Tuesday, October 31, 2017

غارت شدگان - داستان کوتاه



 مگه خل شدی بابک، خودتو واسه هیچ و پوچ میندازی تو هچل
- چطور بگم دیگه نمی تونم ، کارد رسیده به استخونم 
- یه خورده عقلتو بکار بنداز و بی گدار به آب نزن
- تو اخته ای جواد ، فک میکنی مردونگی تنها اون چیزیه که زیر شکمته ، یعنی اخته ات کردن ، قد یه نخودم جربزه نداری
- میگی چیکار کنم ، اونا با از ما بهترون سر و سر دارن ، اگه بخوای موی دماغشون شی ، یه جوری کلکتو می کنن که آب از آب تکون نخوره . یهو دیدی تو خیابون یه ماشین با سرعت زد بهتو و کله معلق شدی . اونم که میاد کمکت کنه یه چاقو فرو می کنه تو شیکمت . 


نورالدین کیانوری اینگونه در زیر شکنجه های وحشیانه آخوندها مسلمان شد




جمهوری اسلامی به دوستان خود هم رحم نکرد !؟

۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم می‌‌بردند و دستبند قپانی می‌‌ز‌دند و این جریان تا ساعت ۵ – ۶ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول می‌‌کشید. تنها هر ساعت مامور مربوطه می‌‌آمد و دست‌ها را عوض می‌‌کرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آنرا توضیح می‌‌دهم. این شکنجه عبارت از اینست که یک دست از بالای شانه و دست دیگر را از پشت به هم نزدیک می‌‌کنند و بین مچ دو دست یک دستبند فلزی زده و با کلید آنرا تنگ می‌کنند. درد این شکنجه وحشتناک است‌. طی ۱۸ شب که من زیر این شکنجه قرار داشتم و دو بار هم در تعویض ساعت به ساعت آن "غفلت" شد و از ساعت ۱۲ نیمه شب تا ۵ صبح به همان حال باقی ماندم. علت اینکه چرا اینقدر طول کشید این بود که من به آنچه می‌‌خواستند به "زور" اعتراف کنم، تسلیم نشدم. من ۱۸ کیلوگرم از وزن خود را از دست دادم و تنها پوست و استخوان از من باقی ماند، تا آن حد که بدون کمک یک نفر حتی یک پله هم نمی‌‌توانستم بالا بروم و برای رفتن به دستشویی هم محتاج به کمک نگهبان بودم.پیامد این شکنجه وحشتناک که هنوز هم باقیست، این است که دست چپ من نیمه فلج است و دو انگشت کوچک هر دو دستم که در آغاز کاملا بی‌‌حس شده بود، هنوز نیمه بی‌‌حس هستند. یادآوری می‌کنم که من در آن زمان ۶۸ ساله بودم.


* * * *
حجت الاسلام سید حسین موسوی تبریزی از مقامات قضایی سالهای اول انقلاب در گفتگو با هفته نامه آسمان(شهریور 92) گفت: خاطره ای را بازگو می کنم که تا به حال جایی نگفته ام. یک بار در جریان باز دید از زندان ،کیانوری به من گفت :اینها از من می خواهند که اعلام کنم مسلمان شده ام. این برای من کاری ندارد که بگویم مسلمان شده ام.اما برای شمازشت است. چون همه دنیا به شما می خندد که از کیانوری پس از 70سال کمونیست بودن ،مسلمان بودنش را باور کرده اید. 


من هم تذکر دادم که از این کارهانکنند.بعدها دیدم که احسان طبری هم اعتراف کرده وگفته مسلمان شده ام. 




نامه سرگشاده نورالدین کیانوری به آیت‌الله خامنه‌ای
آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران با سلام و شادباش، به مناسبت یازدهمین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی ایران

Monday, October 30, 2017

سخنان بزرگان - برتراندراسل




با این حساب اکثریت قریب به اتفاق امت در صحنه  ابله هستند . چون دین و عقیده خودشان را بی دلیل و علت پذیرفته اند و از پدرانشان به ارث .




معجزه خوردن تربت کربلا






حضرت امام کاظم علیه السلام  فرمود: چیزی از خاک قبر من بر ندارید تا به آن تبرک جویید چرا که خوردن هر خاکی جز تربت جدم حسین علیه السلام، بر ما حرام است، خدای متعال تنها تربت کربلا را، برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.
جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .533



منبع فیس بوک تا حضور

خاک امام حسین شفابخش دردهاي بي درمان
در تربت امام حسين عليه السلام شفاي تمام دردهاست مگر مرگ حتمي با چند شرط:الف: اعتقاد به شفاء بودن تربت داشته باشد و به قصد شفا بخورد و من اكله لشهوة لم يكن فيه شفاء در روايتي فرمودند: والله هر كس ‍ اعتقاد داشته باشد كه به او نفع مي بخشد البته منتفع مي شود.ب: بيمار در آستانه اجل حتمي نباشد چون اجل حتمي علاج پذير نيست.ج: تربت را با وضو بردارد.د: با دو انگشت بردارد.ه‍: به اندازه نخود بلكه احوط آن است كه به قدر عدس مصرف كند نه بيشتر.و: آن را ببوسد و برديدگانش بگذارد.ز: در وقت خوردن يا خورانيدن بگويد: بسم الله و بالله اللهم اجعله رزقا واسعا و علما نافعا و شفاء من كل داء انك علي كل شي ء قدير.ح: آن را سبك نشمارد در ظروف يا مكان هاي نا مناسب نگذارد خيلي دست بر آن نمالد. يا جايي كه زياد دست مالي مي شود نگذارد.ط: فاصله تربتي كه براي شفا استفاده مي كنند از قبر مطهر تا چهار ميل باشد نه بيشتر. و هر چه به قبر شريف نزديك تر باشد بهتر است.ي: خوب است تربت را در دهان بگذارد و بعد جرعه اي آب بخورد و بگويد: اللهم اجعله رزقا واسعا و علما نافعا و شفاء من كل داء و سقم .

Sunday, October 29, 2017

چند عکس از محله خودم در لاهه هلند



این هفته در محله ما در شهر لاهه هلند
این عکسها را خودم گرفتم

Saturday, October 28, 2017

تاریخ ایران از نگاه آخوندها



تاریخ ایران را اینگونه آخوندها تغییر میدهند .

کتاب تاریخ مقطع دوم راهنمایی :
تا قبل از ظهور اسلام، ایرانیان مردمانی بدوی، بت پرست و با تمدن کاملا بیگانه بودند. در این دوره برخی از قبایل ایرانی، دختران خود را زنده به گور می کردند. با ظهور دین اسلام، آوازه ی این دین پر از مهر و محبت خیلی زود به ایران رسید. مردم ایران شخصی به نام سلمان فارسی را به نیابت از خود به نزد پیامبر فرستادند. سلمان فارسی به نزد حضرت محمد رفت و از او خواهش کرد تا ایرانیان را به عنوان مسلمان بپذیرد. اکثر اعراب با این درخواست سلمان فارسی مخالفت کردند اما حضرت محمد که دارای قلبی رئوف و مهربان بودند با رویی گشاده از سلمان پذیرایی نمود و درخواست وی را پذیرفت. این خبر مسرت بخش چنان سلمان را خوشحال نمود که فاصله ی چهل روزه ی بین مکه تا مدائن را بیست روزه طی نمود. مردم ایران به مناسبت این خبر خوش یک هفته ی تمام را به جشن و پایکوبی پرداختند. همان طور که در بالا اشاره شد مردم ایران فاقد فرهنگ و تمدن بودند بنابراین بار دیگر سلمان فارسی را به نزد پیامبر فرستادند و از او خواهش نمودند تا تنی چند از مسلمین را برای اداره ی کشور و آموزش سایر موارد به ایران بفرستد. در طی دهه ها، بر اثر جنگ های قبیله ای در ایران، بسیاری از مردان و پسران کشته شده بودند و در نتیجه بسیاری از زنان بی شوهر و بسیاری از دختران فاقد خواستگار بودند. پیامبر اسلام چند صد مسلمان عرب را به کمک ایرانیان فرستاد. مسلمانان در ابتدای امر هر کدام هفت یا هشت زن ایرانی را اختیار نمودند. گرچه مسلمانان دختران و زنان ایرانی را به همسری برگزیده بودند اما تعداد زن ها و دختران آن قدر زیاد بود که با این وجود باز هم بسیاری از آنان بی شوهر ماندند در نتیجه مسلمین تصمیم گرفتند ده ها هزار زن و دختر ایرانی را برای رسیدن به شوهر، به شبه جزیره عربستان بفرستند، بدین ترتیب ریشه ی فساد را در همان ابتدای کار خشکاندند. از آن پس دیگر هیچ زن و دختری بدون شوهر نماند

Friday, October 27, 2017

سخنان بزرگان جهان اسلام



این آیت الله همان دانشمند بزرگواری است که می گفت :
خوردن خاک کربلا موجب شفای بسیاری از بیماری های لاعلاج می شود

سه قطره خون - صادق هدایت



Tres gotas de sangre 


سه قطره خون؛ اثر: صادق هدایت

دیروز بود که اطاقم را جدا کردند، آیا همانطوری که ناظم وعده داد، من حالا به کلی معالجه شده ام، و هفتة دیگر آزاد خواهم شد؟ آیا ناخوش بوده ام؟ یکسال است، در تمام این مدت هرچه التماس میکردم کاغذ و قلم میخواستم بمن نمیدادند. همیشه پیش خودم گمان میکردم هرساعتی که قلم و کاغذ به دستم بیفتد چقدر چیزها که خواهم نوشت... ولی دیروز بدون اینکه خواسته باشم کاغذ و قلم را برایم آوردند. چیزی که آنقدر آرزو میکردم، چیزی که آنقدر انتظارش را داشتم! اما چه فایده، از دیروز تا حالا هرچه فکر میکنم چیزی ندارم که بنویسم. مثل اینست که کسی دست مرا میگیرد یا بازویم بی حس میشود. حالا که دقت میکنم مابین خطهای درهم و برهمی که روی کاغذ کشیده ام تنها چیزی که خوانده میشود اینست: سه قطره خون

* * * * *

تو برای من مظهر کس دیگری بودی. می دانی! هیچ حقیقتی خارج از وجود خودمان نیست. در عشق این مطلب بهتر معلوم می شود، چون هر کس با قوه تصور خودش کس دیگر را دوست دارد و این از قوه تصور خودش است که کیف میبرد نه از زنی که جلو اوست و گمان می کند که او را دوست دارد. آن زن تصور نهان خودمان است، یک موهوم است که با حقیقت خیلی فرق دارد





بیمارستانی که با هزینه ایران در اوگاندا ساخته شده بود، امروز با حضور ظریف افتتاح شد



این عکس ها را با هم مقایسه و سپس نتیجه گیری کنید . براستی هدف جمهوری مقدس اسلامی ! از ساختن مدارس و بیمارستان ها در کشورهای آفریقایی و عراق و سوریه و لبنان و ... در حالی که مردم ایران در زیر خط فقر زندگی می کنند 
 چیست !!؟ 

Thursday, October 26, 2017

علی اشرف درویشیان درگذشت



علی اشرف درویشیان نویسنده‌ و پژوهشگر روز پنجشنبه (۴ آبان) در سن ۷۶ سالگی درگذشت

 * * * * *
همیشه مادر
علی اشرف درویشیان

بازجو جزوه‌اي‌ به‌ من‌ نشان‌ داد: «اين‌ را شما تايپ‌ كرده‌اي‌؟»
قاطعانه‌ گفتم‌: «نه‌. نخير.»
عكس‌ پسربچه‌اي‌ را جلو صورتم‌ گرفتند: «مي‌شناسي‌؟»
«نه‌.»
عكس‌ شعاع‌ را نشانم‌ دادند: «او را كجا ديده‌اي‌؟»
«هيچ‌جا. نمي‌شناسم‌.»
عكس‌هاي‌ ديگري‌ نشانم‌ دادند و من‌ گفتم‌ كه‌ نمي‌شناسم‌.
مرا به‌ اتاق‌ ديگري‌ بردند كه‌ ديوارهايش‌ با كاشي‌ سفيد پوشيده‌ شده‌ بود.همان‌ بازجوي‌ سيه‌چردة‌ ديشبي‌ پشت‌ ميز نشسته‌ بود. شتك‌هاي‌ خون‌ روي‌كاشي‌ها ديده‌ مي‌شد. عضدي‌ آمد و مچ‌ دست‌ مرا گرفت‌ و پيچاند و يكي‌ ازمأمورها گفت‌: «زودتر آن‌ وسايل‌ الكتريكي‌ را بيار.»

سخنان بزرگان - ریچارد داوکینز



ریچارد داوکینز خطاب به مسلمانان

Wednesday, October 25, 2017

اینجا تخت جمشید اشغال شده است


آیت الله خامنه ای : در تخت جمشید نشانه ای از معنویت نیست
بلکه نشانه طاغوتیگری است .

Tuesday, October 24, 2017

شراب و آبجو کشف ایرانیان باستان است




نیویورک تایمز : شراب و آبجو کشف ایرانیان باستان است
در سال ۱۹۹۶ میلادی گروهی از باستان شناسان و مردم شناسان امریکایی با نظارت پرفسور “پاتریک مک گاورن” کشف مهمی‌ در باره‌ی قدمت ساخت شراب در ایران کردند که در بین جامعه ایرانی‌ بازتاب گسترده ای داشت. “مک گاورن” و گروه تحقیقاتیش در تپه حاجی فیروز در ارومیه کنونی، با اولین منبع شراب سازی در ایران که مربوط به ۵۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، یعنی‌ بیش از ۷۰۰۰ سال پیش بود روبرو شدند. همین گروه در محوطه گودین تپه نزدیک همدان نیز کوزه‌هایی‌ را حفاری کردند و پس از بررسی رسوبات آن قدمت ساخت آبجو در این منطقه را ۵۰۰۰ سال پیش تخمین زدند.

Sunday, October 22, 2017

سخنان بزرگان - آبراهام لینکلن




 مردم حق دارند در هر کجای دنیا که باشند در برابر حکومتی که نمی خواهند به پا خیزند .

Friday, October 20, 2017

مشکل خایه های خر دجال هنگام ظهور از کتاب ناسخ التواریخ



کتاب ناسخ التواریخ در باره دجال :
ما مسلّم می‌داریم [فرض کنیم] که خرِ دجّال سی‌فرسخ طول و ده‌فرسخ عرضش می‌باشد، چنان‌که در کتاب‌ها نوشته‌اند، و ما شنیده‌ایم البته طول و عرضِ دجّال هم باید ده بیست فرسخ باشد و هر گامِ آن خر را یک‌فرسنگ می‌گویند. آیا این خلایق با او چگونه می‌توانند همراهی نمود [منظور طرفدارانِ دجّال که با امام‌زمان می‌جنگند] و جامه‌ی دجّال و پالانِ خرش را در کدام دستگاه بافته و دوخته می‌شود؟ و آذوقه‌ی یک‌شهر در یک‌روز کفایتِ دجّال نمی‌کند و صدهزار هزار انبارِ کاه و جو در یک‌روز کفایتِ خرش را نخواهد نمود و با یک رودِ عظیم مانند دجله‌ی بغداد، و اگر عرعر کند یا بگوزد، اهلِ عالم هلاک شوند. و اگر سرگین بیندازد، راه‌ها مسدود می‌شود. و اگر شاش کند، صدهزار مرید را سیل خواهد برد، و اگر از اصفاهان خواهد به کاشان برود، از تنگ‌میانِ دو کوهِ قهرود چگونه گذر خواهد کرد؟
   عرض نمودند: میانِ دو گوشِ آن خر یک‌فرسخ و میانِ دو دست و پاهایش دو فرسخ می‌باشد. یک‌دست و پا به پشتِ کوهِ جانبِ راست و یک‌دست و پا به پشتِ کوهِ جانبِ چپ می‌گذارد و می‌رود.
   [کریم‌خان زند] فرمود: خایه‌های بزرگش در میانِ دو کوه گیر خواهد نمود و بسیار خندید، و فرمود ما از این افسانه‌ها و مزخرفات بسیار شنیده‌ایم، خدا ما را عقلی ارزانی نموده که به‌آن عقل باید او را بشناسیم و حق و باطل را از هم فرق کنیم، و نیک و بد را از هم تمیز دهیم. ما این‌قدر فهمیده‌ایم که امرِ محال ممتنع است. شتر از سوراخِ سوزن بیرون رفتنش* امری‌ست محال و ممتنع،

Monday, October 16, 2017

احمد شاملو این مردم حافظه تاریخی ندارند



من‌ نمى‌گویم‌ توده‌ى‌ ملت‌ ما قاصراست‌ یا مقصر،ولی تاریخ‌ ما نشان‌ مى‌دهد که‌ این‌ توده‌ حافظه‌ى‌ تاریخی‌ ندارد. حافظه‌ى‌ دست‌جمعى‌ ندارد، هیچ‌گاه‌ از تجربیات‌ عینی اجتماعی‌اش‌ چيزى‌ نیاموخته‌ و هیچ‌گاه‌ از آن‌ بهره‌‌ای نگرفته‌ است‌ و درنتیجه‌ هر جا کارد به‌ استخوانش‌ رسیده‌، به‌ پهلو غلتیده‌، از ابتذالی‌ به‌ ابتذال‌ دیگر ـ و این‌ حرکت‌ عرضى‌ را حرکتى‌ درجهت‌ پیشرفت‌ انگاشته‌، خودش‌ را فریفته.‌

 * سخنرانی در دانشگاه برکلی آمریکا

فرماندهان اصلی جنگ با کردهای عراقی از سپاه پاسداران ایران هستند


فرماندهان اصلی جنگ با کردهای عراقی از سپاه پاسداران ایران هستند


Iran supports iraqi army forces to fight kurds 

خلق های جهان هیچ دشمنی با هم ندارند ، این دولتها هستند که برای پیشبرد مقاصد خود مردم را گوشت دم توپ خود می سازند . 
به راه انداختن جنگ زرگری و نژاد پرستانه چه از سوی کردها و چه از سوی ایرانی ها  نشانه افکار ارتجاعی و عقب مانده می باشد که در راستای خود جز نابودی و تباهی ببار نمی آورد . 

از سوی دیگر جمهوری اسلامی که در داخل اقلیت های قومی و دینی را سرکوب می کند طبعا جز مقاصد استعماری را در این میان دنبال نمی کند . ملاهایی که دستانشان نه تنها به خون مردم بی گناه کرد ، بلکه فارس و بلوچ و عرب و آذری و ... آلوده است .


Ali Javanmardi‏ @Javanmardi75  

نفرت بي سابقه عليه ايران!احساسات ضدايراني(نژاد پرستانه ) در اقليم كردستان به نحو بي سابقه اي بالا رفته و در همه تلويزيونها مردم عادی عليه ايران فحش ميدهند.

چهار روز بودقاسم سليماني در اقليم كردستان بود. سليماني علنا به مقامات كرد گفته اگر از موضع خود عقب نشيني نكنيد، جنگ خواهد شد.

امشب پيش از آغاز جنگ فرماندهان ايراني با كردها مذاكره كرده و خواهان عقب نشيني آنها شده اند. پس از نپذيرفتن پيشمرگه ها، جنگ شروع شده.

شیر - داستان کوتاه



هوا گرگ و میش بود و کمی سرد . بادی خنک شروع کرده بود به وزیدن .
  آفتاب خانوم تا صدای قوقولی قوقوها رو  شنید از پشت کوهها سرشو به آرامی بلن  کرد و نگاهی از اون بالا بالاها انداخت به دشت و صحراها . گل لبخندی نشست رو گونه های طلایی اش .
مرغ و خروسها تو لونه هاشون پشت حیاط خونه تو خواب بودند .  گاو و گوسفندا هم همینطور . 
همه چیز خوب و خوش بود و بر وفق مراد که یهو . غرش وحشتناکی شنیده شد . چن پرنده از رو شاخه ها ترسیدند و پریدند و رفتن به دوردورا . سگ گله شروع کرد به واق واق . مرغ و خروسای پشت حصار هم همینطور .  آقا روباهه هم که تازه نمازشو تموم کرده بود و مشغول تسبیح زدن ، عبادتشو نصفه و نیمه رها کرد و گفت :
- پناه بر خدا ، نکنه آخر زمون شده و دجال ظهور کرده .



سخنان بزرگان - لئو تولستوی



"وسعت دنیای هرکس به اندازه وسعت تفکر اوست"

Monday, October 09, 2017

یک عده روانی



در میهنم که حاکم آدمکشان و جانی    یک عده روانی
روز به شب به منبر در حال روضه خوانی   یک عده روانی
در خون بیگناهان در سجده و نمازند   بر عاشقان بتازند
ایمان و دین و مذهب در نزدشان دکانی      یک عده روانی 
اسلامشان که بر پا با چوبه های دار است     در کار تار و مار است
با تیغ و تیر و دشنه بستند هر دهانی    یک عده روانی
چون کرکسی جگر خوار افکارشان شرربار    دائم به فکر آزار
از این وطن ندارند هرگز که یک نشانی    یک عده روانی
فریاد مرگ هر دم بر روی لب بر آرند   وحوش مرده خوارند
سوقاتشان دمادم کشتار ناگهانی  یک عده روانی
   دائم به فکر خونند آلوده از جنونند   پوسیده از درونند
مانند گرگ هارند هر گوشه هر کرانی یک عده روانی
شور و نشاط و شادی در نزدشان جنایت    در حد بی نهایت
قانون جنگل اینجا آیین آسمانی    یک عده روانی
مردم همه گرسنه آنان به عیش و نوشند    مشتی وطن فروشند
 عمری به ناز و نعمت با دزدی نهانی      یک عده روانی 
آکنده از خیانت تاریخشان سراسر    بر پشت ما که خنجر
نام خدا که بر لب با ریش آنچنانی    یک عده روانی
ایران من به روزی وقتی بپا بخیزد     این قوم را بریزد
خواهی نخواهی اما توی زباله دانی      یک عده روانی
مهدی یعقوبی

Sunday, October 08, 2017

کعبه 4 بار ویران شد و خدا هیچ کاری نکرد !!؟؟؟



 کعبه 4 بار ویران شد و خدا هیچ کاری نکرد !!؟؟؟
آنوقت امت همیشه در صحنه مملکت اسلامی ما از امامزاده بیژن و امامزاده درب آهنی و امامزاده قلقی و مینی امامزاده ها میخواهند تا کاری برایشان انجام دهد .


مسعودی گوید:
ابوطاهر قرمطی سوی مکه رفت و امیر آنجا محمدبن اسماعیل ملقب به ابن مخلب بود. مردان حکومت و عامه از خارج و غیره به جنگ او آمدند، اما از آن پس که نطیف غلام ابن حاج که جزو شحنه مکه بود کشته شد همه گریختند و او هفتم ذی حجه همین سال(۳۱۷ه) با ششصد سوار و هفتصد پیاده وارد مکه شد و شمشیر در مردم نهاد. دز شمار کشتگان و اسیران از اهل شهر و ولایت‌های دیگر اختلاف هست. بعضی سی هزار و بعضی کمتر و بیشتر گفته‌اند.در دل کوه و دره‌ها و صحراها از تشنگی و سختی آنقدر مردم هلاک شدند که به شمار نیاید.ابوطاهر درب حرم را که پوشش طلا داشت از جا بکند و تخریبات جد به بنای کعبه وارد آورد.اقامت آنان در مکه هشت روز بود که صبح شنبه از همین ماه از مکه به همراه کاروانی از اموال غارت شده و حجرالاسود و... از مکه خارج شدند.

 التنبیه و الاشراف ص ۳۷۳-۳۷۴

سعید نفیسی نوشته است :

Thursday, October 05, 2017

سخنان متناقض شریعتی



دکتر شریعتی در کنار همسرش پوران شریعت رضوی

آیت الله مطهری و دیگر آخوندهای ضد ایرانی هم همین نظر آقای شریعتی را داشتند .

منظور آقای شریعتی از چهره های درخشان ، شاید امثال زکریای رازی ، خیام و دیگر دانشمندان دین ستیز میباشد !!؟؟؟

Tuesday, October 03, 2017

افتتاح نخستین مدرسه ایرانی در موصل

چراغی که به خانه رواست ...