تا فکر شما که در غل و زنجیر است - آزادی دست و پایتان تزویر است - برخیز و غبار روح خود را بتکان - اندیشه نو شدن همان تغییر است - مهدی یعقوبی (هیچ)
Tuesday, June 30, 2020
هالو (منتقد طنزپرداز) در بستر بیماری کرونا
هالو (منتقد طنزپرداز) در بستر بیماری کرونا
او با انتشار عکسی در اینستاگرام نوشت: مطمئن باشید کرونا را شکست میدهم
عالیپیام که به دلیل مطالب انتقادی خود بارها به زندان افتاده، در عرصه سینما نیز فعالیت دارد و عضو کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران است.
او با انتشار عکسی در اینستاگرام نوشت: مطمئن باشید کرونا را شکست میدهم
عالیپیام که به دلیل مطالب انتقادی خود بارها به زندان افتاده، در عرصه سینما نیز فعالیت دارد و عضو کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران است.
ملت ما میدونن که فی المثل
کرونای ما تویی شیخ اجل
چل و یک ساله پدیدار شدی
مث بختک رو ما آوار شدی
کرونای ما تویی شیخ اجل
چل و یک ساله پدیدار شدی
مث بختک رو ما آوار شدی
عالی پیام
Monday, June 29, 2020
خاطره ای از احمد کسروی
زمانیکه خردسال میبودم بارها شنیده بودم در کربلا مرغی هست آشکاره می گوید:
حسین کشته شد
در مشهد بارها دیده شده دو سه تن خودشان سنگی را غلطانیده به صحن آورده و آنگاه گفته اند:
این سنگ خودش آمده است؟
در سال 1307 خورشیدی که یک ماه در مشهد میزیستم بارها این بازی را دیدم . روزی پرسیدم این سنگ خودش آمده است
پاسخ دادند: آری خودش به زیارت آمده. خیلی سنگها می آیند
گفتم از کدام در آمد؟
آیا به زمین می غلطید یا هوا میپرید؟
ایشان چنین گفت ما ندیدیم . اینجا دیدیم به زیارت آمده .
چون ژاندارمی در پشت سرم می ایستاد چنین پاسخی دادند و گرنه رفتار دیگری کردندی.
( پدرم را در می آوردند)
حسین کشته شد
در مشهد بارها دیده شده دو سه تن خودشان سنگی را غلطانیده به صحن آورده و آنگاه گفته اند:
این سنگ خودش آمده است؟
در سال 1307 خورشیدی که یک ماه در مشهد میزیستم بارها این بازی را دیدم . روزی پرسیدم این سنگ خودش آمده است
پاسخ دادند: آری خودش به زیارت آمده. خیلی سنگها می آیند
گفتم از کدام در آمد؟
آیا به زمین می غلطید یا هوا میپرید؟
ایشان چنین گفت ما ندیدیم . اینجا دیدیم به زیارت آمده .
چون ژاندارمی در پشت سرم می ایستاد چنین پاسخی دادند و گرنه رفتار دیگری کردندی.
( پدرم را در می آوردند)
Sunday, June 28, 2020
شعر طنز از مهدی یعقوبی - مملکتم شد که پر از کون گشاد
مملکتم شد که پر از کون گشاد
در کف یک مشت همه بیسواد
هر وجب اندر وجبش مسجد است
قاری قرآن که به دستش پماد
در کف یک مشت همه بیسواد
هر وجب اندر وجبش مسجد است
قاری قرآن که به دستش پماد
Tuesday, June 23, 2020
Sunday, June 21, 2020
شعری از یزید
یزید دیوان شعری دارد و از شعرای بزرگ عرب نیز محسوب می شود . برخی بر این باورند که مصرع بیت اول شعر حافظ از یزید اقتباس شده، بیتی که به یزید منتسب کرده اند چنین است
أنا المسموم ما عندی بتریاقٍ ولا راقٍ أدر کأسا و ناولها ألا یا أیها الساقی
مطهری و شهریار از جمله افرادی هستند که این بیت را منتسب به یزید بن معاویه دانسته اند. کاتبی نیشابوری نیز در این باره چنین گفته است
عجب در حیرتم از خواجه حافظ به نــوعی کش خرد زان عاجز آید
چه حکمت دید در شعر یزیـد او که در دیوان نخست از وی سرآید
اگر چه مــال کافـــر بر مسلمـان حلال است و در او قیلـی نشاید
ولی ازشیرعیبی بس عظیم است کــه لقمـــه از دهـــان سگ رباید
Saturday, June 20, 2020
هربرت مارکوزه - تصویر زن عریان وقیح نیست
امروزه کارگر و کارفرما هر دو، به یک برنامه ی تلویزیونی می نگرند و منشی خانم بدانگونه لباس می پوشد که دختر کارفرما، آقای سیاهپوست نیز در گوشه ی کادیلاک آرمیده، همه ی مردم یک روزنامه را مطالعه می کنند. بی شک اینگونه شباهت های صوری نشانه ی از میان رفتن اختلافات طبقاتی در این جوامع نیست بالعکس روشنگر این حقیقت است که گروه های سرکوفته، تاچه پایه، به ضرورت هایی که ضامن ادامه ی نفوذ حاکمیت و رهبری طبقات بالای جامعه است، گردن نهاده و تسلیم شده اند.تصویر زنی عریان که موهایش را در معرض تماشای همگان می گذارد وقیح نیست وقیح ...
Friday, June 19, 2020
Wednesday, June 17, 2020
حاجی بازاریان جاکش در تهران قدیم
کارخانه وحرمسرا از بیان جعفرشهری
دوختهفروشی شغلی بود که در دوره قاجار به جهت بدقولی خیاطها بوجود آمد. دوختهفروشان که همان تاجران پارچهفروش بودند، لباسِ آماده و دوخته شده میفروختند و مشتری دیگر اجرت خیاط، بیا و برو و معطلی ماه و سال نداشت و همانجا پولی داده و هرچه به تنش خورد، میخرید.
دوختهفروشها کم کم در طمع سود بیشتر، خیاطهای زن را جایگزین خیاطهای مرد کردند تا اجرت کمتری به آنها بپردازند.
دوختهفروشی شغلی بود که در دوره قاجار به جهت بدقولی خیاطها بوجود آمد. دوختهفروشان که همان تاجران پارچهفروش بودند، لباسِ آماده و دوخته شده میفروختند و مشتری دیگر اجرت خیاط، بیا و برو و معطلی ماه و سال نداشت و همانجا پولی داده و هرچه به تنش خورد، میخرید.
دوختهفروشها کم کم در طمع سود بیشتر، خیاطهای زن را جایگزین خیاطهای مرد کردند تا اجرت کمتری به آنها بپردازند.
لشکر سیزدهم آلمان نازی در حال اقامه نماز
لشکر سیزدهم آلمان نازی در سال 1943 است که در حال اقامه نماز
«جنگ جهانی دوم بخش بزرگی از جهان اسلام را هم در برگرفت. تقریباً ۱۵۰ میلیون مسلمان از شمال آفریقا تا جنوب شرقی آسیا در حوزه نفوذ و سلطه فرانسویها و بریتانیاییها زندگی میکردند و شمار مسلمانان ساکن در حوزه شوروی هم به بیست میلیون نفر میرسید... از سال ۱۹۴۱ که به خصوص آثاری از شکست در جبههها برای قوای آلمان پدیدار گشت، رژیم هیتلری تلاش شدیدی را به جریان انداخت تا هم پایگاهی در میان مسلمانان مناطق اشغالی کسب کند و هم این جمعیت مسلمان را به عنوان متحدان خود برای مقابله با دشمنان و به خصوص بریتانیا، شورروی و یهودیها به سوی خود به کار گیرد، تلاشی که در نقاط مثل بالکان و قفقاز و کریمه بدون موفقیت نبود... مسلمانهای بسیجشده را در همه جبههها به کار گرفتند، از ورشو و استالینگراد گرفته تا حتی دفاع از برلین.»
Tuesday, June 16, 2020
منظومه بابک خرمدین - مهدی یعقوبی
در ستیغ کوه
در میان صخره انبوه
قلعه بابک
سنگر آزادی میهن که از چنگ شریران بود
قلعه بابک
بیشه شیران جنگاور
خفیه گاه و آشیان شب شکاران و عقابان بود.
در سیاهی های بی پایان
مشعل خورشید
در بیابانهای خشک و شوره زار یاس
چشمه ساران امید و ساز باران بود
نام این دژ لرزه می انداخت
جسم و جان لشکر دشمن
چون که کابوسی هراس انگیز
خواب و بیداری که در رویای اهریمن
سر مهدی نیکبخت دف نواز و شاعر را بریده و روی سینهاش گذاشتند
این رباعی را مهدی نیکبخت هفت سال قبل در انجمن ادبی محمدرضا عالیپیام خواند
سر مهدی نیکبخت، دف نواز و شاعر را پس از انتشار گزارش گاردین از هیپیهای هرمزگان، در سمیرم استان اصفهان بریده و روی سینهاش گذاشتند.
مهدی نیکبخت، شاعر و دفنوازی که با تخلص "بیتو" در اصفهان شناخته میشد، در باغی در شهرستان سمیرم به قتل رسیده است.
گفته میشود که قاتل یا قاتلان سر این شاعر دگراندیش را از تنش جدا کردهاند.
مهدی نیکبخت، شاعر و دفنوازی که با تخلص "بیتو" در اصفهان شناخته میشد، در باغی در شهرستان سمیرم به قتل رسیده است.
گفته میشود که قاتل یا قاتلان سر این شاعر دگراندیش را از تنش جدا کردهاند.
چرا ایران نتوانست به آزادی دست یابد؟
چرا ایران نتوانست به آزادی دست یابد؟
علل عقب ماندگی جامعه ایران از قافله تمدن
سایت اوهام زدایی
مهم ترین و شاید مشهورترین حمله و تجاوز به مرزها و سرزمینهای ایران در سپتامبر سال ۱۸۰۲ با ضمیمه ساختن گرجستان بخاک روسیه آغاز گردید. یک سال بعد جنگ بزرگ اول ایران و روسیه آغاز شد و در سال ۱۲۲۸ق/۱۸۱۳ م. با عقد قرارداد گلستان به پایان رسید. این جنگ منجر شد که ایران بخش بزرگی از قفقاز را از دست بدهد. شکست ایران در جنگ دوم ایران و روسیه برای ایران فاجعه بار بود. بر اثر این جنگ نه تنها اینکه ایران بخش دیگری از خاک خود را از دست داد بلکه کشور ایران که تا آن زمان یک قدرت محلی بود به یک کشور درمانده و اسباب دست دو کشور خارجی روسیه و انگلیس تبدیل شد.
مهم ترین و شاید مشهورترین حمله و تجاوز به مرزها و سرزمینهای ایران در سپتامبر سال ۱۸۰۲ با ضمیمه ساختن گرجستان بخاک روسیه آغاز گردید. یک سال بعد جنگ بزرگ اول ایران و روسیه آغاز شد و در سال ۱۲۲۸ق/۱۸۱۳ م. با عقد قرارداد گلستان به پایان رسید. این جنگ منجر شد که ایران بخش بزرگی از قفقاز را از دست بدهد. شکست ایران در جنگ دوم ایران و روسیه برای ایران فاجعه بار بود. بر اثر این جنگ نه تنها اینکه ایران بخش دیگری از خاک خود را از دست داد بلکه کشور ایران که تا آن زمان یک قدرت محلی بود به یک کشور درمانده و اسباب دست دو کشور خارجی روسیه و انگلیس تبدیل شد.
Monday, June 15, 2020
Sunday, June 14, 2020
Saturday, June 13, 2020
Friday, June 12, 2020
ای وطن ایران من حالت که بهتر میشود - مهدی یعقوبی
ای وطن ایران من حالت که بهتر میشود
وحشت ایام تار و تیره ات سر میشود
صبح می آید که با بانگ خروسان از افق
از گل خورشید رویایت معطر میشود
این زمستان میرود با رو سیاهی بر زغال
کوچه باغت مست از بوی صنوبر میشود
باز میگردند قمری های عاشق از سفر
آسمان آبی ات غرق کبوتر میشود
دختران گیسو رها بر شانه ها آوازخوان
وحشت ایام تار و تیره ات سر میشود
صبح می آید که با بانگ خروسان از افق
از گل خورشید رویایت معطر میشود
این زمستان میرود با رو سیاهی بر زغال
کوچه باغت مست از بوی صنوبر میشود
باز میگردند قمری های عاشق از سفر
آسمان آبی ات غرق کبوتر میشود
دختران گیسو رها بر شانه ها آوازخوان
Thursday, June 11, 2020
Wednesday, June 10, 2020
Tuesday, June 09, 2020
داستان یک مرگ مهوش؛ خواننده داش مشدیها
داستان یک مرگ مهوش؛ خواننده داش مشدیها
سرگه بارسقیان | بنابه گزارش های دقیقه؛ صد هزار نفر در مراسم شب هفت مهوش جمع شدند، در خیابانهای جنوب شرقی شهر تاکسی پیدا نمیشد، هزاران زن و مرد، نوازنده و هنرمند و کلاه مخملی و کلاه نمدی به ابنبابویه رفتند. حتی دیوارهای گلی ابنبابویه در اثر ازدحام جمعیت ترک برداشت. چنانکه خبرنگار تهران مصور دید، ازدحام جمعیت و کثرت وسایط نقلیه به اندازهای بود که آمدن از شهر ری به تهران اقلا سه ساعت طول میکشید، بیش از چهل حجله و صدها دسته گل و شیشه گلاب به خاطر مهوش به ابنبابویه برده شد. سر چهارراهی که او تصادف کرده بود تا شب هفتش هر شب دستهای ناشناسی شمعهای روشن میگذاشتند. محمد عاصمی، که آن زمان سردبیر مجله «امید ایران» بود روایت میکند «مردم صادق هدایت و بهار را هم این جور تشییع نکردند.»