در زیر چتر خاطراتی عاشقانه
با نم نم باران به بامم دانه دانه
می پیچد عطرت در حیاط کوچک من
با نور خورشیدی درخشان در شبانه
رنگین کمان عشق تو بر کهکشانم
پلهایی از آیینه و شعر و ترانه
حس می کنم دست تو را بر گونه هایم
وقتی که هق هق اشک می ریزم به خانه
برق نگاهت در خیالم می درخشد
آرامش نابی فراسوی زمانه
بی تو چه وحشت می کنم در رعد و در برق
چون مرغکی بی همدم و بی آشیانه
در زیر آوار سیاهی ها دو چشمت
تنها دلیل بودنم تنها بهانه
تا میوزد یادت حریم رازهایم
لبریز از گل میشوم ، صدها جوانه
ای بی نهایت مهربانی ای همه نور
رود شرابی در رگانم جاودانه
هستی تو وقتی نیستی اینجا کنارم
ای عشق ای پیدای ناپیدا کرانه
مهدی یعقوبی