Saturday, November 30, 2019

خر مرده نوشته: عزیز نسین



قسمتی از داستان کنفرانس مهم
نوشته عزیز نسین


خر سخنرانی که پشت تریبون قرار گرفته بود فریاد کشید:
رفقای خر بسیار عزیزم!
خران دیگر به محض شنیدن حرف های او ساکت شده گوش ها را تیز کردند
سخنران نگاهی به خر پیر و زوار در رفته ای -که اشک های زمردیش جلو چشمانش جمع شده بود-کرده گفت:
قبل از اینکه کنگره بزرگ خران را بگشایم لازم می دانیم برای آمرزش روح پر فتوح دوستان و آشنایان که زیر کارد قصابان جان سپرده اند یک دقیقه سکوت اعلام کنم
خران به تبعیت از او سکوت کردند
پس از این سکوت سخنران ادامه داد:
از محبت بی دریغ شماها ممنونم و بدین وسیله احساسات قلبی و خرانه ام را به حضورتان تقدیم می دارم
عده ای برای سخنران کف زده،عده ای دیگربا عرعرهای ممتد او را به سکوت دعوت کردند

Thursday, November 28, 2019

سخنان ابوالفضل بهرام پور و جلز و ولز روشنفکران مذهبی



اخیر ویدیویی در یوتیوب از ابوالفضل بهرام‌پور کارشناس علوم قرآنی پخش شده است که کک در تنبان روشنفکران مذهبی ! انداخته است و در شبکه های مجازی شروع کرده اند به بزک کردن کشتار دگراندیشان در کتاب مقدس.
 مگر این آقایی که این آیه را واژه به واژه ترجمه می کند دروغ می گوید یا از خودش این سخنان را در آورده است.
اسلام واقعی و بی شیله پیله همین است که این کارشناس می گوید این آخوندها هم گل سرسبد همین اسلام هستند . نه اسلام زاده این آخوندها.

 تعبیر و تفسیرهای صد من یک غاز را که هدفش جز شیره مالیدن بر سر عوام نیست کنار بگذارید و  زندگی رسول الله را بخوانید و ببینید که چگونه با مخالفانش بر خورد می کرد و آنها را می کشت.
سپاهیان صدر اسلام هم همین رفتار را با ایرانیان می کردند. کمااینکه داعش ، طالبان ، بوکوحرام ، بن لادن و دهها و صدها گروه تروریست اسلامی هم همین امروز این اعمال را انجام میدهند.


همانا کیفر آنان که با خدا و رسول به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشند جز این نباشد که آن‌ها را به قتل رسانده، یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف یکدیگر بِبُرند و یا به نفی و تبعید از سرزمین (صالحان) دور کنند. این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت به عذابی بزرگ معذّب خواهند بود.

المائده 33

محل نزول این آیه به نقل از دانشنامه اسلامی

مایاکوفسکی - عشق زندگی است





ولادیمیر مایاکوفسکی؛ سرگشته‌ی شعر و عشق
ولادیمیر مایاکوفسکی از شاعران مهم نیمه‌ی اول قرن بیستم و یکی از شاخص‌ترین نمایندگان شعر مدرن روسیه به شمار می‌رود. او هشتاد سال پیش، در آستانه‌ی سی و هفت سالگی با شلیک گلوله به زندگی خود خاتمه داد.
مایاکوفسکی زاده‌ی دورانی است که جهان دستخوش تغییراتی عمیق بود. دهه‌ی دوم زندگی شاعر روسی با نخستین جنگ جهانی و انقلاب بلشویکی همراه شد؛ انقلابی که او آن را از خود، و خود را جزیی از آن می‌دید؛ انقلابی که جهان را به دو اردوگاه تقسیم کرد و بسیاری از بازیگران اصلی‌اش قربانی آن شدند. برخی از منتقدان، مایاکوفسکی را نیز از قربانیان انقلاب ۱۹۱۷ روسیه می‌دانند و مرگ خودخواسته‌ی او را با سرخوردگی از وضعیت نابه‌هنجار سیاسی و اجتماعی اتحاد جماهیر شوروی بی‌ارتباط نمی‌دانند. عده‌ای نیز ماجراهای عشقی متعدد و گاه پرتنش شاعر را در دلزدگی و بی‌میلی یا ناتوانی او به ادامه‌ی زندگی موثر دانسته‌اند.
نوجوان انقلابی و جنبش ادبی جدید

Wednesday, November 27, 2019

Tuesday, November 26, 2019

از خشم گرسنگان بترسید بترسید



از خشم گرسنگان  بترسید بترسید
از شورش ناگهان  بترسید بترسید
از چهره مادران سر قبر عزیزان
در خطه  خاوران  بترسید بترسید
از پرده خون به چشم این مردم در بند
با کارد بر استخوان بترسید بترسید
از کودک آن مرد که بر دار خروشید
با دیده  به آسمان بترسید بترسید
از شیر زنی که شد تجاوز دل زندان
با کینه جاودان بترسید بترسید
از رویش خونهای فرو ریخته بر خاک
در جنگل ارغوان  بترسید بترسید
از صاعقه هایی که به یک روز بترکد
در بغض ستمکشان بترسید بترسید
از لحظه  انفجار  انبار  مهمات
در سینه هر جوان بترسید بترسید
از زلزله هایی که به یکباره بپاشد
سرتاسر کاختان  بترسید بترسید
مهدی یعقوبی

Sunday, November 24, 2019

Saturday, November 23, 2019

پیام فوری حسن روحانی - آتش نزنید



مال لبنان است نفت و گاز ما
ماهی و مرغ و خروس و غاز ما
مال ملاهای پشمالو عراق
با شکم هایی که چون گاو و الاغ
مال لخت و پاپتی ها در یمن
قاتل و دزد و یک عده  بی کفن
مال آن قصاب اندر سوریه
جیب پوتین می رود در روسیه
خرج حزب الله لبنان می شود
بمب و موشک فرق افغان می شود
ثروت ایران امانت دست ماست
مفت و مجانی همان باد هواست
ارث و میراث جناب سیدعلی
آنکه گفتا یا علی پا منقلی
این که آتش میزنید اموال ماست
حکم و فرمانش که از سوی خداست
بس کنید ای مردم با حوصله
من زبانم لال آید زلزله
این که آتش میزنید ایرانیان
کودک و  پیر و جوان در هر کران
این همه ثروت که از رنج شماست
حاصل یک عمر دزدی های ماست
مهدی یعقوبی


شعر طنز

Friday, November 22, 2019

نمایشنامه طنز - مهدی یعقوبی



آغا از قندان حکاکی شده نقره ای که از دوره طاغوت به یادگار مانده بود قندی بر داشت و گذاشت روی لبش . سپس چایی اش را ریخت در نعلبکی و چند بار با دهان مبارکش به چپ و راستش فوت کرد . سپس به سرلشکر گفت که حرفش را بزند. او هم که میدانست که آغا به علت کهولت سن و اوضاع قاراشمیش مملکت اصلاً و ابداً حوصله حواشی و مقدمه چینی را ندارد مستقیم رفت سر اصل موضوع و گفت:
- بعد از فرار کردن گاردهای ویژه از دست معترضین منطورم از دست دشمن حشد الشعبی ها رو با یه عده یمنی فرستادیم تو خیابونا تا اوضاع و احوالو جمع و جور کنن
- احسن کار خوبی کردین، بی خود که چهل سال جیره و مواجب اونا رو ندادیم، آمادشون کردیم برا این روزا ، روز مبادا.
 اونا بهتر میدونن کجارو نشونه بگیرن . درست میزنن تو خال. دیگه درد سر زندون و خورد و خوراکشونو نداریم. راسی بهشون تذکر دادین که تو خیابونا عربی حرف نزنن تا دشمن خدای ناکرده سوءاستفاده نکنه.
- صد البته،خیالتون از این بابت تخت تخت باشه.
- در ضمن به فریدون منظورم رئیس جمهوره گفتین که هواشونو داشته باشه
- اینکارو کردیم ، تازه حقوقنشونم به دلار پرداخت می کنیم
- دو برابرش کنین ، حفظ نظام از جان امام زمانم واجب تره
 

Wednesday, November 20, 2019

دشمن را عقب زدیم اما چگونه؟



دشمن را عقب زدیم اما چگونه؟
در تاریخ معاصر کمتر دیکتاتوری دیده شده است مردمی را که علیه فقر و گرانی اعتراض مسالمت آمیز کرده اند مانند آیت الله خامنه ای به گلوله ببندد و آنها را به خشونت بکشاند. آمار کشته ها در چند روز اخیر دست کم از 136 نفر هم گذشته است.
رهبر جمهوری مقدس اسلامی که انگار هفت خوان رستم را فتح کرده است در سخنرانی اخیرش گفته است که ما دشمن را عقب زدیم؟
معنی دشمن هم که اظهرمن الشمس است؟ مردم بی دفاع.
براستی این مردم چه گناهی کرده اند و چه شعاری میدادند که اینچنین مورد خشم و غضب نایب امام زمان قرار گرفتند!؟ 
 نمونه هایی از شعارهای مردم:
مرگ بر دیکتاتور
روحانی حیا کن مملکت را رها کن
رضاشاه روحت شاد
آسید علی ببخشید، دیگه باید بلند شید
بنزین گران‌تر شده، فقیر فقیرتر شده
پول نفت گم شده خرج فلسطین شده
مرگ بر گرانی
نترسید نترسید ما همه با هم هستیم
نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران


طبعا این شعارها شعار اشرار و آشوبگر  نیست بلکه فریاد مردم به جان آمده ایست که از فقر و ستم به ستوه آمده اند و رهبر جمهوری اسلامی مانند هر دیکتاتور دیگری آسمان و ریسمان را به هم می بافد تا آنها را مجرم بنامد و کشتار سبعانه اش را توجیه کند.
آیت الله خمینی هم با همین ترفندها و در حالی که اقتصاد را مال خر می دانست  با وعده آب و برق مجانی مانند دوالپا بر گرده مردم سوار شد او در سخنرانی مشهور و مضحکش فریاد میکشید:

 دلخوش نباشيد که فقط برايتان مسکن بسازيم ، ما آب وبرق و اتوبوس را مجانی ميکنيم. روحيات شما را پرورش ميدهيم ، هم دنيا را آباد ميکنيم وهم آخرت شما را.

هنوز مدتی نگذشت که همین امامی که عکسش در ماه دیده میشد از این رو به آن رو شد و این سخنان را ایراد کرد:
اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب‌های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبه‌های دار را در میدان‌های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت‌ها پیش نمی‌آمد.

اما آیا خامنه ای آنطور که ادعا کرده است در قلمرو سیاسی دشمن ( ملت ایران ) را عقب زده است قادر است در زمینه اقتصادی دشمن را با اینهمه دزدها و اختلاس چی ها و عناصر آدمکش که دستپروده خودش می باشند عقب بزند!؟
جواب مشخص است هرگز. چرا که مسبب این همه فقر و گرسنگی و بیکاری و فرار میلیونها ایرانی خود این نظام مقدس ! است و جز با براندازی تام و تمام این رژیم راه برای دموکراسی و عدالت اجتماعی و رفاه اقتصادی باز نخواهد شد.

این اعتراضات اگر چه با وحشیانه ترین شکلی سرکوب میشود اما ادامه خواهد یافت و هر بار به فاز بالا و بلندتری عروج می کند و روزی خواهد رسید که دیگر مردم خیابانها را ترک نخواهند کرد و آنگاه دیکتاتور مانند همه دیکتاتورهای دیگر به شکلی حقیرانه عقب نشینی و دستهایش را بالا خواهد برد و یا در چنگالهای همین مردم مانند قذافی و ... گرفتار خواهد شد.


Monday, November 18, 2019

اشرار شمایید شمایید - مهدی یعقوبی


آیت الله خامنه ای میلیونها معترض را در سال 88 میکروبهای سیاسی خواند
این بار اما آنها را اشرار خطاب کرد.

 سردسته اشرار شمایید شمایید
شیاد و ستمکار شمایید شمایید
عمامه و نعلین و عباتان همه از خون
آدمکش و خونخوار شمایید شمایید
دشمن که همین جاست همین خانه ویران
غارتگر و غدار شمایید شمایید
سرمنشا این فقر و سیه روزی و نکبت

ادامه شعر 

Saturday, November 16, 2019

Friday, November 15, 2019

هزار شعر سپید - راهروی مرگ




در سایه های وحشت
و انجماد سکوت
در راهروهای مرگ
کسی در اعماقم
سرودهای کوهستان را میخواند
کسی که واژه هایش عطر بهار گمشده را میداد
و شادابی سروهای جنگل سرسبز

در راهروهای مرگ
کسی سرانگشتان زخمی اش بر شانه هایم بود
و روحش مانند موسیقی ای زلال
در رگانم جاری
و من گرمای خورشیدی همیشه را
 در هر ذره تبدارم احساس میکردم

در راهروهای مرگ
وقتی کشان کشان یارانم را
در لحظه های ناگزیر
به جوخه های آتش می بردند


Thursday, November 14, 2019

آخرین مقاله و آخرین مصاحبه با استیون هاوکینگ



آخرین مقاله هاوکینگ
براساس آخرین مقاله تحقیقی پروفسور استفان هاوکینگ، جهانی که ما در آن زندگی می کنیم ممکن است فقط یکی از جهان های مشابه و بسیار متعدد باشد.
این نظریه یک پارادوکس کیهانی که این فیزیکدان خود به آن رسیده بود را حل می کند.
این نتیجه گیری همچنین راهی پیش پای اخترشناسان برای یافتن شواهد وجود جهان های موازی می گذارد.
این مقاله ده روز پیش از درگذشت پروفسور هاوکینگ برای نشریه "فیزیک انرژی بالا" ارسال شده بود.
این استاد دانشگاه کمبریج در دهه ۱۹۸۰ در همکاری با جیمز هارتل فیزیکدان آمریکایی ایده تازه ای درباره شروع جهان مطرح کرد.
آن ایده یک مشکل در نظریه اینشتین را حل می کرد: آن نظریه نشان می داد جهان تقریبا ۱۴ میلیارد سال پیش شروع شده اما چیزی در مورد چگونگی این شروع نمی گفت.
در عوض ایده هارتل-هاوکینگ از نظریه متفاوت "مکانیک کوانتوم" برای تشریح چگونگی پیدایش کیهان از هیچ استفاده می کرد.
این ایده یک جنبه معما را حل کرد اما جنبه های حل نشده زیاد دیگری به وجود آورد.
با تحلیل این ایده فیزیکدان ها به این پیامد آن پی بردند که رویدادی مثل مه بانگ (بیگ بنگ) نه فقط باعث ایجاد یک جهان بلکه جهان های بینهایت زیادی خواهد شد.
براساس نظریه هارتل-هاوکینگ بعضی از این جهان ها، خیلی شبیه جهان ما خواهد بود: احتمالا با سیاراتی مثل زمین، جوامع و حتی افرادی شبیه به ما.
جهان های دیگر کمی متفاوت خواهد بود - مثلا شاید با سیاراتی که دایناسورهای آنها محو و نابود نشده اند. اما جهان های دیگری هم وجود خواهد داشت که شباهتی به جهان ما ندارد: بدون سیارات، یا حتی ستارگان و کهکشان ها با قوانین متفاوت فیزیکی.

Wednesday, November 13, 2019

لمس روح - مهدی یعقوبی


لمس روح - مهدی یعقوبی
صبح که از خواب بر خاستم عطر سکرآور موهای لطیفش روی رختخوابم پیچیده و نجواهای  عاشقانه اش در هوایم موج میزد .  و رد لبخندهای مرموز و سایه های روحش بر دیوار بنفش اتاقم  پرسه . انگار که در کنارم روی همین تختخواب قدیمی خوابیده بود و مرا در حلقه  حریر دستان نرم و نازکش  در بر گرفته بود  .
 گویی در بیداری بخواب رفته بودم و در آغوش رویاهایی زلال شناور .
وقتی که مرا در آغوشش میفشرد . تپشهای گرم قلبش را احساس میکردم و چنان مستی گوارایی بهم دست میداد که انگار در اوج آبی ها و دشت های روشن خورشید بال و پر می گشودم  .
آرامشی بی پایان ، مثل موجهای آرام سواحل دریا نرم نرمک در خونم میدوید و خلسه ای شگرف  مرا از بند همه اندوه هایی که محصورم کرده بود رها میکرد و در ابدیتی ناب غوطه ور.



Tuesday, November 12, 2019

خدا چگونه آفریده شد. - داستان کوتاه - مهدی یعقوبی



خدا چگونه آفریده شد.
مهدی یعقوبی

آن قدیم ندیما آبا و اجداد ما یعنی میمون های آدم نما که روی دو پا راه می رفتند . عمرشان به 20 سال هم نمی رسید تازه اگر خوش شانس بودند و در همان دوران کودکی یک لقمه چپ حیوانات درنده و یا همنوعان آدمخوار خود نمیشدند .
هوزو اما در میان آنها یک استثنایی بر قاعده بود یعنی عمرش به بیش از 60 سال می رسید .  کاسه سر و بینی بزرگی داشت خپله اما بسیار قوی و جسور بود. زیور آلاتی هم دور گردنش آویزان بود و خطوطی رنگی بر پیشانی اش. بر اثر همین سن و سال و تجربه زیاد، حتی در فصول سرد و یخبندان می توانست با ابزار سنگی  نوک تیز به آسانی شکار کند و خورد و خوراک خود و افرادی را که باهاش در غار زندگی می کردند تهیه. خلاصه یک تنه حریف همه بود و با وجود این اوصاف و ریش های بلند و سفیدش ارج و قرب خاصی در بین همه داشت حتی در نزد قبایل دیگری که به خون هم تشنه بودند و به کشت و کشتار هم می پرداختند.
اما از آنجا که گفته اند در همیشه به روی یک پاشنه نمی چرخد و اوضاع و احوال به یک جور نمی ماند ، ناگاه اتفاق ناگواری برایش رخ داد و زندگی اش از این رو به آن رو.
 
 

ایران را چرا باید دوست داشت؟ - محمد‌علی فروغی



ایران را چرا باید دوست داشت؟
محمد‌علی فروغی

این ایام بسیاری از اصول و نوامیس که در نظر مردم همواره مسلم و مقدس بود، از مسلم بودن و قدس افتاده است یا لااقل مثل سابق محل اتفاق نیست. برای بعضی در آن باب تردید و تشکیک حاصل شده و جماعتی مخالف منکر آن گردیده‌اند. از جمله‌ی آن اصول، حب وطن و علاقه‌ی ملیت است که منکر آن شده و درصدداند به احساسات بین‌الملل تبدیل نمایند. در نظر من، علاقه ملیت با احساسات بین‌المللی و وطن پرستی و با حب نوع بشر منافات ندارد و به آسانی جمع می‌شود.
اگر مهر من نسبت به وطن تنها از آن سبب باشد که خود از آن مرز و بوم هستم و بخواهم این عنوان را وسیله‌ی مغایرت خویش و بیگانه قرار داده و از اختلاف و نفاق بین مردم برای خود استفاده کنم، این وطن پرستی نیست، خود‌پرستی است و مانند تعصب دینی آن جماعت از ارباب ادیان که اختلاف دین و مذهب و نفاق بین مردم را وسیله‌ی منافع و اعتبارات شخصی و فرقه‌ای قرار می‌دادند، مذموم است و باید مردود باشد.

Monday, November 11, 2019

کالیگولا - آلبر کامو




کامو خود می گوید: " کالیگولا مردی است که شور زندگی او را تا جنون تخریب پیش می راند. مردی که از بس به اندیشه خود وفادار است وفاداری به انسان را از یاد می برد. کالیگولا همه ارزش ها را مردود می شمارد. اما اگر حقیقت او در انکار خدایان است, خطای او در انکار انسان است. این را ندانسته است که چون همه چیز را نابود کند ناچار در آخر خود را نابود خواهد کرد. این سرگذشت انسانی ترین و فجیع ترین اشتباهات است."

Sunday, November 10, 2019

Friday, November 08, 2019

کتاب هایی که در زندان جمهوری اسلامی خواندم



روی عکس کلیک کنید


سال 1363 مرا به علت اینکه زندانیان را تحریک و تهییج می کردم  انداختند به بند 4 زندان سپاه بابل که در آنزمان توده ای ها بودند تا مرا به وسیله آنتن هایشان بهتر کنترل کنند.
در آن بند بر خلاف بندهای دیگر کتابهای خوبی وجود داشت از جمله کتاب چند جلدی نگاهی به تاریخ جهان که نهرو با زبانی ساده و دلنشین در زندان نوشته بود و من شروع کردم به خواندن ، خیلی به دلم چسبید ، برای همین دوبار آن را خواندم.
قسمت هایی از کتاب:

Thursday, November 07, 2019

تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران



روی عکس کلیک کنید

در پائیز سال ۱۳۷۸ از حدود ۱۷ تن از فعالان سیاسی، روشنفکران و نویسندگان ایرانی دعوت شد تا در ماه آوریل آینده (فروردین ۱۳۷۹) در کنفرانسی با عنوان «ایران پس از انتخابات عمومی» در شهر برلین آلمان شرکت کنند. میزبانان این برنامه بنیاد هانریش بل و حزب سبزهای آلمان بودند.سپانلو به همراه محمود دولت‌آبادی و منیرو روانی‌پور به برلین می‌رود. نوبت سخنرانی سپانلو بعدازظهر روز دوم کنفرانس بود که به علت هو کردن و اعتراض و مخالفت برخی از گروه‌های سیاسی خارج از کشور برنامه شعر و داستان خوانی لغو و تنها به پرسش و پاسخ اکتفا شد
 

Monday, November 04, 2019

جامعه باز و دشمنان آن - کارل پوپر




تاریخ بشر وجود ندارد. آنچه هست تاریخ‌های جنبه‌های گوناگون زندگی انسان به تعداد نامحدود و نامعین است. یکی از اینها، تاریخ قدرت سیاسی است که به سطح تاریخ جهان ارتقاء داده می‌شود؛ ولی این کار، به عقیدهٔ من، توهین به هر تصور نیک و پاکیزه از بشر است و هیچ مزیتی بر این ندارد که تاریخ اختلاس یا دزدی یا زهر دادن به دیگران را تاریخ بشر قلمداد کنیم. تاریخ قدرتمداری سیاسی چیزی نیست مگر تاریخ جنایات بین‌المللی و کشتارهای عام. (و البته باید تصدیق کرد، تاریخ کوشش‌های آدمی برای پایان دادن به این اعمال). این است تاریخی که در مدارس تدریس می‌شود و در آن از بزرگترین جانیان به‌عنوان قهرمانان تاریخ مورد احترام و ستایش قرار می‌گیرند؛ ولی آیا براستی تاریخ عمومی به‌مفهوم تاریخ واقعی بشر وجود ندارد؟ پاسخی که، به عقیدهٔ من، هر انسان بشردوست و خصوصاً هر مسیحی مؤمن باید بدهد این است که: امکان ندارد چنین تاریخی وجود داشته باشد؛ تاریخ واقعی بشر اگر وجود می‌داشت، می‌بایست تاریخ همهٔ افراد آدمی باشد؛ زیرا هیچ انسانی از دیگران مهم‌تر نیست. پیداست که نوشتن تاریخی در این حد از واقعیت و با این جزئیات، هرگز امکان‌پذیر نیست. باید انتزاع کنیم و از جزئی به کلی برسیم و نادیده بگیریم و قائل به انتخاب شویم. اما همینکه چنین کردیم، می‌رسیم به همان تاریخ‌های متعددی که یکی از آنها تاریخ جنایات بین‌المللی و کشتارهای عام است و تاریخ بشر قلمداد و اعلام می‌شود. اما چرا تاریخ قدرتمداری انتخاب شده‌است و نه مثلاً تاریخ دین یا شعر؟ به چند دلیل؟ یکی اینکه قدرت در همگان تأثیر می‌گذارد و شعر تنها در این عده‌ای قلیل. دلیل دیگر، تمایل آدمیان به قدرت‌پرستی است؛ ولی پرستش قدرت بی‌گمان یکی از بدترین اقسام بت‌پرستی و بازماندهٔ عهد زندگی در قفس و بندگی و عبودیت آدمی است. قدرت‌پرستی زاییدهٔ ترس است و ترس احساسی است که بحق باید از آن بیزار باشیم. سومین دلیل اینکه قدرتمداری سیاسی محور «تاریخ» قرار داده شده این بوده که مصادر قدرت خواسته‌اند در مقام بت و معبود قرار بگیرند و توانسته‌اند به این خواست خود جامهٔ عمل بپوشانند. امپراتوران و سرداران و دیکتاتورها بر کار بسیاری از مورخان نظارت و مراقبت داشته‌اند.

کارل پوپر، جامعهٔ باز و دشمنان آن، ترجمهٔ عزت‌الله فولادوند

Sunday, November 03, 2019

خرافه - شعر طنزی از مهدی یعقوبی




سر آدم به سقف آسمان بود 
دو پایش مشرق و مغرب روان بود
به توفان نوح خدا را بندگی کرد
به نصد سال و اندی زندگی کرد  
زن نازای ابراهیم ناگاه 

شد آبستن به پیری در سحرگاه
رسول الله که با اسبش سفر کرد
به اوج آسمان شق القمر کرد


Saturday, November 02, 2019

خورخه لوئیس بورخس - گارسيا لورکا به نظر من شاعری ضعيف است


خورخه لوئیس بورخس :
- گارسيا لورکا به نظر من شاعری ضعيف است که فاجعه مرگش سبب شهرتش شد، البته از شعرهايش خوشم می آيد اما به نظر من چندان اهميتی ندارند. شعر او چندان جدی نيست بلکه بيشتر تصويری و تزئينی است . نوعی هنرنمايی پيچيده و عجيب و پر زرق و برق است.


شعری از بورخس
روی عکس کلیک کنید