيرند، مطالعه میکنند.
بنابراين اينها استعدادهای خدادادی است و همين سبب میشود ايشان در زمينههای اصلی زندگی طلبگی خود در همان عنفوان جوانی به جايگاه اجتهاد میرسند و میتوانند معلم و استادی برای طلاب ديگر باشند. در واقع استادی ايشان خيلی زود اتفاق افتاده و شاگرد پای درس ايشان نشستن و زانو زدنها مربوط به دوره جوانی ايشان باز میگردد و خيلی از کسانی که شاگردان آن روز ايشان هستند از شخصيتهای برجسته و مطرح امروزند.
فارس: انقلاب اسلامی چه خصيصهای دارد که افرادی مثل آيتالله خامنهای از رويشهای آن هستند؟
صفارهرندی: آن بعد عملی در حوزه سياست را میتوان گفت که انقلاب يک ويژگی و خصيصهای دارد که افراد را بر میکشد و اگر روح انقلابی در خود آنها باشد خصيصه انقلاب اين است که افراد را به سرعت بالا میآورد مثل همان چيزی که خود آقا درباره جوانانی که در جبهههای نبرد ره صد ساله را يک شبه پيمودند مطرح میکنند که آنها جوانانی بودند که قبل از آن حتی در حد سرباز صفر هم اطلاعات نظامی نداشتند اما ظرف يک سال فرمانده محور، فرمانده لشگر و فرمانده برجسته جنگ شدند. امثال شهيد باقری و شهيد خرازی از اين زمره هستند.
خود ايشان در بحبوحه سالهای اول انقلاب از طرف امام چند مأموريت داشتند و نماينده امام در سپاه و يک مدت نماينده امام در ارتش و نماينده امام(ره) در شورای عالی دفاع بودند؛ بنابراين اگر فردی آمادگیهای روحی لازم را نداشته باشد چطور میخواهد با جماعتی ارتشی مواجه شود که انسانهايی هستند که در يک رشته خاص خودشان تبحر و تخصص دارند، بنابراين اگر دارای ويژگی شخصيتی نباشد فردی که از بيرون وارد اين جمع شود، زود کم میآورد اما میبينيم که ايشان در ارتش گل میکند و بعد از آنجا نمايندگی مجلس...
فارس: اين سمتها مربوط به چه بازه زمانی است؟
صفارهرندی: همه اين اتفاقات ظرف دو سال افتاده است تا اينکه ايشان بعد از دو سال و نيم که از انقلاب میگذرد، رئيسجمهور میشود و در جايگاه رياستجمهوری درخشش ايشان به مراتب بيشتر از موارد قبلی است با اينکه حوزه عمل ايشان بسيار خطير و پر ماجرا است ولی ايشان از خودش وارستگیهايی را نشان میدهد که به آن حرف امام میرسد که بارها نقل شده است و حاج احمدآقا ديدهاند.
فارس: آن نقل قول چه بود؟
صفارهرندی: وقتی آقا در سفر به کره شمالی بودند تلويزيون نشان داد که ايشان از جلوی گارد احترام سان میديدند، حاج احمدآقا میگويد امام به من اشاره کردند و با غرور افتخار کردند و گفتند «احمد! ايشان به درد رهبری میخورد؛ ببين چقدر رهبری برازندهشان است».
شايد وقتی امام اين حرف را میزدند علاوه بر اين ظاهری که میديدند ايشان با صلابت و اقتدار در آنجا قدم بر میدارد، همه سوابق پر افتخار ايشان از اول انقلاب تا آن روز در مقابل چشم امام رژه میرفته است که در مراعات مسائل مربوط به حوزه دين همانقدر ملتزم بودهاند که در مراعات حقوق و حق مردم و جلوگيری از ريخت و پاش و اسراف و از آن طرف در نمايش اقتدار و صلابت يک کارگزار حکومتی مقابل زيادهخواهان عالم؛ لذا آنجا میگويند که ايشان به درد رهبری میخورند.
* امام قبل از نتيجه خبرگان به رهبری آيتالله خامنهای رسيده بود .