حقه بازی
حقه بازی در زبان فارسی به معنای تردستی و شعبده بازی بوده است و حقه باز کسی بوده که کارهای تردستی و شعبده بازی میکرده که به مرور زمان این اصطلاح برای فریبکاری و حیله گری استفاده شد و فرد حقه باز تمثیلی شد برای فرد مکار و نیرنگ باز.
فرهنگ لغات معین و دهخدا حقه را ظرف کوچک سفالی یا چوبی یا از عاج معنی کرده اند که در گذشته از آن برای نگهداری جواهرات و دارو و عطریات استفاده میشده است و بعدها با سوراخ کردن آن برای کشیدن تریاک نیز بکار برده شد.
افراد شعبده باز در بساط معرکه گیری خود چیزی را درون حقه میگذاشتند و با تردستی آن شیئ را ناپدید میکردند و یا جای آن چیز دیگری از حقه بیرون می آوردند.
در گذشته نوع دیگری از حقه بازی هم معمول بود که دکتر محمدعلی احسانی طباطبایی به آن چنین اشاره کرده است:
« گفت نمیدانم کعبتین چیست.
گفتم همان چیزی است که امروزه به آن طاس میگویند.
گفت چرا به کعبتین طاس میگویند؟
گفتم چون سابق براین کعبتین را در طاس=حقه ای می انداختند و حرکت میدادند که شائبهء تقلب تصور نشود، اما کعبتین را جوری لای انگشتان خود قرار داده اند که مطابق دلخواه شمارء منظور برزمین افتد. همانطور که امروزه هم برخی نردبازان کعبتین را در استکان میریزند و حرکت میدهند و رها میکنند.
به هر حال چون با ریختن از طاس، کعبتین بر زمین می نشست، میگفتند طاس را بریز و کم کم به جای کعبتین لفظ طاس گفته شد.
ولی بد نیست بدانی لفظ حقه بازی هم از این اصل پیدا شده، زیرا عده ای مردم زرنگ بوده اند که با وجودی که کعبتین را در حقه میریختند بلد بودند طوری با حقه بازی کنند که کعبتین مطابق دلخواه خودشان برزمین بنشیند و این افراد را از بازیگران با حقه یا حقه بازان میگفتند و کم کم لفظ حقه بازی به معنای طراری و شعبده بازی و چشم بندی و شارلاتانی مصطلح شده است.»
(محمدعلی احسانی طباطبایی، کتاب خرقهء درویش صفحهء ۲۶۲)
No comments:
Post a Comment