روایت های مختلفی در باره « قند حلال » و « قند حرام » نقل شده است یکی از آن روایت ها که نشان دهنده ماهیت ریاکارانه آخوندها میباشد چنین است :
حدود يك قرن قبل ، قند از كشوربلژيك به ايران صادر مي شد .
به دليل مسائلي كه ميان روحانيون (!) و يكي از اتباع بلژيك پيش آمده بود فتوای حرام بودن قند صادر شده بود و كسي قند نمي خورد !!؟
يكي ازتجار كه قندهايش روي دستش مانده بود به سراغ يكي از مراجع (!) رفت و با تقديم سهم امام و نایب امام و خمس و زكات (!!) مشكل را براي وی مطرح كرد . این ملای شیعه با دیدن آنهمه پولهای مفت و بادآورده ..... بعد از آن ، بر فتوای قبلي تبصره اي صادر کرد !! كه حرام بودن قند وقتی است كه مستقيما" در دهان گذاشته شود !! ، اگر قند را پيش از گذاشتن در دهان در چاي بزنيد حلال مي شود !!!؟
هنوز هم بسياری از افراد (بیشتر قدیمی) بدون آنكه دليل آن را بدانند ، قبل از آنكه قند را در دهان بگذارند آن را در استكان چای فرو مي برند .