تمثیل غار افلاطون

 

تمثیل غار افلاطون

غاری را تصور کنید که در انتهای آن افرادی را از ابتدای کودکی به زنجیر بسته باشند به نحوی که این افراد نتوانند سر خود را به عقب برگردانند و پشت سر خود را ببینند.

در پشت سر این عده ، افرادی زندگی میکنند و آتشی نیز افروخته‌اند.

در اثر نور این آتش تصاویری از رفت و آمد این افراد و لوازم‌شان روی دیوار جلوی آن زندانیان در بند افتاده است و سرو صداهای آن مردم نیز در اثر انعکاس در غار از جلوی همان تصاویر نقش بسته بر دیوار به گوش آن زندانیان میرسد .

فردوسی شاهنامه را نزد محمود برد و چندین روز بر او خواند محمود گفت

 


فردوسی شاهنامه را نزد محمود برد و چندین روز بر او خواند

 محمود گفت: همه شاهنامه حدیث رستم است و در لشکر من هزار مرد چون رستم هست.

فردوسی گفت: ندانم در لشکر شاه چند مرد چون رستم هست، امّا، اینقدر دانم که خدای تعالی هیچ بنده‌ یی مانند رستم نیافریده است. ‌این بگفت و از مجلس بیرون رفت.

سلطان به وزیر گفت: این مردک به طعنه مرا دروغزن خواند. وزیر گفت: ببایدش کشت. هر‌چند طلب کردند نیافتند

تاریخ سیستان


سعدی یکی جهود مسلمان نزاع می کردند

 


یکی جهود مسلمان نزاع می کردند

چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم


به طیره گفت مسلمان که گر قباله من

درست نیست خدایا جهود میرانم


جهود گفت به تورات می خورم سوگند

که گر دروغ زنم چون تو مسلمانم


گر از بسیط زمین عقل منهدم گردد

گمان نبرد به خود هیچکس که نادانم

سعدی


حامد ابو زید قرآن را کلام محمد میدانست

 


او قرآن را کلام محمد میدانست

نظریه‌های نصر حامد ابو زید باعث شد که معدودی از مفتیان مصری در سال ۱۹۹۵ او را مرتد اعلام کنند و دادگاهی در مصر دستور صادر کند که همسر آقای ابوزید باید از او جدا شود. هرچند این دادگاه بعداً حکم خود را پس گرفت لکن در پی صدور دستور ارتداد نصر حامد ابوزید از سوی کسانی چون عبدالصبور شاهین، گروه جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن ظواهری اعلام کرد آقای ابوزید را به قتل خواهد رساند و همین مسئله باعث شد نصر حامد ابوزید در سال ۱۹۹۵ به همراه همسرش، مصر را ترک کند، و به کشور هلند مهاجرت کند.


رازق فانی با هر دلی که شاد شود شاد میشوم

 


با هر دلی که شاد شود شاد می‌شوم
آباد هر که گشت من آباد می‌شوم
در دام هر که رفت شریک غمش منم
از بند هرکه رست من آزاد می‌شوم
بینم اگر که بال فغان در دلی شکست
من بر لبش نشسته و فریاد می‌شوم
با این نبرد سخت که با صخره‌ها کنم
روزی حریف تیشه‌ی فرهاد می‌شوم
تا خوب‌تر بیان کنم ای زندگی ترا
طبع خیام و خامه‌ی بهزاد می‌شوم
چون بوی گل که گاه شگفتن شود پدید
من از میان شعر خود ایجاد می‌شوم
فانی به پای هیچ کسی خم نشد سرت
آخر من از غروز تو برباد می‌شوم

شعر برف مهدی یعقوبی(هیچ)

 




به شبانه دانه دانه
سر بام خانه خانه
گُلِ برف می نشیند
 به ترنم عاشقانه

به کران و بیکران برف
به زمین و آسمان برف
همه جا سفید پوشند
به ستیغ کوهساران که زلال چشمه ساران
که ترانه خوان بجوشند

به خواهرم مروارید

 


به خواهرم مروارید

این پوست نوشته، نامه ای است خصوصی متعلق به اواخر عصر ساسانی یا آغاز عصر اسلامی که در منطقه ای میان قم و کاشان نوشته شده و نشان از رواج سواد و کتابت در میان عامه مردم ایران پیش از اسلام دارد.

این سند در کتابخانه بَنکرافت؛ در برکلی کالیفرنیا نگهداری می شود

کتاب های ولتر فرانسوی ممنوع و حرام است

 



از جمله یک اصل از قانون‌هایی که از خارجه ترجمه کرده‌اند این است که مطبوعات مطلقاً آزاد است. این قانون با شریعت ما نمی‌سازد. لهذا علمای عظام تغییر دادند و تصحیح فرمودند. کسی را شرعاً نمی‌رسد که بدگویی و هرزگی در حقّ مسلمانی بنویسد و به مردم برساند. پس چاپ کردن کتاب‌های ولتر فرانسوی که همه ناسزا به انبیا علیه السّلام است ممنوع و حرام می‌باشد. لامذهب‌ها می‌خواهند که این در باز باشد تا این کارها را بتوانند کرد

 تاریخ مشروطۀ کسروی




فارسی افزون‌ تر از یک زبان دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن

 


بنا به یک اصل کلی، زبان در نزد هر قوم وسیله بیان مقصود و تفهیم و تفهم است؛ ولی زبان فارسی دری نقشی افزون‌تر از این ایفا کرده است. بدین‌گونه:

قصیده شکواییه ناصرخسرو

 



 

خدايا عرض و طول عالمت را - تواني در دل موری كشيدن

نه وسعت در درون مور آری - نه از عالم سر مويی بريدن

عموم كوه بين شرق و مغرب - تواني در صدف جمع آوريدن

تو بتواني كه در يك طرفةالعين - زمين و آسماني آفريدن

تو دادي بر نخيلات و نباتات - به حكمت باد را حكم ورزيدن

بناها در ازل محكم تو كردي - عُقوبت در رهت بايد كشيدن

تفاوت در بني انس و بني جان - معيّن گشت در ديدن نديدن

نهال فتنه در دلها تو كشتي - در آغاز خلايق آفريدن

هر آن تخمي كه دهقاني بكارد - زمين و آسمان آرد شخيدن

محاکمه دزد نان

 


محاکمه دزد نان

در گذشته‌های نه چندان دور، در کانادا پیرمردی را به خاطر دزدیدن نان به دادگاه احضار کردند. پیرمرد به اشتباهش اعتراف کرد؛ سپس در حالیکه اشکهایش را با دستان ترک‌ خورده پاک می‌کرد گفت: «خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم».

ناصرالدین شاه در فرنگستان خر در غیر از باغ وحش هیچ‌جا دیده نمی‌شود،

 


 روزنامه خاطرات روز دوشنبه سوم تیرماه سال 1268 شمسی (شوال سال 1306 قمری)  مربوط است به اقامت شاه در بلژیک و ملاقات با پادشاه آن کشور

****

در کشورداری هرچه داریم، از ایرانیان آموخته‌ایم!

 


در کشورداری هرچه داریم، از ایرانیان آموخته‌ایم!

 جاحظ از بزرگترین ادیبان عرب در سده ۲ - ۳ قمری در کتاب «التاج» (که ترجمه‌ای عربی از کتابی پهلوی با همین عنوان است) درباره ایرانیان می‌گوید:

  و نخست از پادشاهان ایران شروع می‌کنیم، زیرا ایرانیان در رسوم و آداب بر سایرین سبقت و مزیت دارند و ما از قوانین مملکت‌داری و تدابیر کشوری و آداب پادشاهی و سیاست مدن و ملت‌پروری و برخورداری هر طبقه از طبقات مردم و ایفا به حفظ منافع آن‌ها و صیانت حدود هر یک، آنچه آموخته‌ایم سراسر از ایرانیان فراگرفته و از آداب ایشان برخوردار شده‌ایم.

تاج‌نامه (به پارسی‌میانه: تاج‌نامگ)

نامه عاشقانه نیما یوشیج به همسرش عالیه جهانگیر

 


نامه عاشقانه نیما یوشیج به همسرش عالیه جهانگیر

به عالیه نجیب و عزیزم …

می‌پرسی با کسالت و بی خوابی شب چه طور به سر می‌برم؟ مثل شمع: همین که صبح می‌رسد خاموش می‌شوم و با وجود این، استعداد روشن شدن دوباره در من مهیا است.

بالعکس دیشب را خوب خوابیده‌ام. ولی خواب را برای بی‌خوابی دوست می‌دارم. دوباره حاضرم. من هرگز این راحت را به آنچه در ظاهر ناراحتی به نظر می‌آید ترجیح نخواهم داد. در آن راحتی دست تو در دست من است و در این راحتی… آه! شیطان هم به شاعر دست نمی‌دهد، مگر این که در این تاریکی شب، خیالات هراسناک و زمان‌های ممتد ناامیدی را به او تلقین کند.

خاطره ای از نلسون ماندلا

 



خاطره ای از نلسون ماندلا

یک روز که ریاست جمهوری آفریقای جنوبی بود برای نهار خوردن با همراهان به یک رستوران میرود. روی میز بزرگی که نشسته اند نگاه میکند به گوشه رستوران میبینید یک نفر شسته و رو از آنها میگیرد.

به یکی از محافظین میگوید بروید اورا به میز ما دعوت کنید.

آخوندی که به جرم «لواط» اعدام شد

 



آخوندی که به جرم «لواط» اعدام شد

آیت‌الله فتح‌الله امید نجف‌آبادی، نماینده دور اول مجلس، سال ۱۳۶۷ به اتهام «رابطه جنسی با مردان» اعدام شد. او کسی بود که نقشی اساسی در افشای ماجرای مک‌فارلین داشت و از نزدیکان آیت‌الله منتظری بود. اتهامات سیاسی او برای اعدام کفایت نمی‌کرد و به جرم «لواط» اعدام شد‏گفته شده که همزمان با او، دستکم ۵ آخوند دیگر با اتهام «همجنسگرایی» در این پرونده اعدام شدند که البته برخی در این مورد تشکیک وارد کرده‌اند. یکی از این روحانیون، «میرعلی نقی سید خاوری لنگرودی» عنوان شده که او هم آخوند و نماینده مجلس اول و دوم جمهوری اسلامی بود‏فتح‌الله امید نجف‌آبادی، قبل از نمایندگی مجلس، حاکم شرع اصفهان بوده و ده‌ها حکم اعدام برای مخالفان حکومت صادر کرده بود. حکم اعدام حبیب‌الله اشراقی، شهردار اصفهان و مهدی میراشرافی، افسر ارتش در حکومت پهلوی را امید نجف‌آبادی صادر کرد. نجف‌آبادی، پسر میراشرافی را نیز اعدام کرد‏آیت‌الله منتظری در خاطراتش نوشته که «آقای امید را در زندان متهم به اعمال منافی عفت کردند و او را به همین اتهام اعدام نمودند. آیا آقای امید که خود هم مجتهد بود و هم سنی ازشان گذشته بود اهل چنین کارهایی بود؟ ایشان از جمله افرادی بودند که در نشر تفکرات مطهری بسیار نقش داشت» ‏او که یکی از عوامل مهم لو رفتن ماجرای مک فارلین بود، با مرتضی مطهری همکاری داشت و گفته شده تنظیم و تدوین کتاب جاذبه و دافعه علی از روی سخنرانی‌های مرتضی مطهری را بعهده داشته و برای آن پاورقی نوشته است. جمهوری اسلامی برای حذف فیزیکی، او را متهم به «لواط» کرد‏آیت‌الله فتح‌الله امید نجف‌آبادی، قربانی حکومتی شد که خود از پایه گذارانش بود اما بعدتر به سمت آیت‌الله منتظری گرایش پیدا کرد. در پرونده‌اش هیچ مستندات یا اقراری مبنی بر رابطه جنسی با همجنس وجود نداشت.


تلاش پسران یزدگرد برای نجات شاهنشاهی ساسانی

 

تلاش پسران یزدگرد برای نجات شاهنشاهی ساسانی
پسران یزدگرد سوم به چین گریختند تا از امپراتور گائوزونگ برای پیکار با مسلمانان عرب کمک بخواهند. پیروز، بزرگ‌ترین پسر یزدگرد سوم، قلمرویی در سیستان به نام «ناحیه فرماندهی ایران» تاسیس کرد و از 658 تا 663 در زرنگ اقامت داشت. او در حدود سال 679 درگذشت و پسرش نرسه در تبعید بر تخت سلطنت نشست. یادبود پیروز یک تندیس سنگی از او در مدخل آرامگاه گائوزونگ است که هنوز وجود دارد و بر آن کنده شده است : «پیروز، شاه ایران، سردار بزرگ سپاه، دلاور راستی و فرمانده کل ایران».
خاندان ساسانی در تبعید منزلت خود را در چین حفظ کردند، سرداران جنگی شدند و آتشکده‌هایی در آنجا ساختند و با سایر ایرانیان، که یا به علت فعالیت‌های بازرگانی در آنجا بودند یا در اثر پیروزی‌های اعراب به آنجا گریخته بودند، مدتی دراز زندگی کردند. پسر دیگر یزدگرد سوم، بهرام کوشید تا سرزمین‌های از دست رفته را از اعراب مسلمان بازستاند. سرانجام او نیز ناکام ماند و در سال 710 میلادی درگذشت. پسر بهرام، خسرو که با کمک ترکان به ایران حمله کرد نتوانست اعراب را شکست دهد و این آخرین بار است که می‌شنویم فردی از دودمان ساسان کوشیده است تا به تاج و تخت ایران دست یابد.
تورج دریایی، شاهنشاهی ساسانی،