اولئاریوس که در زمان شاه صفی از ایران دیدن کرده، می نویسد:
مردان ايرانى نسبتا ثروتمند به داشتن يك همسر اكتفا نمىكنند. از ديرباز رسم آنان بوده است كه چند همسر داشته باشند. استرابون گمان دارد كه شاه سالانه به كسانى كه بيش از ديگران فرزند پسر به دنيا مىآورند جايزه مىداده است. امروزه اين دليل براى تعدد زوجات معتبر نيست، زيرا بسيارى از آنان مايل به داشتن فرزند زياد نيستند، به همين دليل يكى پس از ديگرى نزد پزشك ما كه به سبب معالجه بيمارىهاى مختلف شهرتى يافته بود مىآمدند و مىپرسيدند كه آيا او داروئى براى زنان جوان دارد كه از آبستنى آنها جلوگيرى كند؟ ولی من علت تعدد زوجات مردان ایرانی را تنوع دوستی آنها در عشقبازی با زنان و افراط در شهوترانی میبینم.
مردان ایرانی وقتی سال عوض شد و نو شد، به فکر میافتند که زن تازه جدیدی هم بگیرند و در حقیقت، این شعر وصف حال آنهاست:
زنی نو کن ای خواجه هر نو بهار / که تقویم پارین نیاید به کار
بازرگانان ثروتمند كه در شهرهاى مختلف كشور به معاملات تجارى مشغولند، در خانههاى اشرافى خود در آن شهرها همسرى دارند كه به محض رسيدن به آنجا نزد خانم آن منزل سكنى مىگزينند. به عبارت دیگر، علاوه بر تجارتخانه، خانه آنها هم در شهرها شعباتی دارد.
«میترا مهرآبادی، زن ایرانی به روایت سفرنامهنویسان فرنگی»
No comments:
Post a Comment