Sunday, April 19, 2020

سه نفر محكوم به اعدام با گیوتین شدند



سه نفر محكوم به اعدام با گیوتین شدند
آنها عبارت بودند از یک روحانی ، یک وکیل دادگستری ویک فیزیک_دان
در هنگامه ی اعدام ، روحانی پیش قدم شد ، سرش را زیر گیوتین گذاشتند ،و از او سؤال شد : حرف آخرت چیست ؟
گفت : خدا ... خدا...خدا

او مرا نجات خواهد داد،
وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند ، نزدیک گردن او متوقف شد
مردم تعجب کردند،
و فریاد زدند: آزادش کنید!
،خدا حرفش را زده
و به این ترتیب نجات یافت
نوبت به وکیل دادگستری رسید ،
از او سؤال شد: آخرین حرفی که می خواهی بگویی چیست؟
گفت : من مثل روحانی خدا را نمی شناسم ولی درباره عدالت بیشترمیدانم؛
عدالت ... عدالت ...عدالت
گیوتین پایین رفت ،اما نزدیک گردنش ایستاد،
مردم متعجب ، گفتند :آزادش کنید ، عدالت حرف خودش را زده
وکیل هم آزاد شد
آخر کار نوبت به فیزیکدان رسید ،
سؤال شد ، آخرین حرفت را بزن ،گفت :من نه روحانیم که خدا را بشناسم ؛ و نه وکیلم که عدالت را بدانم ،
اما من می دانم که روی طناب گیوتین گره ای است که مانع پایین آمدن تیغه می شود
با نگاه به طناب دریافتند و گره را باز کردند،
تیغ بر گردن فیزیکدان فرود آمده و آنرا از تن جدا کرد
چه فرجام تلخی دارند آنان که واقعیت را میگویند وبه «گره ها» اشاره مى كنند

No comments:

Post a Comment