پیامبر برزیلی که ادعا میکرد با خدا در ارتباط است
چرا هيچ پيامبر يا امامی از میان زنان انتخاب نشده است؟
در این مطلب به این سوال که چرا هیچ پیامبر یا امامی از میان زنان انتخاب نشده به نقل از پرسمان پاسخ خواهیم داد.
بر همین اساس مرد بودن یکی از ارکان نبوّت و امامت شده است؛ چرا که اغلب مردان و تعداد قابل توجّهی از زنان، حاضر به تبعیّت از زنان نیستند. همینطور امام و نبی باید دارای قدرت تحمّل جسمانی باشد تا بتواند آزار و اذیّت دشمنان را تحمّل کند یا در جنگها شرکت نماید؛ و زنان برای چنین اموری آفریده نشدهاند. زنان ذاتاً رئوف و منعطف هستند، در حالی که مسئولیّتهای اجتماعی روحیّهای مقاوم میطلبد. اگر خدا زنی را به نبوّت برگزیند و در او روحیّهای مردانه قرار دهد برای او نقص است چون خصوصّات مردانه برای مردان کمال، ولی برای زنان نقص شمرده میشود ؛ کما اینکه خصوصیّات زنانه نیز برای مردان نقص است.
همچنین اگر زنان به نبوّت مبعوث میشدند، دشمنان بهانهی خوبی برای تضعیف دین پیدا می کردند؛ در این صورت یقیناً چنین تبلیغ مینمودند که ایمان آورندگان به دین، افراد شهوت پرستی هستند که به خاطر زن بودن نبی به او ایمان آوردهاند.
مشابه این امر در مسئولیّتهای الهی دیگر نیز وجود دارد؛ برای مثال زن میتواند به مقام اجتهاد که مقامی علمی است نائل شود امّا نمیتواند مرجعیّت مردم را به عهده بگیرد. آنچه حقیقتاً کمال است اجتهاد است نه مرجعيّت؛ مرجعیّت یک مسئولیّت اجتماعی است که شرط اساسی آن اجتهاد و شرط فرعی آن مرد بودن است.
نبوّت و امامت که مسئولیّتی اجتماعی است، به خاطر شرائط اجتماعی تنها اختصاص به مردان دارد.
در این مطلب به این سوال که چرا هیچ پیامبر یا امامی از میان زنان انتخاب نشده به نقل از پرسمان پاسخ خواهیم داد.
بر همین اساس مرد بودن یکی از ارکان نبوّت و امامت شده است؛ چرا که اغلب مردان و تعداد قابل توجّهی از زنان، حاضر به تبعیّت از زنان نیستند. همینطور امام و نبی باید دارای قدرت تحمّل جسمانی باشد تا بتواند آزار و اذیّت دشمنان را تحمّل کند یا در جنگها شرکت نماید؛ و زنان برای چنین اموری آفریده نشدهاند. زنان ذاتاً رئوف و منعطف هستند، در حالی که مسئولیّتهای اجتماعی روحیّهای مقاوم میطلبد. اگر خدا زنی را به نبوّت برگزیند و در او روحیّهای مردانه قرار دهد برای او نقص است چون خصوصّات مردانه برای مردان کمال، ولی برای زنان نقص شمرده میشود ؛ کما اینکه خصوصیّات زنانه نیز برای مردان نقص است.
همچنین اگر زنان به نبوّت مبعوث میشدند، دشمنان بهانهی خوبی برای تضعیف دین پیدا می کردند؛ در این صورت یقیناً چنین تبلیغ مینمودند که ایمان آورندگان به دین، افراد شهوت پرستی هستند که به خاطر زن بودن نبی به او ایمان آوردهاند.
مشابه این امر در مسئولیّتهای الهی دیگر نیز وجود دارد؛ برای مثال زن میتواند به مقام اجتهاد که مقامی علمی است نائل شود امّا نمیتواند مرجعیّت مردم را به عهده بگیرد. آنچه حقیقتاً کمال است اجتهاد است نه مرجعيّت؛ مرجعیّت یک مسئولیّت اجتماعی است که شرط اساسی آن اجتهاد و شرط فرعی آن مرد بودن است.
نبوّت و امامت که مسئولیّتی اجتماعی است، به خاطر شرائط اجتماعی تنها اختصاص به مردان دارد.
سرویس سبک زندگی فردا
No comments:
Post a Comment