Tuesday, November 28, 2017

مرگ وجود ندارد




باربور و برخی دیگر از فیزیک دانان هر واحد خاص از زمان (لحظه) را به عنوان یک کل در نظر می گیرند، آنها معتقد هستند که این لحظه به خودی خود کامل است و در جای مخصوص به خود قرار دارد. ما در زنجیره ای از «اکنون ها» زندگی می کنیم. باربور می گوید: «ما عمیقا معتقد هستیم که [اشیاء] در جایگاه مشخصی در نسبت با دیگر اشیاء وجود دارند. اما اکنون ها (لحظه های اکنون) صرفا وجود دارند، نه بیشتر و نه کمتر.»


نگاه ما درباره جهان، که اصطلاحا زییست محوری (biocentrism) خوانده می شود، و در آن نحوه زیست و آگاهی ما واقعیت اطراف ما را به وجود می آورد، مرگ به هیچ وجه جایی در آن ندارد. برای اینکه فهم کاملی از این مطلب بدست بیاوریم، لازم است که به نظریه نسبیت آلبرت اینشتاین یکی از بزرگترین فیزیک دانان جهان مدرن رجوع کنیم. یکی از نتایج مهم آثار او این بود که گذشته، حال و آینده، مطلق نیستند، این ایده، تصور معمول ما از زمان را از بین برد. 

مقام‌ های اعدامی رژیم شاه در اینجا دفن شده اند



"آیت‌الله صادق خلخالی" اولین حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب در کتاب خاطرات خود نوشت: مردم جنازه‌های اعدامی را به بهشت زهرا راه نمی‌دادند، لذا به پشت کهریزک بردند و در آنجا دفن کردند و بعد از مدتی خبر آوردند که جنازه‌ها را از آنجا خارج کرده‌اند، سرانجام تصمیم گرفته شد آنها را در دره‌های اطراف دفن کنند و به همین ترتیب هم عمل شد. 

به گزارش ایرنا، به نوشته خلخالی پس از اعدام هویدا بنا بود، جنازه او به اطراف کهریزک منتقل و در آنجا به خاک بسپارند، ولی موضوع پیگیری نشد. جنازه او به مدت سه ماه و اندی در پزشکی قانونی ماند، جنازه او را با ایرفرانس به فرانسه فرستادند سپس به اسراییل و الخلیل منتقل و در کنار قبر پدرش دفن کردند. 




چهره حضرت مهدی اینگونه است



اگر در خواب یا بیداری ، در زمین یا آسمان این چهره زیبا را با این مشخصات دیدید امام زمان عج است 

Wednesday, November 22, 2017

سخنان بزرگان ویل دورانت

مردم همیشه در ثروت و آرامش به خدا شک می کنند .



Tuesday, November 21, 2017

تاریخ ایران - یعقوب لیث


خلیفه عباسی که تجربه برافتادن خاندان بنی اميه بدست ایرانیان را داشت هراسان پیکی بسوی یعقوب می فرستد و می گوید تمامی نقاطی که در ايران تصرف کردید از آن تو باشد ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیرید.
يعقوب ليث صفاری نان و پیاز وشمشیری را در یک سینی مي گذارد و در پاسخ به خلیفه چنين می گوید :



Saturday, November 18, 2017

خواص اعجاب انگیز آیةالکرسی



این خواص اعجاب انگیز را بسیاری از سایت های داخلی نوشته اند


رنگین پوست - شعری از کودکی سیاه پوست

وقتی من متولد شدم سیاه بودم
وقتی بزرگ شدم سیاه بودم
اما شخص سفید پوست زمانی که به دنیا اومدی
صورتی بودی



Friday, November 17, 2017

بند ۲۲۹ قانون حمورابی، ۴۰۰۰ سال پیش



بند ۲۲۹ قانون حمورابی، ۴۰۰۰ سال پیش :
اگر معماری برای کسی خانه‌ای بسازد و آن را خوب محکم نسازد و خانه فرو ریزد و صاحب خانه را بکشد، آن معمار محکوم به مرگ است.

Thursday, November 16, 2017

تمام این حوری ها برای کسی است که ....



ای بنده خدا گذشته هایت فراموش شد در باقیمانده عمر خود عملت را از نوشروع کن وخداوند در تمام بهشت ها ، 
درهربهشتی چهل هزارهزارشهرازطلا به اوخواهد داد
 که درهرشهری چهل هزارهزارقصر
درهرقصرچهل هزارهزارخانه
درهر خانه ای چهل هزارهزارسفره
درهرسفره چهل هزارهزارکاسه
درهرکاسه ای چهل هزارهزارنوع خوردنی ونوشیدنی وجود دارد که هرکدام ازاین خوردنیها ونوشیدنیها رنگ جداگانه ای دارند.
درهر خانه ای چهل هزارهزارتخت از طلا وجود دارد که اندازه هر کدام از این تختها دوهزار ذراع در دوهزازذراع است!!!
وبرهرکدام از این تختها دختری از حورالعین است که هر کدام از آنها سیصد هزارزلف جلو پیشانی از نور دارند که هرکدام از این زلفها را یک هزارهزاردخترخدمتکارخردسال!!!حمل نموده و با مشک وعنبرخوشبو می نمایند تا روزه دار رجب پیش او بیاید!!
تمام اینها برای کسی است که تمام ماه رجب روزه بگیرد!!

ثواب الاعمال وعقاب الاعمال مولف ..عالم ربانی شیخ صدوق

مترجم ابراهیم محدث بندرریگی 

شعری که باعث حذف نام فروغ فرخ زاد از لیست کتاب شاعران معاصر ایران شد



بر روی ما نگاه خدا خنده می زند
هر چند که ره به ساحل لطفش نبرده ايم
زيرا که چون زاهدان سيه کار خرقه پوش
پنهان ز ديدگان خدا می نخورده ايم

پيشانی ار ز داغ گناهی سيه شود
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ريا
نام خدا نبردن از آن به که زير لب
بهر فريب خلق بگويی خدا خدا

ما را چه غم که شيخ شبی در ميان جمع
بر رويمان ببست به شادی در بهشت
او می گشايد … او که به لطف و صفای خويش
گويی که خاک طينت ما را ز غم سرشت

طوفان طعنه ، خنده ی ما را ز لب نشست
کوهيم و در ميانه ی دريا نشسته ايم
چون سينه جای گوهر يکتای راستی ست
زين رو به موج حادثه تنها نشسته ايم

آن آتشی که در دل ما شعله می کشيد
گر در ميان دامن شيخ افتاده بود
ديگر به ما که سوخته ايم از شرار عشق
نام گناهکاره ی رسوا نداده بود

بگذار تا به طعنه بگويند مردمان
در گوش هم حکايت عشق مدام ما
» هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است در جريده ی عالم دوام ما


Sunday, November 12, 2017

Saturday, November 11, 2017

دکتر مصدق و چای لاهیچان



غلامحسین مصدق ( فرزند دکتر محمد مصدق ) گفت مهدی ارباب وکیل مجلس و بازرگان که از وارد کنندگان چای بود از بابت اینکه دولت نمی گذاشت چای خارجی وارد شود ناراحت بود و با همه تقلایی که کرده بود وزیر اقتصاد وقت اجازه نداده بود چای خارجی وارد کنند. 
روزی به من مراجعه کرد و گفت وقتی از آقا بگیرید که شرفیاب شوم و توضیحاتی بدهم. مطلب را که به پدرم گفتم پرسید چه کار دارد؟ گفتم مثل اینکه میخواهد در باره واردات چای صحبت کند. پدرم پذیرفت. روزی که معین شده بود ارباب با چند نفر از تجار سرشناس چای به منزل آمدند. پدرم قبلأ به چایخانه خود سپرده بود که چای اعلای لاهیجان که همه ساله از علی امینی لنگرودی میخریدیم در نهایت خوبی دم کنند و تجار مذکور پیش از اینکه آنها را بپذیرد با آن چای پذیرائی شوند. همین کار شده بود و پس از آن تجار به اطاق پدرم رفتند. پرسید چه گرفتاری دارید؟ گفتند دولت اجازه ی ورود چای نمی دهد و مردم علاقه دارند که چای خوب بنوشند. 
مصدق گفت آیا چای خدمتتان آورده اند؟ گفتند بلی. گفت چایش چطور بود؟ همه تعریف کردند. گفت به مردم هم از همین چای بدهید که چای لاهیجان است.

 کتاب » دکتر مصدق و مسائل حقوق و سیاست» گردآوری ایرج افشار .




تن فروشی دختران کمتر از ده سال در مملکت اسلامی ایران



در خیابان ظهر تابستان به هنگام اذان
در میان های و هوی عابران 
شیخکی الله و اکبر بر لبش 
میدوید آهسته سوی مسجد صاحب زمان 

آنطرفتر پشت میدان در میان خانه ویرانه ای
از برای لقمه ای نان در سکوت
دختر ده ساله ای تن میفروخت

زیر سقف آسمانی رنگ دود
پیکرش میشد به زیر پنجه مردان کبود

با خودش میخواند از ژرفای دل 
من مسلمانم خدایا با تمام تار و پود
لعنت و نفرین بی پایان ببارد از هوا 
زندگی بوی لجن بگرفته در ایران ما 

« مهدی یعقوبی » 


فاطمه در 8 سالگی برای مدتی هر روز به بهانه بستنی و... به کارگاه چوب بری کشیده می‌شد و آنجا مورد تجاوز قرار می‌گرفت.

گندم‌های طلایی در کنار جاده‌ای فرعی که سطح پر دست انداز آن چیزی میان آسفالت و خاکی است، تکان تکان می‌خورند و بالای آن‌ها ابری تشکیل شده است. همه چیز در آن سوی گندم‌زار کوچک در هاله‌ای از غبار به چشم می‌آید. مردی سوار بر کمباین در میان گندم‌ها حرکت می‌کند و دروی محصول، ابر کوچکی را در نزدیکی شهری با زندگی‌های غبارآلود ایجاد کرده است. کمی جلوتر از آن، جاده به سمت خاکی شدن می‌پیچد و تا جایی پیش می‌رود که تا چشم کار می‌کند، خاک است و خاک و دخمه‌های آجری. 

به گزارش عصر ایران، روزنامه ایران نوشت: همین حوالی تهران، چند سال پیش مددکارها در کارگاهی را کوبیدند، مردی از کارگاه چوب‌بری بیرون آمد و گفت هیچ کس اینجا نیست، اما کمی بعد از آن 4 دختربچه کمتر از ۱۰ سال با گریه و چهر‌ه‌هایی مستأصل به دو فرار کردند، بیرون آمدند و به مددکارها پناه بردند. آن طرف‌تر هم باغی است که پای دنیا دخترکی ۷ ساله را به خاطر تجاوز سرایدار به او به دادگاه باز کرد و پرونده‌اش را به دیوان عالی کشور رساند.

دختری که از ۴ تا ۶ سالگی به طور مستمر در همین باغ، به جسم نحیف و روح لطیفش تعرض می‌شده است. همین حوالی دختری زندگی می‌کند که پدرش افغان و مادر معتادش ایرانی است. ۱۰ ساله است اما شناسنامه ندارد. چند وقت پیش مادر او برای دریافت مواد تلاش می‌کرد تا کودکش را به مردی اجاره دهد، مردی که کارش همین و در محله‌های فقیرنشین معروف است. رویا هم حتی پیش از آنکه به سن بلوغ برسد به همین ترتیب، تجربه تجاوز را از سر می‌گذراند.

Wednesday, November 08, 2017

این دعای شفای درد زانو معجزه می کند



صبح دیروز در زمین ورزش ، بر خلاف معمول زمان دویدن را دو برابر کردم و وقتی که به خانه بر گشتم از ناحیه زانو احساس درد شدید ،  بحدی که راه رفتن برایم ناممکن بود . 
پس از جستجو در  اینترنت به دعای شفای درد زانو از موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام بر خوردم . امیدوارم که این دعا زانویم را شفا ببخشد 

اگر زانویتان درد می کند با من این دعا را بخوانید تا رفع شود اگر شفا پیدا نکردید یا خدای ناکرده بدتر شد ، دلیلش این است که شما دعا را از ته قلب نخواندید وگرنه ائمه اطهار که زبانم لال اشتباه نمی کنند :

ادعیه و عوذات آلام و اسقام و علل اعضا و تب؛ از جمله عوذات مأثوره، دعای شفای درد زانو می باشد:
از كتاب (طبّ الأئمّه) نقل شده: جابر جعفى از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده: من نزد امام حسين عليه السّلام بودم كه‏ مردى از شيعيان آن حضرت كه از بنى اميّه بود خدمت آن جناب آمد و عرض كرد: بابن رسول اللّه من به خاطر درد پايى‏ كه دارم، نمى ‏توانم خدمت شما برسم، حضرت فرمود: چرا از دعاى امام حسن عليه السّلام غافلى؟ عرضه داشت آن دعا چيست؟ فرمود: انّا فتحنا لك فتحا مبينا تا و كان اللّه عزيزا حكيما
 پس آنچه آن حضرت فرموده بود بجاى آورد، پس از آن درد پا را احساس نكرد. و نيز براى درد زانو وارد شده: چون نماز گزاردى بگو:

يا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى يا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ
اى جودمندترين كسى‏ كه عطا كردى، اى بهترين كسى‏ كه درخواست شد،
وَ يا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ اِرْحَمْ ضَعْفى
اى مهربان‏ترين كسى‏ كه از او مهربانى خواسته شد، به ناتوانى ‏ام
وَ قِلَّةَ حيلَتى وَ اَعْفِنى مِنْ وَجَعى
و كمى چاره ‏ام رحم كن، و از اين درد مرا عافيت ده

و نيز براى درد ساق ها وارد شده است كه هفت مرتبه اين آيه شريفه را بخوانند:
(وَاتْلُ ما اُوحِىَ اِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ
آنچه از كتاب پروردگارت‏ به تو وحى شده تلاوت كن،
لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَد
سخنان او را جابجاكننده‏ اى نيست، و هرگز جز او پناهى نيابى


Monday, November 06, 2017

سخنان بزرگان - نیچه



هیچکس و هیچ چیز آنقدر مقدس نیست که نشود او را به نقد کشید

Saturday, November 04, 2017

اگر این هزاران امامزاده عرب در ایران نبودند چه فاجعه ای رخ میداد



مردم ایران سفره هایشان خالی است اما خوشبختانه
به برکت امامزاده ها کمبود ویتامین ندارند .


یک لحظه تصور کنید که اگر این امامزاده های عرب در ایران نبودند چه فاجعه عظیمی رخ میداد . 

منابع عظیم و لایزال علمای عظیم الشان و والامقام خشک می شد چرا که بلحاظ مادی تنها این امامزاده ها به گفته معاون سازمان اوقاف نزدیک به 200 میلیون تومان روزانه درآمد دارند و به لحاظ معنوی بی نهایت .

اگر این امامزاده های نبودند
دهها هزار آخوند از ولایت فقیه گرفته تا آیت الله های ریز و درشت و... بیکار می شدند .

اگر این امامزاده ها نبودند
صدها هزار روضه خوان و رمال و ملا و مداحان امثال سعید طوسی ها ... باید می رفتند سماق شان را می مکیدند .

انبوه کتابها که مروج خرافات و درباره کرامات و معجزات این امامزاده ها و امامان که هیچ ربطی به ما ندارند به همراه نویسندگانشان به زباله دانی ریخته میشدند .
- به جای اماکن مذهبی اماکن رقص و شوق و شادی بوجود می آمدند و مردم به جای ضجه و ناله شادی می کردند .

برای همین بطور متوسط در هر روز یک امامزاده در مملکت مقدس و اسلامی ما کشف می شود . 

سایت " سیاست نامه " اول مرداد 1390 نوشته بود : 
در 30 سال گذشته بطور میانگین 300 امامزاده در سال ــ   یعنی روزی تقریبا یک عدد امامزاده ــ بر تعداد امامزاده های کشور افزوده شده است .


این آخوندها برای قبر فلان امامزاده در سوریه حاصرند 80 میلیون ایرانی را به تنور جنگ بفرستند چه رسد به امامزاده هایی که در ایران هستند . چرا که بقای نظام با بقای امامزاده ها و اماکن مذهبی گره خورده است .






Friday, November 03, 2017

دلیل و علت تف انداختن عمرو بن عبدود به چهره امام علی از تاریخ نامه طبری





تاريخ نامه ‏طبرى،ج‏3،ص:204

و از جمله مبارزان قريش عمرو [b 197] بن عبد ود بود، و روز بدر حاضر بوده بود با قريش، و از آنجا به هزيمت شده بود، و بدين حرب خندق آمده بود. يك روز سلاح را اندر پوشيد و به لب كنده آمد تا كنده را ببيند، و به گرد كنده همى گشت.
گروهى بيامدند و على را پيش او همى ستودند و همى گفتند اين على غلامى است كه هيچكس با وى به حرب بر نيايد. عمرو را اسبى بود ملهوب نام، بفرمود تا آن اسب را زين كردند و يكى آيينه روشن ساخته بود كه هيچ سوار در آن نتوانستى نگريدن. بفرمود تا آن را بر پيشانى اسب بستند، و عمرو آن اسب را بر نشست و پيش اندر آمد و از سر خشم اين شعر را با خويشتن همى گفت بر لب كنده.
شعر

Wednesday, November 01, 2017

با ما ایرانیان نیز سپاهیان صدر اسلام چنین کردند


با ما ایرانیان نیز سپاهیان صدر اسلام چنین کردند .
جنایاتی که روشنفکران دینی به ماله کشی آن می پردازند تا مذهب خود را دین صلح جلوه دهند .




من هفت شوهر دارم




از آرشیو وبلاگ خرافه

بالای سر در ساختمان محل کار ما تابلوی ''''UN'''' نصب شده بود. بعنوان مأمور سازمان ملل در شناخت و تشخيص پناهندگان واقعی تحت کنوانسيون 1951به مشهد رفته بودم . طبيعی است که اسم ''''UN'''' و سازمان ملل خيلی دهن پر کن است. خيلی ها فکر می کردند ما آنجا نشسته ايم تا صلح جهانی را تأمين کنيم. از بيرون، همه فکر می کردند داخل آن ساختمان چه خبر است. اين که هزاران افغانی به زحمت از کله سحر می آيند و صف می کشند تا بعد از سه روز بتوانند نوبت بگيرند و به داخل بيايند نيز مضاف بر آن شده بود. افغانها فکر می کردند بعد از داخل شدن پذيرايی مفصلی می شوند و از آنها پرسيده می شود چه مشکلی دارند. حتما بعدش می آیند و از هزار مشکل خود در ايران صحبت می کنند و بعد از آنها پرسیده می شود که کجای دنيا می خواهند بروند. حتما آنها می گويند ژنو .بعد ما دست می زنيم و يک خدمتکار با سينی