در سکوت سرد شبگیران
در پس از باران
باد برگان کتابم را ورق می زد
بر سر ایوان
در فراسوها که سرگردان
گله های ابر
نرم نرمک در گذر بودند
در ستیغ قله کوهها
اوج آبی ها کبوترها
آسمان را زیر پر بودند
در حیاط خانه می پیچید
عطر گیج و مست شب بوها
در میان جنگل سرسبز
در تکاپو بچه آهوها
میهن من بیشه زار نور
در پس از باران
باد برگان کتابم را ورق می زد
بر سر ایوان
در فراسوها که سرگردان
گله های ابر
نرم نرمک در گذر بودند
در ستیغ قله کوهها
اوج آبی ها کبوترها
آسمان را زیر پر بودند
در حیاط خانه می پیچید
عطر گیج و مست شب بوها
در میان جنگل سرسبز
در تکاپو بچه آهوها
میهن من بیشه زار نور
No comments:
Post a Comment