Wednesday, October 16, 2024

سیمین دانشور کاش آقای(خمینی) مرا صیغه بکند

 


ديدار كانون نويسندگان باخمينی

غلامحسین ساعدی می گفت:

 تنها زنی هم که در دیدار با خمینی بین ما بود خانم سیمین دانشور بود

ایشان هم با حجاب اسلامی آمده بودند؟

یک روسری داشتند و این شیخ هی می‌گفت که این روسری را کمی بکش بالا. مثلاً صورتتان را بپوشاند. خانم سیمین طفلی هم که سنی ازش بالا رفته و اینها می‌گفت چی چی را بکشم بالا، چه‌کار بکند. بالاخره رفتیم. در واقع یک ساعت ما را معطل کردند. درست روزی بود که یاسر عرفات آمده بود و این خیلی جالب بود. یاسر عرفات آمده بود هارت و پورت و فلان، آمدن و رفتن و این قضایا.

خانم دانشور مثلاً فکر میکرد که همیشه دنیا خوب می‌شود و واقعاً اینجوری بود. بعد حتی شوخی و شیطنت هم کرد که کاش آقای(خمینی) مرا صیغه بکند

 خانم سیمین به آفت الله، آره به آیت الله یک جور شیفتگی داشت. بعد گفت، «آقا اجازه بدهید دستتان را ببوسم.» خمینی گفت، «حالا فایده دارد؟ نبوسند برند.» 

در واقع مجال گفت‌وگو نبود. یعنی در واقع رهبر ظهور کرده بود ایشان اصلاً امکان نمی‌دادند که کسی حرف بزند.


No comments:

Post a Comment