بنگر این دو مظهر زندگانی را
که چه دردناک به تو ارمغان میدهم فرزند
بنگر و بگزین
یکی یوغ است
و هر که آن را بپذیرد کامیاب میگردد
چونان نر گاوی رام، در خدمت خان
بر بستری از کاه گرم خواهد آرمید
و قصیل فراوان خواهد یافت
و دومی رمزی است که خویشتنِ من پدیدآورده است
چونان قله ای که با کوه به دنیا میآید
و آن ستاره است که نور میافشاند و نابود میکند
و چون در دست حاملان خود بدرخشد
تباهکاران میگریزند.
آن که نور به همراه دارد همیشه تنهاست
که چه دردناک به تو ارمغان میدهم فرزند
بنگر و بگزین
یکی یوغ است
و هر که آن را بپذیرد کامیاب میگردد
چونان نر گاوی رام، در خدمت خان
بر بستری از کاه گرم خواهد آرمید
و قصیل فراوان خواهد یافت
و دومی رمزی است که خویشتنِ من پدیدآورده است
چونان قله ای که با کوه به دنیا میآید
و آن ستاره است که نور میافشاند و نابود میکند
و چون در دست حاملان خود بدرخشد
تباهکاران میگریزند.
آن که نور به همراه دارد همیشه تنهاست
************
شعر یوغ و ستاره از خوزه مارتی
در انتظار سپیده دم اثر تانادو گامز، ترجمه داریوش قهرمانپور
No comments:
Post a Comment