كسانی پنداشتهاند كه ما از هرگونه شعر بيزاريم... چنين پنداری درست نيست. نمی توان انكار كرد كه شعرسرایی جُربزهٔ خدادادی است، و از شعر، در جایِ خود كارهایی ساخته می شود كه از نثر ساخته نشود. ولی پوشيده نبايد داشت كه با همهٔ رواج شعر در ايران در قرن های گذشته چندان سودی از آن، بهرهٔ اين كشور نگرديده. اگر روزی به حساب شعرا رسيدگی نمایيم، خواهيم ديد كه زيان آنان بر ايران بيش از سودشان بود.
ديوان های فراوان بيشماری كه از شعرا، امروز در دست ماست، بيشتر آنها يادگار دورههای زبونی[=ضعف] ايران و چيرگیِ بيگانگان است و از زمان هایی بازمانده كه خردها پستی گرفته و رادی و مردانگی بس كمياب شده بوده. پيداست كه از خواندن آنها جز زيان بهرهٔ خواننده نخواهد بود.
اگر خودِ شعرا را بشناسيم كه چگونه بيشتر ايشان ريزهخوار خوان زورآوران و توانگران بودهاند و چاپلوسی را سرمایهٔ زندگانی خود ساخته بودند، اين شناسایی ما را از زحمت گفت و گو از سرودههای ايشان آسوده خواهد ساخت... با اين همه، ما از شعر بيزاری نمی جوييم؛ بلكه آرزو داريم كه اين جربزهٔ خدادادی، از اين پس در راه پيشرفت و سربلندی ايران به كار رود.
از نیما تا روزگار ما یحیی آرین پور
No comments:
Post a Comment