در کشورداری هرچه داریم، از ایرانیان آموختهایم!
جاحظ از بزرگترین ادیبان عرب در سده ۲ - ۳ قمری در کتاب «التاج» (که ترجمهای عربی از کتابی پهلوی با همین عنوان است) درباره ایرانیان میگوید:
و نخست از پادشاهان ایران شروع میکنیم، زیرا ایرانیان در رسوم و آداب بر سایرین سبقت و مزیت دارند و ما از قوانین مملکتداری و تدابیر کشوری و آداب پادشاهی و سیاست مدن و ملتپروری و برخورداری هر طبقه از طبقات مردم و ایفا به حفظ منافع آنها و صیانت حدود هر یک، آنچه آموختهایم سراسر از ایرانیان فراگرفته و از آداب ایشان برخوردار شدهایم.
تاجنامه (به پارسیمیانه: تاجنامگ)
عنوان مجموعهای از کتابها به زبان پهلوی در دوره ساسانی بوده که امروزه ترجمههای عربی برخی از آنها وجود دارد. تاجنامهها در زمینه «آیین کشورداری و سیرت پادشاهان» بوده و ساختار آنها همانند: خداینامهها، شاهنامهها، کارنامهها و... بوده است. تاکنون چند کتاب التاج شناسایی شده است: التاج ابنمقفع، التاج ابیعبیده، التاج ابنراوندی، التاج صابی، التاج ابنفارس و کتاب التاج جاحظ که معروفترین آنهاست.
به خواهرم مروارید ... نامه ای باستانی به خط پهلوی
این پوست نوشته، نامه ای است خصوصی متعلق به اواخر عصر ساسانی یا آغاز عصر اسلامی که در منطقه ای میان قم و کاشان نوشته شده و نشان از رواج سواد و کتابت در میان عامه مردم ایران پیش از اسلام دارد.
ترجمه و شرح این نامه را در ادامه بخوانید.
وست نوشته ای است به ابعاد ۱۰ در ۱۲ س. که متنی در ۹ سطر به خط پهلوی بر آن نوشته شده.
این سند به شماره Berk. 245 در کتابخانه بَنکرافت در برکلی کالیفرنیا در ایالات متحده نگهداری می شود.
این سند اصطلاحا یک palimpsest است و آثار متن دیگری در آن به خط پهلوی در ۶ سطر قابل مشاهده است.
متن پهلوی:
1. yzdʔn plhwtl krt' ʔèlmyk AHTE
2. mwlwʔhlyt' KRA plhwyh PWN ZK (AHTEl)
3. Y NPٹE YHWWNʔt L PWN YDE Y
4. bhtk' MٹYA 1 ڑyڑk' OL MROTA
5. ٹDRWNyt drwdstyh W lʔmڑn' Y NPٹE
6. W plhwzʔt' lʔy OL L ʔy YKTYBWNyt
7. W MN ZK Y L W kwtkn PWN
8. lʔmڑn' YHWWNڑ
9.MٹYA zwt' ٹDRWNyt1. yazdān farruxtar kard āzarmīg xwah
2. Murwārīd. har farruxīh pad ān xwāhar
3. ī xwēڑ bād! man pad dast ī
4. Baxtak rōمn ē ڑīڑag ō bānūg
5. frēstīd. drustīh ud rāmiڑn ī xwēڑ
6. ud Farruxzād rāy ō man ē nibēsēd
7. ud az ān ī man ud kōdakān pad
8. rāmiڑn bāڑ!
9.rōمn zūd frēstēd!
برگردان به خط فارسی:
۱. یزدان فرّخ تر کرد، آزرمی خواهر،
۲. مروارید. هر فرّخی بدان خواهرِ
۳. خویش باد! من به دستِ
۴. بَختک شیشه ای روغن به بانو
۵. فرستادم. درستی و رامش خویش
۶. و فرّخزاد را به من بنویسید
۷. و از آنِ من و کودکان
۸. پدرام باش!
۹. روغن زود فرستید!ترجمه:
خواهر گرامی، که ایزدان او را خوشبخت تر کنند، مروارید.
هر خوشبختی برای خواهرم باد!
من به دست بختک، یک شیشه ی روغن برایت فرستادم.
از تندرستی و آسایش خودت و فرّخزاد برای من نامه بنویس و از (تندرستی) من و کودکانم آسوده خاطر باش!
روغن را زود بفرست!تاریخ نامه
این نامه طبق سنت نامه نگاری پهلوی فاقد تاریخ است.
اما تاریخ آن را به روش زیر می توان تعیین کرد:
این نامه، جزئی از بایگانی بزرگی از اسناد پهلوی است که در یک یا چند مرکز اداری در منطقه ای میان شهرهای امروز قم و کاشان در اواخر عصر ساسانی تا آغاز عصر اسلامی نوشته شده اند،و امروزه در مجموعه های مختلفی از جمله در برکلی، برلین و لس آنجلس نگهداری می شوند.
کهن ترین سند از این مجموعه یک سند حقوقی از سال دوم هرمز شاهنشاه است (= سال ۵۸۰/۵۸۱ م.) با موضوع اخذ وام و تعهد تأدیه وام (پوست نوشته های شماره Berk.129 و Berk.212)(دیتر ویر، ناشر این دو سند، متوجه نشده که این دو در واقع یک سندند که از وسط نصف شده است.)
جدیدترین سند از این بایگانی نیز از سال ۴۹ پس از یزدگرد است (= سال ۶۹۹/۷۰۰ م.).
بنابر این همه اسناد این بایگانی و از جمله این نامه متعلق به اواخر قرن ششم تا پایان قرن هفتم میلادی هستند.مروارید
واژه ای به معنی درّ و لؤلؤ، که به عنوان یک نام زنانه نیز به کار می رود.
این واژه/نام که در فارسی میانه (=پهلوی ساسانی): murwārīd و در پهلوی اشکانی "مُرغارید" murمārīd بوده است، همان است که در یونانی "مارگاریتیس" ىلٌملٌكôçٍ و در لاتین "مارگاریتا" margarita می گویند.در انگلیسی: مارگارت Margaret و مخفّف آن: مگی Maggy، گرتا Greta، و مارگو Margot.
این واژه، ایرانی است و از زبان فارسی (باستان) به یونانی و از آنجا به سایر زبانها رفته.
مؤلف فرهنگ ریشه شناسی یونانیِ بیکس (Beekes 2010) آن را دخیل در یونانی و از ریشهٔ ایرانی دانسته است.آخرین ریشه شناسی که برای این واژه داده شده از گرشویچ است که واژه ایرانی باستان مروارید را -mrgāhrīta* دانسته در اصل به معنی "آمده از صدف":
mrgāhri + ita
از mrgāhri به معنی صدف دو کفه ای
مرکب از mrga به معنی مرغ/پرنده، و ahri به معنی صدف.
(دو کفه صدف به دو بال پرنده تشبیه شده)Ilya Gershevitch,
“Margarites, the Pearl,”
ةtudes irano-aryennes offertes à Gilbert Lazard, Studia Iranica 7, Paris, 1989, pp. 113-36.واژهٔ مروارید در این نامه، با املاء غیرمنتظره mwlwʔhlyt نوشته شده، یعنی با افزودن یک h ( با خوانش Murwāhrīd) که باید آن را یک املاء تاریخی دانست که ریشه شناسی گرشویچ را برای این واژه اثبات می کند.
شایان یادآوری است که نام دختر یزدگرد سوم نیز "مروارید" بود.طبق کتاب معتبر "البدأ والتاریخ" مَقدِسی، یزدگرد دو پسر به نامهای بهرام و پیروز، و سه دختر به نامهای آذرک، شَهره و مروارید داشت.شیشه
در پهلوی: شیشَگ ڑīڑag.
در این نامه به معنی "بطری شیشه ای".
تصویر دو نمونه از شیشه های ساسانی به پیوست است.
صنعت شیشه سازی ایران در زمان ساسانیان پررونق و پیشرفته بود.
شیشه کالای گرانبهایی بود و در اینجا فرستنده نامه برای گرفتن روغن، باید شیشه تهی را برای خواهرش می فرستاد.خواهر
در این نامه، واژه خواهر طبق معمول به شکل هُزوارِش نوشته شده است.
در پایان سطر نخست:
AHTE
در پایان سطر دوم:
AHTEl
در سطر نخست در حالت فاعلی است با آوانویسی: xwah
در سطر دوم در حالت مفعولی غیرصریح است با آوانویسی: xwāhar
پایانه صرفی ar- به صورت حرف l به هزوارش افزوده شده.واژهٔ اخیر (AHTEl) به علت کمبود جا در پایان سطر به صورت کوچک و فشرده نوشته شده.
خواهر در این نامه ممکن است به معنی حقیقی یا مجازی به کار رفته باشد. اما با توجه به اینکه در این نامه سخنی از پرداخت پول روغن نیست به احتمال بیشتر از بستگان فرستندهٔ نامه و همان خواهر واقعی اش است."یزدان فرّخ تر کرد"
جمله ای دعایی است برای مخاطب که در آغاز اغلب نامه های پهلوی می آید. (تصویر نمونه دیگری از آن از یک پاپیروس پهلوی به پیوست است)
به معنی: ایزدان خوشبخت تر کنند!
(فعل گذشته در معنی تمنایی و آرزویی به کار رفته)
"یزدان" در فارسی میانه به معنی "ایزدان" است
امیرعباس خسروی
No comments:
Post a Comment