انـقـلابـات علمي قرن بيستم و تـاثـيـر آن بر فـلـسـفـه شـنـاخـت :
انقلاب در علوم جديد ، دريافت ما را از " مـاهـيـت شـنـاخـت" تـغـيـيـر داده و به اين ترتيب فلسفه را نيز دگرگون کرده است. "شناخت علمي (Science) در عمل قابل اعتماد ترين و سودمند ترين شناختي است" که بشر در اختيار دارد، هر ديدگاهي درباره نـفـس شناخت، هر توصيفي از ماهيت شناخت به معناي دقيق اين کلمه ، براي آن که مـوجـه باشد مي بايست در علوم تجربي صـدق کند. پـژوهـش هاي مربوط به ماهيت شناخت در بخش عمده تاريخ فلسفه غرب ، در واقع تحت تاثير علم بوده است. به ويژه در چهار صد سال گذشته چنين بوده است. به خصوص در قرن بيستم دگرگوني هاي عظيم علمي پـيـش آمد و معلوم شد که علم به کل مـتـفـاوت است با آنچه که قبلا" تـصـور مي شد.
روی تصویر کلیک کنید
No comments:
Post a Comment