به دریاهای خون بی گناهان
هزاران پیکر بی جان به میدان
به شمشیرت که گشتم من مسلمان
دلم اما نیاورده است ایمان
من ایرانم من ایرانم من ایران
در آتش صد هزاران خانمان را
تجاوز دسته جمعی دختران را
شکنجه روز و شبها عاشقان را
جنایت در پس الله و قرآن
من ایرانم من ایرانم من ایران
تو دینت نزد من یعنی که شمشیر
پیامت پیش من یعنی که زنجیر
طنین بردگی توهین و تکفیر
به خونم نام تو یعنی که سرطان
من ایرانم من ایرانم من ایران
کبوترهای ما را سر بریدید
گلوی مادرانم را دریدید
به هر گستر که وحشت آفریدید
به مثل گرگهای تیز دندان
من ایرانم من ایرانم من ایران
خدا را در دل مردم که با زور
نماز و روزه را با ضرب ساطور
شکسته هر کران طنبور و سنتور
سر افتاده در هر سو که غلتان
من ایرانم من ایرانم من ایران
به من گفتی که موسیقی حرام است
بشر آیین ما تنها غلام است
و سرپیچی جوابش قتل عام است
خروشیدم ولی با بانگ عصیان
من ایرانم من ایرانم من ایران
هنوزم دین و آیینم که عشق است
شراب آتشین در خون من هست
هنوزم شعر خیامم کند مست
برقصم با خدایم زیر باران
من ایرانم من ایرانم من ایران
دلم آکنده از صدها ترانه
لبم گلبوسه های عاشقانه
من آزادم جهان تا جاودانه
به زانو در نمی آیم به میدان
من ایرانم من ایرانه من ایران
دلم آکنده از صدها ترانه
لبم گلبوسه های عاشقانه
من آزادم جهان تا جاودانه
به زانو در نمی آیم به میدان
من ایرانم من ایرانه من ایران
قسم بر ماه و خورشید و ستاره
که بر خیزم خروشان من دوباره
کنم زنجیرها را پاره پاره
بغرم خشمناکان مهد شیران
من ایرانم من ایرانم من ایران
مهدی یعقوبی