Tuesday, April 11, 2017

برده های حضرت موسی بن جعفر امام هفتم شیعیان




بیان تاریخ توهین نیست .
شیخ مفید و كلینى از هشام بن احمد نقل كرده اند كه گفت: 
حضرت موسى بن جعفر به من فرمود: آیا خبر دارى كه كسى از برده فروشان مغرب آمده باشد؟ گفتم نه. حضرت فرمود: چرا آمده است، بیا نزد او رویم. به اتفاق حضرت به محل برده فروشان رفتیم: مردى را دیدم كه بردگانى چند همراه داشت. به او گفتیم بردگانت را به ما نشان بده. او هفت كنیز آورد كه حضرت هیچ یك را نخواست و فرمود كنیز دیگرى بیاور. برده فروش گفت جز یك كنیز بیمار كنیز دیگرى ندارم. حضرت فرمود: چه اشكال دارد كه آن را نیز به ما نشان دهى. برده فروش امتناع كرد و حضرت برگشت. روز بعد مرا فرستاده و فرمود همان كنیز بیمار را به هر قیمتى كه گفت خریدارى كن. من پیش او رفتم و مرد گفت كنیز را به كمتر از فلان مبلغ نمى فروشم. گفتم به همان قیمت او را خریدارم. مرد گفت از آن تو باشد و سپس پرسید آن مردى كه دیروز همراه تو بود كه بود؟ گفتم مردى از بنى هاشم گفت از كدام خانواده بنى هاشم. گفتم بیش از این اطلاع ندارم. مرد گفت من این كنیز را از دورترین نقاط آفریقا خریده ام. زنى از اهل كتاب به من گفت این دختر پیش تو چه مى كند؟ گفتم او را به كنیزى براى خود خریده ام. گفت سزاوار نیست كه این كنیز نزد تو باشد، بلكه او باید نزد بهترین مرد روى زمین باشد و پس از مدت كوتاهى پسرى آورد كه در مشرق و مغرب مانندش نباشد. هشام گوید: من او را پیش امام بردم، پس از چندى حضرت رضا(علیه السلام) از او متولد گردید.
نامها و كينه ها و لقبهاي ام البنين، نجمه، سكن، تكتم، خيزران، طاهره و شقرا، را براي مادر رضا آورده اند
مکتوبات میرزا فتحلی آخوندزاده ص ۵۷ .
بحارالنوار جلد ۴۹ ص ۸
و کتاب پژوهشی در زندگی علی نماد شیعه گری