Wednesday, December 30, 2015

من ایرانم من ایرانم من ایران



به دریاهای خون بی گناهان
هزاران پیکر بی جان به میدان
به شمشیرت که گشتم من مسلمان
دلم اما نیاورده است ایمان
من ایرانم من ایرانم من ایران


در آتش صد هزاران خانمان را
تجاوز دسته جمعی دختران را
شکنجه روز و شبها عاشقان  را 
جنایت در پس الله و قرآن
من ایرانم من ایرانم من ایران

تو دینت نزد من یعنی که شمشیر
پیامت پیش من یعنی که زنجیر
طنین بردگی توهین و تکفیر
به خونم نام تو یعنی که سرطان
من ایرانم من ایرانم من ایران


کبوترهای ما را سر بریدید
گلوی مادرانم را دریدید
به هر گستر که وحشت آفریدید
به مثل گرگهای تیز دندان
من ایرانم من ایرانم من ایران

خدا را در دل مردم که با زور
نماز و روزه را با ضرب ساطور
شکسته هر کران طنبور و سنتور
سر افتاده در هر سو که غلتان
من ایرانم من ایرانم من ایران 

به من گفتی که موسیقی حرام است
بشر آیین ما تنها غلام است
و سرپیچی جوابش قتل عام است
خروشیدم ولی با بانگ عصیان
من ایرانم من ایرانم من ایران

هنوزم دین و آیینم که عشق است
شراب آتشین در خون من هست
هنوزم شعر خیامم کند مست
برقصم با خدایم زیر باران
من ایرانم من ایرانم من ایران

دلم آکنده از صدها ترانه
لبم گلبوسه های عاشقانه
من آزادم جهان تا جاودانه
به زانو در نمی آیم به میدان
من ایرانم من ایرانه من ایران

قسم بر ماه و خورشید و ستاره
که بر خیزم خروشان من دوباره
کنم زنجیرها را پاره پاره 
بغرم خشمناکان مهد شیران
من ایرانم من ایرانم من ایران


مهدی یعقوبی