اگر نان نیست، شاکر باشید که آفتاب جهانتاب هست!
اسپرینگ رایس دو دوره وزیر مختار انگلیس در ایران بوده است. نخستین دوره ماموریت رایس مصادف با دورانی است روسیه تزاری مشغول به گسترش دامنه نفوذ خود در ایران و پیشی گرفتن از انگلیس بود و این مصادف است با سلطنت مظفرالدین شاه که ایران به شدت درگیر مشکلات اقتصادی است.
نامه اسپرینگ رایس به هنری آدامز دوست آمریکایی اش:
تازگی ها چیزی اتفاق نیفتاده جز اینکه این کشور مفلوک دم به دم خرابتر و به ویرانگی نزدیکتر میشود.پادشاه مملکت مردی است بسیار خوش نفس. اتباعش هیچ ترسی از او ندارند و شاید به همین دلیل است که ثروتمندان فقرا را غارت میکنند وترسی هم از این ندارند که خود مقام سلطنت آنها را بچاپد. تا پنج روز دیگر موعد پرداخت یکی از اقساط بدهی دولت به بانک اگلستان فرا میرسد و مسیولان از الان میگویند که قادر به پرداخت آن نیستند.
با اینکه محصول سال جاری خوب بوده قیمت نان به دو برابر سال قبل رسیده . به امنای عالی رتبه کشور امر شده که نان و ارزاق مورد نیاز تهران را به هر نحوی که شده تامین کنند اما امنای عالی رتبه جزو همان مالکان زمیندار و و ملایان پر نفوذی هستند که گندم را برای فروش به قیمت بالا احتکار کرده اند، پس اوامر شاه را به این نحو اجرا میکنند که جلو ورود گندم و جو را به تهران میگیرند و گندمهای خودشات را به بالاترین قیمت میفروشند.
شگفت انگیز این است که با وصف این همه مشکلات ناشی از کمبود غذا با اینکه مردم در رنج و عذابند ساکتند و بر این باورند که تن به قضای الهی داده اند.
تعجب آور است که نان نیست اما خوشحال و خندان هستن چون که اگر نان نباشد آفتاب جهانتاب هست و مساله کمبود غذا را هم به همین طریق حل کرده اند که گدایی و دریوزگی کنند و یا از توانگران بدزدند.
با مشاهده این قبیل چیزهاست که انسان پی میبرد سیستم استبداد چرا عمری چنین طولانی در شرق دارد.
اگر درباره اعتقادات مردم بپرسی باید بگویم که تنها قبله گاه امید مردم و تنها کانون ابراز احساسات مذهبی باز همین روحانیان زربنده هستند و به همین دلیل است که صدراعظم که از نفوذ آنها ئر میان مردم خبر دارد روابط حسنه اش با این طبقه را هرگز قطع نمیکند تا به هنگام ضرورت از حمایتشان بهره برد.
برگرفته از نامه های سر سسیل آرتور اسپرینگ رایس،شیخ الاسلامی،انتشارات اطلاعات
No comments:
Post a Comment