شعر طنز تازه ای از مهدی یعقوبی
گفتا که بدحجابی گفتم مگر فضولی
در کوچه بی نقابی گفتم مگر فضولی
گفتا که روسری را بگذار روی موهات
تا کی چنین به خوابی گفتم مگر فضولی
گفتا که دین و ایمان آخر مگر نداری
تو لایق عذابی گفتم مگر فضولی
گفتا که امر معروف این نهی منکرات است
دیگر مده جوابی گفتم مگر فضولی
این عطر و بوی و مویت گفتا همه حرام است
لبهای چون عنابی گفتم مگر فضولی