تا فکر شما که در غل و زنجیر است - آزادی دست و پایتان تزویر است - برخیز و غبار روح خود را بتکان - اندیشه نو شدن همان تغییر است - مهدی یعقوبی (هیچ)
Thursday, January 31, 2019
Wednesday, January 30, 2019
ما چطور کودتا کردیم - عزیز نسین
ما چطور کودتا کردیم - عزیز نسین
گر شانس یاری می کرد امروز ما میبایست مصدر کار باشیم. البته نمیشه گفت همهاش تقصیر شانس است، خود ما هم در این جریان مقصریم!
تمام کارها به راحتی آب خوردن انجام گرفت. افسوس که ما نتوانستیم خبر این موفقیت را به اطلاع هموهنان برسانیم. به همین جهت ” گند کار” در آمد و چیزی نمانده بود سرمان هم بالای دار برود!
باز هم صد هزار مرتبه شکر که پیمانه عمرمان پر نشده بود و از مهلکه جان سالم بدر بردیم. یک نفع بزرگ هم نصیب ما شد: فهمیدیم تا یک ملت آماده پذیرش انقلاب نباشند و از ته قلب به تغییر رژیم رضایت ندهد کودتا به هیچ دردی نمیخورد و تا هرکجا هم که پیش رفته باشد به محض اینکه با مانعی برخورد کند فورا تغییر مسیر میدهد! اگر باور ندارید به سرگذشت ما گوش کنید تا باورتان بشود:
ما چند نفر رفیق و دوست صمیمی و متحد بودیم که خوشی زیر دلمان زده بود. با اینکه همه ما صاحب مقام و خانه و زندگی مرفهی بودیم تصمیم گرفتیم انقلاب کنیم و قدرت را به دست بگیریم و خودمان همه کاره بشویم! تمام جوانب امر را رسیدگی کردیم. نقشه کامل انقلاب را طرح کردیم، راه حل تمام مشکلات را بروی کاغذ آوردیم، کار و مسئولیت هریک از رفقا را مشخص ساختیم، کوچکترین مسئلهها از نظر ما دور نمانده بود. با کمال اطمینان میتوانم ادعا کنم در سرتاسر تاریخ و در میان ملتهایی که انقلاب کردهاند مال هیچ کدامشان مثل مال ما حساب شده و بدون اشتباه انجام نگرفته است.
گر شانس یاری می کرد امروز ما میبایست مصدر کار باشیم. البته نمیشه گفت همهاش تقصیر شانس است، خود ما هم در این جریان مقصریم!
تمام کارها به راحتی آب خوردن انجام گرفت. افسوس که ما نتوانستیم خبر این موفقیت را به اطلاع هموهنان برسانیم. به همین جهت ” گند کار” در آمد و چیزی نمانده بود سرمان هم بالای دار برود!
باز هم صد هزار مرتبه شکر که پیمانه عمرمان پر نشده بود و از مهلکه جان سالم بدر بردیم. یک نفع بزرگ هم نصیب ما شد: فهمیدیم تا یک ملت آماده پذیرش انقلاب نباشند و از ته قلب به تغییر رژیم رضایت ندهد کودتا به هیچ دردی نمیخورد و تا هرکجا هم که پیش رفته باشد به محض اینکه با مانعی برخورد کند فورا تغییر مسیر میدهد! اگر باور ندارید به سرگذشت ما گوش کنید تا باورتان بشود:
ما چند نفر رفیق و دوست صمیمی و متحد بودیم که خوشی زیر دلمان زده بود. با اینکه همه ما صاحب مقام و خانه و زندگی مرفهی بودیم تصمیم گرفتیم انقلاب کنیم و قدرت را به دست بگیریم و خودمان همه کاره بشویم! تمام جوانب امر را رسیدگی کردیم. نقشه کامل انقلاب را طرح کردیم، راه حل تمام مشکلات را بروی کاغذ آوردیم، کار و مسئولیت هریک از رفقا را مشخص ساختیم، کوچکترین مسئلهها از نظر ما دور نمانده بود. با کمال اطمینان میتوانم ادعا کنم در سرتاسر تاریخ و در میان ملتهایی که انقلاب کردهاند مال هیچ کدامشان مثل مال ما حساب شده و بدون اشتباه انجام نگرفته است.
Tuesday, January 29, 2019
Monday, January 28, 2019
Thursday, January 24, 2019
Wednesday, January 23, 2019
پیام محرمانه آیتالله خمینی به دولت کندی
پیام محرمانه آیتالله خمینی به دولت کندی
کامبیز فتاحی
بیبیسی، واشنگتن
در یکی از اسناد سازمان سیا حکایت شده که نیم قرن پیش یکی از علمای قم که در شمال تهران در حبس خانگی بوده، به دور از چشمان تیزبین ساواک، با دولت آمریکا تماس میگیرد.
آیتالله دربند از مراجع بزرگ آن زمان ایران نبود ولی شدیدتر از همه آنها "انقلاب سفید" شاه را می کوبید؛ برنامه اصلاحات اقتصادی - اجتماعی بحث برانگیزی که به زن ایرانی حق رأی داد و زمینهای بسیاری از فئودالها را بین رعیتها تقسیم کرد.
مخالفان شاه، اصلاحاتش را ترفندی عوامفریبانه میخواندند. آیتالله، اما، فریاد میزد که اسلام در خطر است.
او عید نوروز ۱۳۴۱ را عزای ملی اعلام کرد چون "دستگاه جابر در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند."
یک سال بعد هم در خطبهای شدیداللحن که به دستگیریاش منجر شد دین و ایمان شاه را زیر سوال برد و عامل اسرائیل خطابش کرد ولی علیه حامی اصلی او، آمریکا، حرفی نزد.
اما روحانی مورد اشاره در سند سری "اسلام در ایران" سازمان سیا که کسی جز آیتالله خمینی نبود، بعد از چند ماه حبس در زندان قصر و حصر در قیطریه تهران در نیمه آبان ۱۳۴۲ بی سر و صدا به دولت جان اف کندی پیام میدهد تا حملات لفظیاش سوء تعبیر نشود زیرا او از منافع آمریکا در ایران حمایت میکند.
گزارش سفارت آمریکا در تهران که حاوی متن کامل پیام آیت الله خمینی است هنوز در آرشیو ملی آمریکا در حالت طبقهبندی نگه داشته شده است، اما خلاصهای از پیام در سند "اسلام در ایران" آمده است.
این سند در واقع گزارش تحقیقاتی ۸۱ صفحهای سیا - مورخ مارس ۱۹۸۰ - است و در آن سوابق آیتالله خویی، آیتالله شریعتمداری و آیتالله خمینی هم آمده است.
سیا گزارش را سال ۲۰۰۵ از حالت طبقهبندی بیرون آورد ولی چند قسمت حساس از جمله پاراگراف مربوط به پیام آیتالله خمینی را سانسور کرد.
در دسامبر ۲۰۰۸ کتابخانه ریاست جمهوری جیمی کارتر نسخه دیگری از سند را به صورت دیجیتالی منتشر کرد که در آن این پاراگراف بدون سانسور آمده ولی تا به حال از دید اکثر مورخان و محققان پنهان مانده است
Monday, January 21, 2019
اول بهمن زادروز فردوسی طوسی شاعر حماسه سرای ایرانی
اوگوست امپراتور روم، گفته است من شهر روم را با آجر به دست آوردم و با مرمر آن را به جا گذاردم. فردوسی کشورش را فاقد ادبیات دید و در مقابل منظومهای از خود باقی گذاشت که همهٔ شاعران پس از او، فقط توانستند از او تقلید کنند. اما هیچکدام نتوانستند بر او برتری یابند و آن در واقع حتی با سبکهای مختص به آن شاعران، میتواند برابری نماید و میتوان گفت که تنها کتابی در آسیا است که همانند اشعار رزمی هومر در اروپا است … ابیات کتاب در ترکیب و ساخت، به نهایت درجه خوشآهنگ است و هرگز با تعبیرات نامطبوع و اصطلاحات نامأنوس آمیخته نیست و کلمات شدیداللحن در آن راه ندارد؛ و آن از آغاز تا پایان مانند صدای امواج یک رود روان ملایم، فوقالعاده دلچسب و خوشآهنگ و با هماهنگی دلپذیری جریان دارد و هر یک از ابیات نظیر صدای دلنواز جریان آب به به حس شنوایی، لذت تازهای میبخشد؛ و گویی ما در کرانهای ایستاده و با دید حیرت به جهانی از احساس و اندیشه و عمل مینگریم که خود آن جهان برای همیشه از میان رفته و در زیر خاک خوابیده است، اما کاخها و قهرمانان آن مانند دریاچهٔ سحرآمیز الفلیله در زیر به طور مبهم به نظر میرسند.
پروفسور کاول
Sunday, January 20, 2019
پایه گذاران تشیع
در قرن چهارم هجری تعداد زرتشتیان بسیار زیاد بوده است و علامت غیر مسلمانی و تشخیص به لباس نمیزدند .نصب این علائم برای غیر مسلمانان اجباری بوده است .
یکصد سال پس از فتوحات عرب هنوز بسیاری از مردمان ایران خصوصا در گیلان و طبرستان زرتشتی بوده اند و همچنین از مردمان فارس ، شهر خراسان خیلی زود مسلمان شد اما در میان بزرگانشان هنوز تمایلات به زرتشتیگری بسیار بوده است .
ابوذر غفاری در زمان عثمان که به اشراف تمایل داشت ، سازماندهی حزب علی یا شیعه علی را بر عهده گرفت ، مردم بسیار ناراضی بودند و در این مدت علی محبوب شده بود … برای خلافت اول تنها سه نفر از علی حمایت میکنند یکی ابوذر و دیگری سلمان فارسی ایرانی و دیگری مقدادبن الاسود .
ابوذر در دمشق بر علیه تجمل گرایی و طمع و نابرابری اجتماعی معاویه که والی شام بود تبلیغ میکرد ، و حق امامت خاندان دختری پیامبر را یعنی حسن و حسین اعلام میداشت . معاویه ابوذر را به مدینه فرستاد ولی انجا هم او به دعوت و تبلیغ ادامه داد .
در آغاز شیعیان حزب سیاسی بودند ، و از خلافت علی که خویشی با پیامبر داشت جانبداری میکردند و شیعیان میکوشیدند که اصل مورثی بودن خلافت را بر موازین دین مبتنی کنند و در نتیجه گفته شد که پیامبر در غدیر خم علی را جانشین خود کرده است .
سنیان طرفدار انتخابی بودن خلافت بودند …. پایه گذار تشیع عبدالله بن سبا بوده ، و نیز مانند ابوذر در زمان خلافت عمر تبلیغ و دعوت دین میکرده است … و روایت است که ابن سبا یهودی از یمن بوده است که به اسلام روی میاورد و کتب دینی یهود و مسیحی و مسلمان را به خوبی خوانده است … ابن سبا میگفت که هر یک از پیامبران پیشین ، معاون یا نماینده مختاری از جانب خود تعیین میکردند … که وصی نامیده میشدند ، مثلا موسی ، هارون را انتخاب میکند ، و ارمیای نبی ، باروخ را ، و مسیح پطروس حواری خود را وصی کرده است . و وصی پیامبر که همسنگ او و در خور او باشد جز علی شخص دیگری نیست … ابن سبا به رجعت عیسی استدلال میکند و رجعت محمد را در علی می بیند و در ادامه میگوید روح علی در دیگر ائمه نیز حلول میکند ابن سبا برای علی مقام الوهیت قائل میشود .نارضایتی مردم به شکل غلو در امیدواری به حضرت علی در میاید .
بعضی ها معتقد بودند که تشیع را ایرانیان به وجود اوردند ، در واقع واکنش روح ایرانی در برابر عرب بوده است .
امام حسن با معاویه موافقت نامه ایی امضا کرد ، و مبلغی کلان معادل دو میلیون درهم اخذ نمود و در مدینه سکنی گزید .
معاویه تمام قدرت را در دست گرفت و امویان دولتی غیر دینی را ایجاد کردند که این خود باعث اختلاف با انصار و مهاجران بود .
امویان نه تنها بین اهل ذمه ( غیر مسلمانان ) که بین مسلمانان غیر عرب و عرب هم تفاوت قائل بودند … موالی به ویژه در عراق و ایران به شیعیان پیوستند ، موالی میکوشیدند از وضع تحقییر امیزی که در مقابل اعراب دارند رهایی پیدا کنند … و خواستار حقوق برابر با اعراب بودند … و شیعیان نیز حصول این مقصود را به ایشان نوید می دادند .
عمربن سعد بن ابی وقاص ، ( سردار اموی ) در واقع عمر پسر سردار سعد بن ابی وقاص است همان کسی که سردار جنگ با ایران بود ، این شخص در کربلا با لشکری بالغ بر چهار هزار نفر ، اردوگاه امام حسین را محاصره کرد .
کسی نمیخواست به امام حسین هجوم ببرد چون نمیخواستند متهم بشوند که قاتل نواده های پیغمبر هستند ولی عمر بن سعد به ایشان نیزه پرتاب کرد و سپس همگی به او حمله کردند تا قتل ایشان لوث شود و بر گردن یک نفر نباشد .
یزید وانمود کرد که فرمان کشتن امام حسین را نداده است و از این واقعه ابراز تاسف نمود و خانواده امام حسین را آزاد کرد .
به سرکردگی سلیمان بن صرد ، صد تن از شیعیان گرد هم امدند و شعارشان خون خواهی امام حسین بود ، و سپس با چهار هزار نفر قیام کردند و شکست خوردند و تقریبا نابود شدند .
بعد از امام حسین ، مختار بن ابی عبید ثقفی که از بزرگان عرب قبیله ثقیف بود ، وارد عمل شد ، ایشان به تبلیغ مذهب شیعه پرداختند و خود را نماینده فرزند سوم علی ، محمد ابن الحنیفه معرفی کرد .
محمد ابن حنفیه فرزند علی اما نه از فاطمه ، که از کنیزی از قبیله حنفی بوده است . و بدین سبب او را ابن حنفیه خواندند …. میخواستند او را امام شیعیان کنند چرا که در میان اولاد علی شخص شایسته ایی وجود نداشت ، و بچه های امام حسین صغیر بودند .
اما اکثر شیعیان با اینکه حنیفه را بزرگ میداشتند ، اما او را به امامت قبول نمیکردند چرا که از فرزندان پیامبر حساب نمیشد … بعدها هواخواهان او فرقه ایی به نام کیسانیه تشکیل دادند.
مختار بسیاری از قاتلان امام حسین را و طرفداران بنی امیه را اعدام کرد .
در ادامه بین قیام کنندگان که اشراف عرب و موالی ایرانی بودند دو دستگی پیش امد چرا که ایرانیان طرفدار حقوق برابر تمامی مسلمانان بودند و اشراف عرب قبول نمیکردند … و مختار طرفدار ایرانیان شد … مختار و طرفدارانش در قلعه ایی از شهر کوفه محاصره شدند ، و پس از چهار ماه محاصره بیرون امدند که در نبرد مختار کشته شد .
محمد بن حنیفیه در حالت انتظار به سر برد و هرگز به قیام کنندگان نپیوست و به دلیل اینکه تحرک خاصی بر ضد امویان انجام نداد از طرف امویان تحت تعقیب قرار نگرفت .
شیعیان و عبدالله بن مسعود به قرآن تنظیم شده توسط عثمان اعتراض داشتند و میگفتند عثمان آن را به نفع سیاستهای خود و به نفع امویان تحریف کرده است و جاهایی که از حضرت علی تعریف شده است حذف شده است و جاهایی که از ابوسفیان به اسم دشمن یاد شده است پاک شده است … آنها به زیدبن که در زمان عمر و عثمان مسئول جمع اوری قران بوده است ایراد میگرفتند که به نفع عثمان و امویان قرآن را تغییر داده است … قرآنی که صحابه قدیمی مثل عبدالله بن مسعود گرد اوری کرده بودند ، متفاوت از قرآن عثمانی بوده است … با این حال قران رسمی قران عثمان میشود و بقیه قرانها به مرور نابود میشود.
شیعیان و عبدالله بن مسعود نسبت به سوره های 113 و 114 اعتراض داشتند و آن را انکار میکردند و خوارج نیز سوره 12 را انکار میکردند .
عبد الله بن مسعود سر ابوجهل را در جنگ بدر می برد .
در روایت قرانی ابی بن کعب دو فصل وجود داشته که در روایت رسیم از زید بن وجود ندارد و بعضی از قطعات روایت ابوموسی اشعری وارد قران رسمی نشده است
ظهور اسلام در ایران نوشته پتروشفسکی
Thursday, January 17, 2019
Tuesday, January 15, 2019
Sunday, January 13, 2019
دین و مذهب در کجای مغز انسان قرار دارند؟ - مهدی یعقوبی
دین و مذهب در کجای مغز انسان قرار دارند؟
شما هم حتما شنیده اید که علمای بزرگ جهان اسلام فرموده اند که دین در نهاد بشر و فطری است و از لحظه تولد یا حتی از همان شب زفاف که سکس یا فرایند لقاح اسپرم با تخمک صورت می گیرد در وجود انسان زاده میشود.
البته منظور از این دین فطری دین رحمت و رهایی و صلح و مهربانی یعنی اسلام عزیز می باشد ولاغیر . و باز هم از میان دین اسلام که به صدها شاخه و فرقه های گوناگونان تقسیم می شود منظورشان فرقه شیعه است و از میان فرقه شیعه هم که خود به هفتاد و سه ملت تقسیم می شود شیعه دوازده امامی است که در کاکلش ولایت فقیه یعنی آیت الله گل گلاب خامنه ای نایب امام زمان با آنهمه معجزات و کراماتش نشسته است.
متاسفانه پیشرفت های سریع السیر علم و تکنولوژی پایه های خدایان را که در دایرةالمعارف خدایان تعدادشان از 2500 هم گذشته است به لرزه در آورده و بنیادشان را در لبه پرتگاه قرار داده است ، همان علم و دانشی که با سرعت غیرقابل تصور بخصوص در چند دهه اخیر در حال شکستن دیوارهای فولادین جهل و خرافات است و مذاهب را با همه سخت جانی به چالش کشیده و مجبورشان کرده است از سنگرهای پوشالی و آمیخته از جهل و جنون عقب نشینی کنند و محتوای پوسیده خود را رنگ آمیزی.
اما آیا براستی دین فطری است!؟
دین در پروسه تاریخ به پرسش های اساسی در باره هستی پاسخ های دروغین داده است تا از ترس و اضطراب بشر بکاهد و در بهترین صورت مثل داروی مسکن یا مواد مخدر عمل کرده است و با وعده هزاران هزار حوری و سکس و شراب به سر پیروانش شیره مالیده است تا صاحبان قدرت در دنیا آنها را بهتر بدوشند و سواری بگیرند.
با جهش های علمی و تغییر و تطور در زندگی مادی و معنوی مذهب خودش را رنگ آمیزی و پیچیده و پیجیده تر کرده است چرا که بشر با این دستاوردها در زمینه های گوناگون دیگر رعد و برق را نشانه خشم پروردگار نمی داند یا کره زمین را مرکز هستی که بقول امام جعفر صادق بر روی شاخ گاو قرار دارد.«1»
البته و صد البته هر یک از این خدایان که تعئدادشان به چند هزار می رسد برای نمونه دین مبین گاو پرستی یا آلت تناسلی پرستی معتقدند که تنها دین آنها حق و حقیقت است و ادیان دیگر باطل و پیروانشان به سبب خشم خداوند به عذاب وحشتناک دچار خواهند شد .
دین و مذهب در کجای مغز انسان قرار دارد!؟
مغز انسان که از ذرات فیزیکی ساخته و پرداخته شده دارای دو نیمکره و از ماده خاکستری تشکیل شده است که این قشر خارجی لایه مغز به وسیله سلول های عصبی محافظت می شود و ضخامت آن در نواحی مختلف بین 2 تا 4 میلی متر است.
کورتکس مغز
قشر مغز مسئول کلیه رفتارهای ارادی انسان است رفتارهای شناختی (cognitional) انسان نیز از این ارگان سرچشمه میگیرند
وظیفه دین فلج کردن این رفتارهای ارادی یعنی آگاهی و تفکر و ادراک است تا فرد مومن به جای اندیشیدن از غرایز خود استفاده کند و از خوف و ترس هرگز دچار شک و تردید در مبانی دینی نشود.
در تحقیق با دستگاه ام آر ای در مغز انسان های مذهبی مشاهده شده است که بیش از 4 نقطه در سامانه عصبی احساسی آنها فعال بودند . درست شبیه به عکس العملی که هنگام مصرف مواد مخدر فی المثل کوکایین و هروئین در مغز ایجاد می شود
در حالت تهییج مذهبی مدارهای عصبی که در شرایط عادی به ارزیابی انتقادی و چالش برانگیز از اوضاع و احوال می پردازند منفعل می شوند و فرایندی شبیه به مواد مخدر و داروهای اعتیادآور ایجاد و دوپامین از ناقل های عصبی مرکز لذت فعال می شود.
حساب کنید تنها در ایام نیمه شعبان 15 میلیون ایرانی به چاه جمکران که 14 قرن قبل امام زمان از ترس کشته شدن در آن پنهان شده است هجوم می برند تا نذر و نیازهای مادی و معنویشان برآورده شود .
آیا انسانی که دارای شعور و عقل و خرد است و ...
ادامه دارد
«1» پیامبر اسلام فرموده اند که زمین روی شاخ گاو استوار است
مالک بن انس بن مالک بن انس بن الحارث بن غَیمان بن خُثیل بن عمرو بن الحارث الأصبحی - کتاب انس السرور
ابان بن تغلب میگويد: از امام صادق پرسيدم: زمين بر چه چیزی استوار است؟ امام فرمود: بر ماهى، گفتم: ماهى بر چه چیزی استوار است؟ فرمود: بر آب، پرسيدم آب بر چه چیز؟ فرمود: بر صخره (سنگ سخت) پرسيدم: صخره بر چه چیز؟ فرمود بر شاخ گاوى راهوار، گفتم گاو بر چه استوار است؟ فرمود: بر خاك نمناک، گفتم: خاك نمناک بر چه چیز؟ فرمود: هيهات، كه در اينجا دانش دانشمندان گم گشته است .
كلینى، محمد بن یعقوب، الكافی، ج 15، ص 221، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1429ق )
هجوم مردم شهریار برای دیدن شمایل امام زمان و حضرت عباس.
جریان از این قراره که ناودون خانه ای در آن منطقه سوراخ بوده و بعد از بردن ناودان برای تعمیر این تصویر از زردآب پشت ناودان هویدا شده و هو انداختداند که سایه امام زمان هست.
جوشش آب از تنه یک درخت و مردمی که به گمان معجزه الهی و تبرک، دست و صورتشون رو با آب درخت میشورند و ازش میخورند!
Saturday, January 12, 2019
Friday, January 11, 2019
عکس های جنجالی از امام موسی صدر با زنان بی حجاب
سید موسی صدر (زادهٔ ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ در قم – ناپدید شده در ۹ شهریور ۱۳۵۷ در لیبی) روحانی عالم و مجتهد شیعه و مؤسس مجلس اعلای شیعیان لبنان بود.او از رهبران مذهبی و سیاسی لبنان نیز بهشمار میرفت. صدر در میان برخی شیعیان به «امام موسی صدر» مشهور است.
ویکی پدیا
ویکی پدیا
حسنی مبارک، رئیسجمهور مخلوع مصر در مارس ۲۰۱۲ در روزنامه مصری «روز الیوسف» مدعی شد که سرهنگ قذافی، سید موسی صدر را در لیبی پس از یک مشاجره کشته است. مبارک در یادداشتهای خود مینویسد:
قذافی سید موسی صدر را به شام دعوت کرد و در آن هنگام نوار صوتیای را برای وی پخش کرد که از مصر به دست او رسیده بود. در این نوار صوتی سید موسی صدر انور سادات را تهدید کرده بود که لیبی را به سرنوشتی چون لبنان دچار خواهد کرد و پس از آن مشاجرهای کلامی بین سید موسی صدر و قذافی درگرفت. در آن زمان بود که قذافی و نیروهایش سید موسی صدر و همراهانش را مورد ضرب و شتم قرار دادند. قذافی بعد از این حادثه دستور کشتن فوری سید موسی صدر را صادر کرد. اما پیش از آن به زیردستان خود دستور داد ابزار شکنجه را حاضر کنند و خود شخصاً سید موسی صدر را شکنجه داد. سید موسی صدر پس از ۴ ساعت شکنجه از هوش رفت. قذافی در نهایت به زیردستان خود دستور داد، سید موسی صدر و همراهانش را به قطعههای سنگین آهنی بسته و آنان را به داخل دریای مدیترانه و در آخرین منطقه مرزی آبهای لیبی بیندازند.
مبارک: قذافی امام موسی را این گونه کشت؛ وبگاه خبری تابناک؛ فروردین ۱۳۹۱
Thursday, January 10, 2019
Wednesday, January 09, 2019
خبری که اشک همه را در آورد
عشق پادشاه مالزی به ملکه زیبایی روسی
پادشاه مومن و مسلمان مالزی سلطان محمد بخاطر عشق به ملکه زیبایی روسی و صد البته سکسی اش بیمار شد و از تخت و تاجش کناره گیری کرد.
ملکه زیبایی اوکسانا ووئوودینا، که 24 سال از او جوانتر است چنان در دل و جانش نفوذ کرد که او تخت و تاجش را به زمین گذاشت تا تمام لحظات زندگی اش را با او بگذراند و از زندگی لذت ببرد.
سلطان محمد قبلا هم ازدواج کرده بود، اما صاحب فرزند نشده بود و همیشه آرزوی فرزند در دل داشت.
به گزارش خبرگزاری ها مراسم عروسی پادشاه مطابق با شریعت اسلامی برگزار شده بود و در آن، بدون مشروبات الکلی، فقط غذاهای حلال سرو شده بود. عروس روسی هم شش ماه پیش از آن به دین اسلام گرویده بود
معیارش هم تنها پول و مقام بوده است . او در مصاحبه ای گفت:
- معتقدم که مرد باید رئیس خانواده باشد و البته نباید از یک زن (درآمد) کمتری داشته باشد»
ووئوودینا در سال ۲۰۱۵، به عنوان ملکه زیبایی مسکو انتخاب شد.
Tuesday, January 08, 2019
ایرانیان دروغگو ترین مردم جهان هستند.
روی عکس کلیک کنید
سرجان ملکم :
ایرانیان بیتردید از لحاظ رفتار ظاهری پاریسیهای مشرق زمیناند. در حالی که رفتار ترکها نسبت به خارجیها و مسیحیان غیرمؤدبانه و توهینآمیز است، رفتار ایرانیان مایه فخر بیشتر ملل متمدن است: ایرانیان مردمانی مهربان، مودب، متمدن و نسبت به بیگانگان دارای روحیهای همراه و مساعدند.
تحت تاثیر تعصبات مذهبی، که تمام ملل دیگر مسلمان بدان دچارند، قرار نمیگیرند. با علاقه زیاد درباره آداب و رسوم اروپاییان پرس و جو میکنند و در برابر با آمادگی بسیار هر نوع اطلاعی درباره کشورشان داشته باشند در اختیار قرار میدهند.
ایرانیان در گفتگوهای خود میکوشند بسیار ظریف باشند بدین سبب مرتب به اشعار و گفتههای شعرای محبوب خود مانند حافظ، سعدی و جامی تمسک میجویند، و این عادتی است که به صورت همگانی در آمده و در بالاترین و پایینترین سطح جامعه به چشم میخورد ... ایرانیان از لطیفهگویی و شوخی بسیار لذت میبرند و بسیار دوست دارند با یکدیگر شوخ طبعی کنند ... چیزی که در گفتگو با آنها بسیار شایان ستایش است توجهی است که پیوسته به فرد سخنگو از خود نشان میدهند و هرگز به میان حرف او نمیدوند.
ایرانیان از قابلیتهای بسیار برخوردارند، همواره آماده، سریع و مبتکرند، اما بیشتر این استعداد خود را در راههای ناروا به کار میبرند و دروغگوترین مردم جهاناند. بزرگترین نادرستیهایی را که به عقل نمیگنجد، با جدیترین حالات ممکن به کار میبرند و هنگامی که دروغشان آشکار میشود، به جای شرمنده شدن، آن را با خندهای نادیده میگیرند و گاهی اقرار میکنند که به نظرتان دروغ گفتن مانعی ندارد، مشروط به اینکه برایشان منفعتی در برداشته باشد. پیوسته میکوشند معاملات خود را با دروغ و ریا به انجام برسانند، اگر از این راه موفق نشدند، آنگاه با راستی و صداقت معامله را انجام میدهند. اما برای آنها این دو شیوه یکسان است و تفاوتی ندارد.
ایرانیان در گفتگوهای خود، از تعارفاتی چندان پر مبالغه و در کماهمیتترین موارد از خوش آمد گوییهایی چندان اغراقآمیز استفاده میکنند که مسافر بیگانه در مرحله نخست چنین میپندارد که یکیک آنها آمادهاند جانشان را فدای وی کنند، خون خود را در راهش بریزند و یا تمام دارایی خود را در خدمت وی خرج کنند.
این نوع گفتار و رفتار که در واقع، هیچ حقیقتی ندارد، نه تنها در سطوح بالا، بلکه در پایینترین سطح، بین پیشهوران هم به چشم میخورد و پستترین آنها نیز بی هیچ احساس ناراحتی، هنگام ورود مسافر به شهر شیراز، تمام متعلقات آن را به صورت پیشکش به وی تقدیم میکند. در ابتدا این رفتار برای اروپاییان جالب است، اما پس از مدت کوتاهی با واقعیت آن آشنا میشوند.
تحت تاثیر تعصبات مذهبی، که تمام ملل دیگر مسلمان بدان دچارند، قرار نمیگیرند. با علاقه زیاد درباره آداب و رسوم اروپاییان پرس و جو میکنند و در برابر با آمادگی بسیار هر نوع اطلاعی درباره کشورشان داشته باشند در اختیار قرار میدهند.
ایرانیان در گفتگوهای خود میکوشند بسیار ظریف باشند بدین سبب مرتب به اشعار و گفتههای شعرای محبوب خود مانند حافظ، سعدی و جامی تمسک میجویند، و این عادتی است که به صورت همگانی در آمده و در بالاترین و پایینترین سطح جامعه به چشم میخورد ... ایرانیان از لطیفهگویی و شوخی بسیار لذت میبرند و بسیار دوست دارند با یکدیگر شوخ طبعی کنند ... چیزی که در گفتگو با آنها بسیار شایان ستایش است توجهی است که پیوسته به فرد سخنگو از خود نشان میدهند و هرگز به میان حرف او نمیدوند.
ایرانیان از قابلیتهای بسیار برخوردارند، همواره آماده، سریع و مبتکرند، اما بیشتر این استعداد خود را در راههای ناروا به کار میبرند و دروغگوترین مردم جهاناند. بزرگترین نادرستیهایی را که به عقل نمیگنجد، با جدیترین حالات ممکن به کار میبرند و هنگامی که دروغشان آشکار میشود، به جای شرمنده شدن، آن را با خندهای نادیده میگیرند و گاهی اقرار میکنند که به نظرتان دروغ گفتن مانعی ندارد، مشروط به اینکه برایشان منفعتی در برداشته باشد. پیوسته میکوشند معاملات خود را با دروغ و ریا به انجام برسانند، اگر از این راه موفق نشدند، آنگاه با راستی و صداقت معامله را انجام میدهند. اما برای آنها این دو شیوه یکسان است و تفاوتی ندارد.
ایرانیان در گفتگوهای خود، از تعارفاتی چندان پر مبالغه و در کماهمیتترین موارد از خوش آمد گوییهایی چندان اغراقآمیز استفاده میکنند که مسافر بیگانه در مرحله نخست چنین میپندارد که یکیک آنها آمادهاند جانشان را فدای وی کنند، خون خود را در راهش بریزند و یا تمام دارایی خود را در خدمت وی خرج کنند.
این نوع گفتار و رفتار که در واقع، هیچ حقیقتی ندارد، نه تنها در سطوح بالا، بلکه در پایینترین سطح، بین پیشهوران هم به چشم میخورد و پستترین آنها نیز بی هیچ احساس ناراحتی، هنگام ورود مسافر به شهر شیراز، تمام متعلقات آن را به صورت پیشکش به وی تقدیم میکند. در ابتدا این رفتار برای اروپاییان جالب است، اما پس از مدت کوتاهی با واقعیت آن آشنا میشوند.
سرلشکر سر جان مَلکُم (به انگلیسی: Sir John Malcolm) (دارای نشان شوالیهٔ حمام و نشان شیر و خورشید) (۲ مه ۱۷۶۹ – ۳۰ مه ۱۸۳۳) افسر اسکاتلندی کمپانی هند شرقی، دیپلمات، تاریخدان و سیاستمدار بود. او در اوایل قرن نوزدهم بارها از سوی کمپانی برای عقد توافقنامههای سیاسی و بازرگانی به دربار قاجار فرستاده شد.