Sunday, June 30, 2013

در بازی ایران و ایتالیا حتی یک ایرانی با حجاب حضور نداشت




باور کنید در میان آنهمه تماشاگران پر شور و شوق والیبال در ایتالیا حتی یک نفر هم با حجاب نبودند تا بیرق جمهوری اسلامی را در غرب کافر بر افرازند .  همه و همه از مرد و زن  چهره ایرانی داشتند . آنها قبل از آمدن در اتوبوسها به جای خواندن سرود جمهوری اسلامی سرود ای ایران ای مرز پر گهر را با صدای بلند میخواندند و به این وسیله به پشم و ریش نظام ولایی میخندیدند .


سیمای جمهوری اسلامی یا همان پشم و شیشه همه هم و غمش این بود که صحنه ها را طوری بچیند تا خدای ناکرده چهره یک نفر از تماشگران ایرانی بخصوص زنها را نشان ندهد تا امت همیشه در صحنه چشمش به آنها بیفتد و به راههای انحرافی بیفتد .  


برای همین است که داد و فغان و فریاد وا اسلاما و وا شریعتا عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی آقای مطهری در گفتگو با مهر در آمده که آخر چرا رسانه های ملی اهمیتی به حجاب و موضوعات فرهنگی نمیدهند و در زمان برگزاری مسابقات لیگ جهانی بین تیم های والیبال ایران و ایتالیا و همچنین مسابقات جام کنفدراسیون تصاویر زنان برهنه را که آب بر لب و لوچه هزاران هزار طلاب انداخته بود و نماز و روضه هایشان را باطل کرده بود به زیر تیغ سانسور نیمی برند آن هم در زمانی که ایران اسلامی مجهز به سلاحهای مخرب هسته ای برای فرود آوردن آخرین ضربات مرگبار تا زمان ظهور به کشورهای استکباری شده است .


پس کجاست آنهمه شعر و شعارهایی که جمهوری اسلامی در بوق و کرنا میدمد که جهان تشنه اندیشه های امام راحل است . به رب و به رسولی که باورشان ندارم حتی یک نفر از میان ایرانی های در خارج پرچم خرچنگ نشان جمهوری ضد ایرانی را در دست نداشت و همه به جای الله در وسط پرچم نام ایران را  و یا به روی پیراهن به  و یا به چهره های زیبایشان نوشته بودند . آنها با این عمل خود آبروی نداشته نظام را بباد دادند . باور کنید که این نوع جنگ نرم از هر نوع جنگی خطرناکتر است .


البته و صد البته تقصیر مسئولین نیست ، این ایرانی ها هر چه امامزاده و جمکرانها و آخوند برایشان تولید کردیم و مفاتیح الجنان و رساله های علما را بخوردشان دادیم ،  اسلامی بشو نیستند که نیستند . مثل همیشه و بر خلاف علمای اعلام که از نام ایران نفرت دارند اول ایرانی اند و بعد زرتشتی و یهودی و مسلمان و ... و این برای نظام خطرناکترین چیز است .

برای همین است که مسجدها خالی شدند و کسی به نماز جمعه جز بسیجی ها و فاطی ها و عوامل نظام نمیروند .
یکبار جنتی پیشنهاد کرده بود که اگر در خارج از کشور کسی با بیرق اسلام به تماشای ورزش نمی رود بهتر است که بچه های خودمان را از اوین و کهریزک  به عنوان تماشاچی  ببریم که اتفاقن همین کار را کردند اما بیشتر آنها با دیدن دختران لخت و عور غربی  همانجا ماندگار شدند و عطای زندانبانی و شکنجه گری را به لقایش بخشیدند و آبروی نداشته نظام را بردند .
همانطور که علم الهدی گفتند ، بهتر است ورزش را به همان تیراندازی و اسب سواری و شمشیر زنی مانند صدر اسلام خلاصه کنیم تا دیگر عمود خیمه نظام به خطر نیفتد و مردم به کوچه و خیابان نریزند و رقص و پایکوبی و شادی نکنند .



از سوی دیگر خبرهایی رسیده حاکی از آن است که جامعه روحانیت در یک اقدامی خودجوش با پاهای برهنه و کفن پوش با شعار ما اهل کوفه نیستیم از قم به سوی مجلس شورای اسلامی که ضد انقلاب های فراری طویله اش می خوانند در حرکتتد .

با این چنین « خرافه » به شیران فارسی یعنی والیبالیست هایی که جانانه بازی کردند این درخشش بی نظیر را در ورزش میهن تبریک میگوید ، آنها نشان دادند که ورزش ایران اگر چه جای زنان خیلی و خیلی هم خالی است حرفی برای گفتن دارد و در آینده قدم های بالا بلندتری را در این راستا به همت جوانان و مربیان دلسوز بر خواهد داشت .

چنار عباسعلی


یکی از خدمتکاران اندرون مرتکب خلافی شده و از آنجا که دانست مورد خشم و بازخواست خانم خود قرار خواهد گرفت شبانگاه فرار کرده در حضرت عبدالعظیم بست نشست . چون این خبر به گوش شاه رسید سخت به رقت امد و به بانوی کنیز فراری گفت تا از تقصیر وی درگذرد .آنگاه برای آنکه اهل اندرون ملجأ و مأمنی نزدیکتر داشته باشند و هنگام ضرورت بدان پناه برند در نهان به یکی از گیس سپیدان حرم دستور داد تا آواز دهد خواب نما شده و به وی گفته اند در پای چنار کهن سال گشن شاخی که کنار مظهر قنات "مهر گرد"در اندرون واقع است امامزاده ای به نام عباسعلی مدفون است .گیس سفید گفته شاه را به کار بست و این خبر در اندرون انتشار یافت . اهل حرم شادی ها کردند و از شاه خواستند تا نرده ای دور درخت کشیده شود . شاه به نصب نرده امر کرد و آنرا به رنگ سبز اندود کردند .از آن پس درخت مزبور به چنار عباسعلی معروف شد . زیارتنامه ای مخصوص به تنه آن آویختند و اطرافش شمع های نقره کوبیده هر شب شمع ها در آن افروختند . رفته رفته چنار مزبور اهمیتی به سزا یافت و بستی محکم شد . اهل اندرون نذور خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن می پختند و بر تنه اش دخیل ها می بستند بدین گونه برای نیازمندان حرمسرا نقطه توجهی و پناهگاهی نزدیک بوجود آمد .

یاد داشت هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه ، دوست علی خان معیر الممالک ، نشر تاریخ ایران ، ص 28 




چند نمونه از خرافات در ایران


    به این حیوان نجیب نیز رحم نمیکنند

نیم نگاهی به رسانه های حکومتی بیندازید  . از صدر تا ذیل و ریز و درشت پر شده اند از خرافات . اینهمه ترویج  چرندیات و پرندیات  . اینهمه احادیث و روایاتی که روز و شب از سر و کول کوچک و بزرگ بالا میروند و مغزها را از همان دمی که تولد میشوند مسموم میکنند براستی برای چیست .
مزخرفاتی که حتی مرغ پخته را به خنده وا میدارد اما با اینچنین امت ولایی مانند تشنه ای له له زنان بسویش میدوند .
اگر این گنداب هایی که 24 ساعت از رادیو و تلویزیون و  مساجد و دیگر اماکن مذهبی و غیره در بوق دمیده میشود ،  در دهه های گذشته بود میشد توجیه ای برای آن یافت . اما امروز ما در دهه دوم قرن بیست و یک در اوج پیشرفت های علمی و عصر آگاهی ها زندگی میکنیم .
بیش از دوازده هزار امامزاده در ایران اسلامی کشف شده است ، روز و شب بر تعداد مساجد و مراکز مذهبی و جمکرانها افزوده میشود ، و هر از گاهی ضریح فلان و فلان امام و پیغبری را از خون و گوشت و پوست مردم گرسنه و بیکار از طلا میکنند و هی این و آن را از عذاب بعد از مرگ و وحشت شب اول قبر و گذشتن از پل صراط و هزاران هزار شکنجه های روحی و جسمی دیگری که از قول خدایشان نقل میکنند میترسانند .
کتابخانه ها و مدارس و دانشگاهها پر شده از کتابهای آیت الله های شارلاتانی  که به اندازه یک خر نمی فهمند و ترجیع بند همیشگی حرف و حدیث هایشان در باره سهویات و شکیات و مسائل بغرنج  دخول از دبر و قبل  و ترس و وحشت از دنیای پس از مرگ و خشم و غضب خدایی جلاد است  .


حساب کنید در یک روستای کوچک ( طرزه ) در سمنان  که دارای  15000 متر مربع  مساحت می باشد و 250 خانوار در آن زندگی میکنند 40 مسجد وجود دارد . از هر 8 خانوار در این روستا یک نفر به لباس مقدس !؟ روحانیت در آمده است . د ر دیگر مناطق این مملکت خرافات زده هم آمار و ارقام به همین ترتیب است و مسئولین نظام باز هم داد و فریاد بر می آورند که ما کمبود مسجد و آخوند داریم .

آیا از خود پرسیده اید چرا مردم ما توسری خور و مطیع و بنده صفت بار آمده اند و سهل و ساده به ظلم و ستم تن داده اند و برخلاف مردم با غیرت سوریه و مصر و لیبی و تونس و دیگر کشورها به خیابانها نمی ریزند و فریاد آزادی سر نمیدهند . مگر ما چه مان کمتر از آنهاست  . مگر در این مملکت جنایات و اعدام و کشت و کشتار و تجاوز دهها بار از آن کشورها بیشتر نیست .
مگر فقر و بیکاری و تورم و گرانی و اعتیاد و فحشا و قاچاق انسان و اختلاس و دهها معضلات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژک در این کشور بیش از آنها نیست .
اما چرا به جای اعتراض و مخالفت ، هزاران تن به تماشای عمل شنیع اعدام در ملاءعام  میروند و با شادی گپ میزنند و تخمه میشکنند و بدتر از آن از اینکه یک آخوندی که پرونده جنایتکارانه اش مشخص است و هر را از بر تشخیص نمیدهد  با آن همه تجربیات تاریخی در همین چند دهه گذشته باز او را به عنوان رئیس جمهور انتخاب میکنند و بجای شعار آزادی و برابری از اینکه پالان خری عوض شده است در خیابانها جشن و شادی و پایکوبی میکنند و از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه میبرند .
چرا غیرت ها در ما مرده است ،  چرا قفل سکوت بر لبها زده ایم و به راحتی تن به زنجیرها در داده ایم .
اگر از من سئوال میکنید میگویم که یکی از علل اصلی اش غل و زنجیرهای خرافات میباشد ، آخوند بود و نبود و وجود و لاوجودش به این خزعبلات بسته است ، به گسترش جمکرانها ، به دعا و دخیل بستن ، به کشف امامزاده ها ، تا غیرت ها را در ما بکشد ، تا ما را برای پر کردن جیب های گشادش از جهنم بترساند ، تا بر عمر نکبت بار خود با این لوش و لجن ها بیفزاید .
همان آخوند و مراجع تقلیدی که از بیرون بودن یک تار موی زن بر سر و سینه  میکوبند و فریاد وا اسلاما و واشریعتا سر میدهند و در برابر کشت و کشتار و اعدام و شکنجه ها نه تنها حرفی به مخالفت نمی زنند بلکه آن را تشویق و ترغیب هم میکنند .



 شفا یافتن یک بسیجی نابینا توسط آیت الله خامنه ای
امام زمان به آیت الله مصباح درگوشی گفت که به غیر از مجتبی خامنه ای رهبری جهان اسلام را در دست نگیرد




Saturday, June 29, 2013

شعری که نلسون ماندلا در زندان بر دیوار چسبانده بود و روزانه مرور میکرد




شعر از ویلیام ارنست هنلی
William Ernest Henley
این شعریست که نلسون ماندلا آنرا بر دیوار سل خود در زندان جزیره رابین چسبانده بود و آنرا روزانه مرور میکرد. اجرای آن توسط مورگان فریمن هنرپیشه امریکایی است که خود بازیگر نقش نلسون ماندلا در فیلم شکست ناپذیرمیباشد


شکست ناپذیر بود
در این شب سیاه که در بر گرفته مرا
سیاه همچو گوری از قطب تا قطب
سپاس دارم آن خدایان را هر آنچه که هستند
بخاطر روان شکست ناپذیرم
در این پنجه بیدادگر زمانه
نه بخود لرزیده ام و نه بلند گریسته ام
بزیر چماق تقدیر ، سرم خونین اما بی کرنش
ورای این صحنه اشگ و خشم
که جزدهشت سایه ها نمایی پدیدار نیست
هنوز تهدید سالیان
مرا بی باک یافته و خواهد یافت
مهم نیست درگاه قضاوت چه سخت بین باشد
و تومار مجازات بیش
من سرور سرنوشت خویشم
من ناخدای روان خوی



Friday, June 28, 2013

چه کنیم تا دچار تحریک جنسی نشویم




این خانم مانومای سوپر حجاب و متخصص در امر جلوگیری از تحریک شدن جوانان در مملکت اسلامی به شما میگویند که چه کنید تا در جوانی با دیدن دختران زیبا و صحنه هایی که بیشتر در رساله های علمای اعلام در بخش دخول و موخول به آن میپردازند به هوس نیفتید و مورد خشم و غضب خداوند قرار نگیرید :

1 - نخوردن غذاهای تحریک کننده 
2 - نپوشیدن لباس های تنگ
3 - ندیدن صحنه های تحریک کننده ( موی زن ، لبخند زن ، چشم زن )
4 - نداشتن ارتباطات تحریک کننده

 

Wednesday, June 26, 2013

فردین یک هفته در اضطراب بود تا همسرش از سفر حج باز گشت



خامنه ای باز هم مردم را فریب داد




خامنه ای بالاخره بالا آورد وطرح و توطئه اش را بر ملا کرد و نشان داد که آخوند حتی اگر ولی امر مسلمین جهان و کرات سماوی شود باز همان آخوند است .

آیت الله علی خامنه ای امروز چهارشنبه ۵ تیر (۲۶ ژوئن) در یک سخنرانی در تهران گفت:  

 "به ملت عزیزمان عرض کردیم که مردم نظامشان را دوست دارند و رأی می دهند، اما اگر احیانا کسی هم هست که با نظام اسلامی خیلی دل صافی ندارد، اما برای کشور خود و منافع کشور اهمیت قائل است، او هم بیاید. لابد بعضی از این مجموعه بودند و آمدند. این نشان دهنده این است که حتی کسانی که طرفدار نظام هم نیستند، به نظام اعتماد دارند و می دانند که نظام جمهوری اسلامی می تواند منافع کشور و عزت ملی را حفظ و از آن دفاع کند."
 
کدام ملت آقای خامنه ای ، کدام مردم
ملت همان  میلیونها نفری هستند که در اعتراضات سال 88 با فریاد مرگ بر دیکتاتور به خیابانها ریختند و شما با لبان مبارکتان آنها را « میکرب » خطاب کردی و بوزینه های دور و برت یعنی ائمه جماعات تا رئیس جمهورت آنها را خس و خاشاک و بز و بزغاله و فتنه گر و جاسوس بیگانه و دیگر القاب که سزاوار خودشان میباشد نامیدند .

مردم ایران کجا نظام شما را دوست دارند ، یک روز به آنها فقط یک روز اجازه دهید مسالمت آمیز راهپیمایی کنند نشانتان خواهند داد که دوست تان دارند یا نه  . 
 مردم همان هایی هستند که تصاویرتان را در کوچه و خیابانها در مقابل چشم میلیونها میلیون به زیر پا لگد کوب کردند و آتش زدند . آنها میخواهند سر به تن این نظام نباشد .
مردم همان هایی هستند که بعد از پیروزی فوتبال ایران در برابر کره به خیابان ریختند و جشن و شادی  بپا کردند اما علم الهدی آنها را لاابالی و فواحش نامید .
نمی توان که چون 35 سال قبل مانند جماعتی که عکس خمینی را در ماه میدیدند آنها را با خرافات  فریب داد و دوباره از چاله  به درون چاه پرتابشان کرد . اگر چه اینترنت ها را بسته اید و رسانه ها را به زیر تیغ سانسور برده اید  و این مملکت را به زندان خبرنگاران در جهان تبدیل کرده اید اما آنها به همه چیز آگاهند و نمی توان آنها را برای همیشه به بند و زنجیر کشید .

 به راستی چرا بجای کلمه ایران همیشه از نظام اسلامی و مملکت امام زمان استفاده میکنید و هی پشت سر هم به فرهنگ و سنن این مرز و بوم سیلی میزنید ، از چه بیم دارید ، آیا شما مانند مطهری همان نور چشم خمینی و ثمره عمرش خیال میکنید که ایران و سنن و آداب و رفتارش از آن طایفه احمقهاست که باید مانند مجسمه های فردوسی و آرش و دیگر نشانه های شرف و افتخار این میهن  نیست و نابودشان کرد و از بین برد .
براستی مردم به چه چیز این نظام دلشان را خوش کنند ، به رئیس جمهوری که هنوز سر کار نیامده است خود را ماله کش درگاه ولایت میداند و میگوید که صم و بکم در برابرتان سر بر خاک ذلت و بندگی میساید ، تا جماعتی مردنی از مجلس خبرگان و مصلحت نظام و دیگر آخوندهایی که تمام هم و غمشان در شکم و زیر شکم است .

 آیا بحرانهای عظیم اقتصادی و تورم و گرانی های کمر شکن و اعدام و شکنجه و دست و پا  بریدن و چشم از حدقه در آوردن پایان یافته است . آیا زنان میتوانند بی روسری بدون آنکه مورد زجر و آزار و شکنجه و دستگیری قرار گیرند به خیابانها بیایند . آیا این مامور امنیتی تان که رئیس جمهور شده است قادر است شما را از این لبه پرتگاه مخوف  نجات دهد آنهم با میلیاردها کسری بودجه و رانت خواری و اختلاسهای نجومی که میراث این دولت نالایق است و انزوای بین المللی و تحریم ها و بحرانهای مرگبار اقتصادی و اجتماعی داخلی .

شما گفتید که : که رفتار نامزدهای ریاست جمهوری با "نجابت و قانون پذیری" همراه بوده است   اگر این نامزدها "بدقلقی نشان می دادند و رفتار نانجیبانه می کردند و به یک بهانه ای دعوا راه می انداختند، کام مردم تلخ می شد."

مگر رفتارهای آقایان کروبی و میرحسین که با اصل نظام موافق بودند خلاف این بود که نانجیب و ضد ولایی خواندید و به دستور مستقیم خود در حصرشان کردید .  آنها فقط گفتند که در انتخابات تقلب شده است .

 
در باره پرونده هسته ای هم که دست خود را رو کرده اید و صریح و شفاف خط و خطوط را به آقای روحانی دادید و گفتید که به پروژه های جاه طلبانه و برنامه های خطرناک ادامه میدهیم و باز هم ، دژمن ، دژمن سر دادید و توهین به جامعه جهانی کردید .

هنوز خون نداها خشک نشده است ، هنوز دهها و صدها نفری که در همین 4 سال قبل در زندانها به آنها تجاوز شده حی و حاضرند و سخنان و تصاویرشان در اینترنت قابل مشاهده هست . هنوز از دستهای سران این نظام نکبت بار خون میچکد ، وجود چنین رژیمی هتک حرمت به انسان و ایران است .
شما بهتر از همه میدانید که هیچ یک از هزاران مشکلاتی که جامعه را در بر گرفته است با انتخابات نمایشی حل و فصل نشده و نخواهد شد  و بحرانها مانند کوهی از آتشفشان در اعماق باقی مانده است و ماله کشی ها و دروغها نمی تواند از وقوع آن جلوگیری کند و خواه و نا خواه سطح راکد و آرام خود را در نقطه عطفی دوباره خواهد شکافت و انفجاری عظیم و توفانی صورت خواهد گرفت . 

این قوانین تغییر ناپذیر جوامع استبدادی است ، همان قوانیتی که درتونس و مصر و لیبی نظام دیکتاتوری را از هم فرو پاشید . در ایران هم همین روند ادامه خواهد یافت و بلاشک روزی رژیم را در تمامیت خود در زباله دانی تاریخ خواهد ریخت و بقول همان مردم عظیم معترض : بن علی مبارک نوبت سیدعلی 










Tuesday, June 25, 2013

سکس با زنان شوهر دار حرام است مگر زنانی که



 در تفسیر المیزان در مورد آیه فوق آمده :
اين واژه ، يعنى كلمه ( محصنات ) عطف است به كلمه ( امهات ) ومعناى آيه چنين مى‏شود حرام شد بر شما ازدواج با مادران و ... همچنين ازدواج با زنان شوهردار - البته مادام كه شوهر دارند - .

و بنا بر اين جمله : الا ما ملكت ايمانكم در اين مقام خواهد بود كه حكم منعى كه در محصنات بود از كنيزان محصنه بردارد ، يعنى بفرمايد زنانى كه ازدواج كرده‏اند ، و يا بگو شوهر دارند ، ازدواج با آنها حرام است به استثناى كنيزان كه در عين اينكه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به اين معنا كه صاحب كنيز كه او را شوهر داده مى‏تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود ، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد ، و آنگاه خودش با او همخوابگى نموده ، دوباره به شوهرش تحويل دهد ، كه سنت هم بر اين معنا وارد شده است .

و اما اينكه بعضى مفسرين گفته‏اند مراد از جمله : الا ما ملكت ايمانكم مالكيت مولى نسبت به خود برده نيست بلكه صاحب اختيارى و ملكيت همخوابگى و شهوت‏رانى از زن به وسيله نكاح و يا به وسيله مالك كنيز شدن است ، ( ساده‏تر اينكه آيه شريفه مى‏خواهد بفرمايد غير آن چهارده طايفه حلال است .

به استثناى شوهردارها كه همخوابگى با آنها حرام است ، مگر آنكه به وسيله نكاح يا ملكيت رقبه مالك ناموس آنها شده باشيد ، و

دستخط امام زمان



با آنکه این دستخط زیبا که مثل همیشه به زبان عربی که زبان بهشتیان است نوشته شده و میلیونها تن در اقصا نقاط میهن اسلامی از آن برای حل مشکلات دنیوی و اخروی استفاده میکنند ، هنوز که هنوز است علمای اعلام و بزرگان اسلام در صحت و سقم این نوشته به وحدت نرسیده اند و بعضی از آنها زبانم لال آن را مجعول و برای رسیدن به اهداف مادی و اغراض دنیوی یاد میکنند .
عده ای هم این دستخط را به هواداران دولت هاله نور یعنی احمدی نژاد نسبت میدهند که آن را در ابعاد وسیع در جمکران و شهرهای مختلف ایران تکثیر و توزیع کرده اند . همان رئیس جمهوری که مانند چوب دو سر نجس نه اصولگرایان قبولش دارند و نه اصلاح طلبان حکومتی و منتظرند تا هر چه زودتر گور خود را از مقام ریاست جمهوری گم کند . 
خلاصه هم مسلکانی که به صحت این نوشته یقین دارند تقاضا میشود بعد از خواندن آن 122 بار آن را به روی کاغذ نوشته و به قوم و خویشان و آشنایان دور و نزدیک خود توزیع کنند تا راه آخرت خود را صاف و از پل صراط که اندازه اش از موی سر نیز نازکتر است به خوبی و خوشی رد شده و حوریان بهشتی را در آغوش کشند .
 

من، عبدالسلام محمد الحر هستم که امور تعمیر و نگهداری مسجد حضرت سیده نرجس سلام الله علیها مادر مولایمان حضرت مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف و نیز مسوولیت ساختن منزلی را که وقف این مسجد و برای عالم دینی آن در شهر جباع می باشد|، بر عهده دارم. من خداوند عزوجل و تمامی ملایکه و پیامران خدا و جانشینان آنان را – که صلوات و رحمت الهی بر آنان باد- بر گفتار خویش گواه می گیرم.

برحسب عادت همیشگی در هر سال و در تاریخ 12 محرم 1404 هجری قمری صندوق موقوفه مسجد را که نذورات و کمک های مردمی در آن جمع و صرف اطعام به نام حضرت اباالفضل علیه السلام و عاشورا و مناسبتهای دیگر دینی می شود، باز کردم و مشاهده نمودم به همراه پولهای درون صندوق نامه ای در آن انداخته شده که روی آن دو عدد شکلات تقریبا بزرگ قرار دارد در حالی که همه می دانیم این شکلات ها هر قدر کوچک باشند ممکن نیست از روزنه باریک صندوق به درون آن وارد شده باشند.
این نامه هدیه ای است بسیار گرانبها عزیز و گرامی و بسیار مبارک صلوات و سلام پروردگار بر مسلمانان و تمامی مومنین و رحمت خدا بر آنان باد . 

 عبدالسلام محمدالحر


Sunday, June 23, 2013

این پرچم خرچنگ نشان پرچم من نیست


شعر تازه ای از مهدی یعقوبی
 

این پرچم بی نام و نشان پرچم من نیست
این مظهر ایران من و خاک کهن نیست
بر روی تنش واژه بیگانه شده نقش
روح شرف میهن تبدیده من نیست  

محبوب ترین خواننده موزیک پاپ شاهرج ، ابی ، شهرام ، مارتیک ، داریوش ، ستار به ترتیب در این لیست قرار دارند





Saturday, June 22, 2013

راه اندازی 300 مکتب خانه قرآنی در استان تهران




در دین اسلام به کودکان اهمیت ویژه ای داده شده است . در ایران اسلامی که حاکمیت هم اسلامی و در راس آن نماینده خدا بر تخت نشسته است و مستقیم با امام زمان ارتباط دارد این اهمیت چند برابر شده است .
بر خلاف جوامع غربی که خود را متمدن مینامند و ازدواج کودکان را از 7 سالگی که شرع مبین دستور داده است ممنوع  و دادن آموزش های مذهبی را به کودکان مضر میشمارند تا بقول خودشان مغزهای آنها دست نخورده و زلال باقی بماند  ، در ایران اسلامی اما ، با درایت و بصیرت علمای اعلام و حجج اسلام و دیگر مشاهیر و مفاخر مملکت همه این راههای انحرافی بسته شده است . کودکان از همان دم که از شکم مادر متولد میشوند اگر خودشان یاعلی مانند امام خامنه ای نگفته باشند در گوش راست او اذان میگویند و در گوش چپ اقامه . و صد البته این عمل حسنه مانند همه شعائر دین مبین ما دارای حکمت میباشد .


در کتاب  فتح الباب العنايه بشرح النقايه جلد سوم ـ چگونه فرزندان خود را تربيت كنيم ترجمه كتاب تربيه الاولاد في الاسلام جلد اول ذکر شده  كه اولين ندايي كه گوش را مينوازد بايد واژه هاي بلند مرتبه اذان باشد كه در بردارنده وصف عظمت و اقتدار پروردگار و شهادت ورود به دين اسلام است. از آنجاییکه طفل توانايي ادراك اذان را ندارد، اما كلمات آن بر قلبش اثر ميگذارد و او را از همان ابتدا تحت تأثير قرار ميدهد. از سویی ديگر فرار کردن شيطان از كلمات اذان است، شيطاني كه منتظر تولد نوزاد بوده تا كار خودش را آغاز كند؛ كلمات اذان او را ضعيف و خشمناك کرده و فراري ميدهد  .  

چنانکه می بینید با انجام آداب و رسوم اسلامی فرزند از همان چشم باز کردن با خواندن اذان در گوش اش از وسوسه های نفسانی و اجنه و شیاطین دور می شود و در آینده به دره های مخوف و هولناک بی خدایی و سکولاریسم که ارکان و عمود خیمه نظام را تکان تکان میدهد پرتاب نمی شود . در این راستا  رحیم قرآنی مسئول قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ از راه اندازی 300 مهد و مکتب خانه قرآنی تا قبل از ماه رمضان در استان تهران خبر داد .  

استانبان: آقای قربانی روز شنبه (اول تیر) در گفتگو با خبرگزاری «تسنیم» گفته که «تأسیس ۳۷۴ مهد و ۸۵۶ مکتب‌خانه قرآنی تا پایان سال ۹۲ در دستور کار قرار دارد.»
وی افزوده در حال حاضر ۲۰۰ مهد قرآن در پایگاه‌های نواحی مقاومت و بسیج و مساجد سطح شهر تهران راه‌اندازی و فعالیت‌های خاص خود را آغاز کرده‌اند.
مسئول قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ گفته است: «با راه‌اندازی مهدها و مکتب‌خانه‌های قرآنی هر کودکی در هر محله‌ای با راحت‌ترین شکل ممکن به آموزش‌هایی از قبیل مفاهیم قرآن دسترسی خواهد داشت.»
سال گذشته نیز مقام‌های سازمان بهزیستی از صدور مجوز راه‌اندازی مهد کودک به ۲۰۰ هیئت مذهبی در ایران خبر داده بودند.
در سال‌های اخیر مقام‌های جمهوری اسلامی سرمایه‌گذاری گسترده‌ای برای آموزش قرآن و تعالیم دینی در مهد کودک‌ها انجام داده‌اند .

در ایران اسلامی اصل بر سرسپردگی به ولایت فقیه است و همه برنامه ها و پروژه ها از مکتب خانه قرآنی گرفته تا سلاحهای خطرناک هسته ای بر حفظ بیضه او طرح ریزی میشود تا دشمنان را اعم از داخلی و بین المللی بترسانند .
نباید به سخنان عده ای از روشنفکر که حرف از کنوانسیون حقوق کودک میزنند گوش داد ، چرا که این حقوق در برابر احکام و قوانین شرعی آسمانی اسلامی حتی به صفر هم نمی رسد .
کودکانی که در این سرزمین بقیة الله متولد میشوند مال خودشان نیستند ریسمانشان دست امام عصر است تا تصمیمات زندگی خود را خود نگیرند و خدای ناکرده ذهنشان از تفکراتی پر شود که با شرعیات تناقض دارد و موجب خطر گردد  .
بگذار آمار کودکان خیابانی به هزاران هزار برسد .
بگذار میلیونها کودکان کار زندگی شان پرپر شود و به جای آغوش گرم خانواده و لذت از زندگی مورد آزار و اذیت قرار بگیرند .
بگذار میلیونها نفر از آنها شبها با شکم گرسنه در خانه های نمور یا کنج خیابانها سر بر بستر بگذارند
اینها هیچ مهم نیست اسلام مهم است ، باید خانه آخرتشان را آباد کرد و برای همین به جای نان و مدرسه ، ایران اسلامی با الطاف بی پایان خود برایشان قرآن خانه میسازد تا آداب کونشویی و بیت الخلا و پایین تنه را از بر شوند و در حالی که جهان بسرعت بسوی آزادی و تمدن که از اساس با اسلام منافات دارد رهسپار است بسوی بندگی هر چه بیشتر این نظام الهی پرورش یابند ، ایران اسلامی به افرادی احتیاج ندارد که در آینده  « فکر »  کنند ، بلکه به امتی احتیاج دارد که هر چه بهتر بع بع کند . از رئیس جمهورش گرفته تا ... 


افشین اسانلو جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود



بنا به گزارشات رسیده به« فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» زندانی سیاسی افشین اسانلو بامداد جمعه ۳۱ خرداد در بیمارستان رجایی کرج جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود.
بامداد جمعه ۳۱ خرداد ماه زنده یاد افشین اسانلو که گفته می شود دچار سکته قلبی شده بود در بیمارستان رجایی کرج جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود.
او در حالیکه در سالن ۱۲ بند ۴ زندان گوهردشت کرج در محیطی کاملا ایزوله شده که از داشتن ارتباط تلفنی و سایر حقوق اولیه انسانی محروم بود و دائم همانند سایر هم بندیانش تحت فشارهای روحی و غیرانسانی قرار داشت با این وجود بنا به گفته هم بندیانش روحیه ای شاد داشت و شوخ طبع بود و هیچ گاه از داشتن ناراحتی قلبی شکایتی نداشت.
افشین اسانلو ۴۲ ساله و از فعالین کارگری بود که چند سال پیش دستگیر و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل گردید. و پس از آن به زندان گوهردشت کرج تبعید گردید.
زندانیان سیاسی و فعالین کارگری بدلیل فشارهای جسمی و روحی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه آنها بکار می برند دچار بیماریهای مرموزی می شوند و به دلیل عدم درمان به موقع، توسط وزارت اطلاعات تدریجا به سوی مرگ سوق داده می شوند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران جان باختن افشین اسانلو که جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود، به خانواده وی و مردم ایران و بخصوص فعالین کارگری ایران تسلیت می گوید و از کمیسر عالی حقوق بشر، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد خواستار تشکیل یک کمیته حقیقت یاب جهت بررسی جان باختن این فعال کارگری است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
۱ تیر ۱۳۹۲ برابر با ۲۲ ژون ۲۰۱۳
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل

Thursday, June 20, 2013

این رئیس جمهور هم تروریست و آدمکش از کار در آمد





اینها ( دانشجویان ) پست تر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت بر اندازی را مطرح کنیم .
اگر منع مسئولین نبود مردم ( بخوانید سگهای هار بسیجی ) اینها را قطعه قطعه و تکه تکه میکردند .
حسن روحانی

عده ای دوباره باز هم جعبه مارگیری خود را باز کرده اند و هیاهو و داد و قال  به راه انداخته اند که آقای حسن روحانی که پرونده های تروریستی و سرکوب دانشجویانش اظهر من الشمس است میتواند با استفاده از قوه مرموز روحانیت ،  اوضاع قمر در عقرب مملکت را سامان بخشد .  آ مریکا هم برایش پیغام و پسغام میفرستد و هندوانه در بغلش میگذارد و با آنکه میداند او منتصب سید خراسانی است منتخب امت همیشه در صحنه اش میخواند و میخواهد این  زنگی مست از سلاح هسته ای که با جان نظام بسته است کوتاه بیاید .

مثل اینکه این افراد از کره ماه آمده اند و یاخود را به بی خبری یا خواب زده اند . آقایان محترم این را دیگر هر بچه ای میداند که جنایت کارترین افراد این نظام بالا بلندترین پست های مملکتی را دارند مگر نوبرش را آورده اید .

مگر آقای خامنه ای که او را در 21 فروردین 1376 در دادگاهی در آلمان  که در باره با پرونده ترور میکونوس رسیدگی میکرد به عنوان عضو کمیته ویژه ترور که دستور کشتن مخالفان را میداد محکوم نشده بود . 

   در نشریه نیویورک تایمز آمده است که  ولی امر مسلمین جهان عامل اصلی ترور بمب گذاری آمیا بوده است و 200 میلیون دلار از حساب مشترک خود با احمد خمینی در بانگ سوئیس را صرف این کار کرده است . اگر چه که هنوز که هنوز است حکمی در این باره جنایتی که مرتکب شده است صادر نشده است اما هنوز پرونده اش باز است . 

این تخم و ترکه عمامه دارش یعنی آقای روحانی هم از همان شجره خبیثه است اگر چه ژست میگیرد و لغز دموکراسی با آن ریش و پشم آویزانش میخواند . 
 شما یا خود را به خواب زده اید و یا آخوند شناس نیستید و از این بدتر در خیابانها بعد از پیروزی این حسن آقا روحانی که در پرونده اش 16 سال عضو شورای امنیت ملی  و سرکوب شنیع دانشجویان و بمب گذاری در آرژانتین و  ... ثبت شده است دم میگیرید و برایش کف میزنید و میخواهید این دشمن خانه زاد آزادی برایتان دموکراسی بیاورد و از لیدی گاگا تقاضا کند در نماز دشمن شکن جمعه برایتان رقاصی کند .  

  بابا اینها به آستین کوتاه گیر میدهند آنهم برای مردها ، به یک تار موی زنها چه برسد دموکراسی که از اساس و بنیاد با اصل ولایت فقیه در تضاد و تناقض است .
بخدا شما دیگر چه ملتی هستید که از عقرب جراره  هزار بار به مار غاشیه پناه میبرید و باز هم آزموده را تکرار و تکرار و تکرار میکنید . انگار که از خودتان خوشتان می آید که خودتان را سرکار بگذارید .

شما اسم یک نفر فقط یک نفر از رده های بالای این رژیم را از سید خراسانی تا شعیب بن صالح که احمدی نژاد باشد و ... نشان دهید که در زندانها تجاوز نکرده و به عمل تروریستی مبادرت نکرده باشد ، یا حداقل از اینها حمایت عملی نکرده ، به رب و به رسولی که قبولشان ندارم نیست نیست نیست . همه شان از دم جنایتکارند و دست هایشان خونی است .
ما عادتمان شده که قاتلان خود را ناجی و نجات دهنده خود بخوانیم و خود کلاه سر خود بگذاریم آنهم چه کلاههایی یکی از یکی گشادتر


Wednesday, June 19, 2013

در جواب به غلط های زیادی علم الهدی که مردم را فواحش و بی عفت و لاابالی خواند




جشن و شادی پایکوبی ، رقص رقص ایرانیان
در خیابان ، کوچه ، میدان کوه و صحرا هر کران
تا بکی در ژرفنای غصه ها جان میکَنیم
تف به روتان با چنین آیین و مذهب شیخکان
روسری ها را زنان از روی سرها وا کنید
با سرود عشق و آزادی شکوفان بر لبان
آن شراب کهنه را باید دوباره سر کشید
 نغمه خوانی همزبانی گل فشانی  عاشقان
برق خورشید ست شادی هایتان در قعر شب
میشود در صبح فردا باغ های ارغوان
 گرگها در هر کران عمامه بر سر کرده اند
در پی لبخند ما با پنجه های خونچکان
گشته قبرستان تو گویی میهن در بندمان
ناله و اندوه و ماتم کاروان در کاروان

مرگ بارد هر کجا این روسیاهان پا نهند
میکند نفرینشان ایران زمین تا جاودان
شیرها ای شیرها شمشیر ها را بر کشید
با سرود سرخ خورشید درخشان جانفشان
زیر آوار سیاهی ها کمرهامان شکست
گور خود را گم کنید از خاک میهن قاتلان

Tuesday, June 18, 2013

زنان در جشن استقبال در ورزشگاه آزادی ممنوع شدند




ما را بگو که خیال میکردیم ، بعد از انتخابات و شادی نصفه نیمه  مردم در خیابانها اقلن دری به تخته میخورد و در این هوای گرم و گرانی و بیکاری و هزاران درد و مرض دیگری که از برکت قدم این آخوندها سر تا سر مملکت را فرا گرفت است  یک فرجه ای پیدا میشود و مردمی  که برای یک قطره آزادی له له میزنند  در استقبال از ملی پوشان فوتبال کشور با دست افشانی و پایکوبی دق دلی خالی میکنند و از این فضای یاس و اندوه بیرون می آیند . 
 اما توفیق کابلی در گفت و گو با ایرنا آب سردی بر تمام فکر و خیالهای شیرین مان ریخت و گفت برای حفظ بیضه اسلام زنان اجازه حضور در مراسم استقبال را ندارند .
همان زنانی که نصف جمعیت مملکت آخوند زده ما را تشکیل میدهند و حتی موجود دسته دوم هم بحساب نمی آیند  . این آغا نگفت که چرا استفاده شنیع  از دختران این مرز و بوم  در پوش روسپی در بغل هزاران مرد  آنهم لخت و عور در ترکیه برای کسب اطلاعات سری از مسئولین و ماموران نظامی حلال در حلال است ، اما شرکت در مراسم استقبال از ستاره های فوتبال این آب و خاک حرام است و به چهره نظام و رهبری خدشه وارد میکند و موجب ترویج فسق و فجور در مملکت اسلامی میشود .


« خرافه »  گمان میکند که این زنان شجاع ایران زمین برای استقبال  از تیم ملی فوتبال با شنیدن این خبر مصمم تر از گذشته به سوی استادیوم آزادی خواهند آمد و در پشت درب های بسته فریاد شادی خود را نثار این قهرمانان خواهند کرد و به ریش و پشم  این احکام شرعی که از سوی از ما بهتران و مراجع مفت خوار تبلیغ و ترویج میشود خواهند خندید و تف خواهند انداخت  و خدای نکرده از این فاز هم فراتر خواهند رفت و روسری ها را از سر در خواهند آورد و موجب زلزله در عمود خیمه  نظام خواهند شد . 



Sunday, June 16, 2013

سخنرانی فراموش نشدنی از ویکتورهوگو




برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن حکومت بیشتر از یک قاتل عادی حق قاتل شدن نداشته باشد، و وقتیکه بصورت حیوانی درنده حمل کند، با خودش نیز چون با حیوانی درنده عمل شود
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد و جای دولت در مراکز کار خودش، نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن، همچنانکه قرن گذشته ما قرن اعلام تساوی حقوق مردان بود، قرن حاضر ما قرن اعلام برابری کامل حقوقی زنان با مردان باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن آموزش عمومی و رایگان، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگی ها بگشاید. هرجا که فکری باشد کتابی نیز باشد. نه یک روستایی بی دبستان باشد، نه یک شهر بی دبیرستان، نه یک شهرستان بی دبیرستان،و همه اینها زیر نظرو مسئولیت حکومتی laic، حکومتی کاملا laic، حکومتی منحصرا laic.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن بلای ویرانگری بنام گرسنگی جایی نداشته باشد. شما قانونگزاران، از من بشنوید که فقر آفت یک طبقه نیست، بلای همه جامعه است. رنج فقر تنها رنج یک فقیر نیست، ویرانی یک اجتماع است. احتضار طولانی فقیر است که مرگ حاد توانگر را به دنبال میاورد. فقر بدترین دشمن نظم و قانون است. فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که الزاما میباید سپیده ای بامدادی در پی داشته باشد .

                                    
                                         
                      ویکتور هوگو، سخنرانی در مجمع قانون گزاری فرانسه
                                    پانزده ژانویه 1850

                        منبع: کتاب "پس از 1400سال" نوشته شجاع الدین شفا 


 

همان آش و همان کاسه دوباره




شعر طنز تازه ای از مهدی یعقوبی

همان آش و همان کاسه دوباره
ندارد درد ما گویا که چاره
سیاهی در سیاهی در سیاهی
نداریم آسمانها یک ستاره

به قول آن قدیمی های صادق
 خلایق هر چه لایق هر چه لایق
  


Saturday, June 15, 2013

یکی از دروغهای خمینی



 آیت الله خمینی مثل همه آخوندها دروغ میگفت ، همانطور که آخوند حسن روحانی در باره مدرک دکترا دروغ میگوید . او در مصاحبه ای با پروفسور حامد الگار آمریکایی  ( کیهان 1358 /9 / 9 ص 1 )  گفت : در باره رئیس جمهوری پیشنهاد کردند که روحانی باشد من گفتم نه ، روحانی نباید رئیس جمهور شود .




آخوند حسن روحانی مثل رئیس جمهور دروغگو احمدی نژاد  که مردم به جان آمده ایران را خس و خاشاک یا آخوند خامنه ای که آنها را میکروب مینامید آنها را فریب خورده و عامل بیگانه نامید .










از خشم گرسنگان  بترسید بترسید
از شورش ناگهان  بترسید بترسید

از چهره مادران سر قبر عزیزان
در خطه  خاوران  بترسید بترسید

از پرده خون به چشم این مردم در بند
با کارد بر استخوان بترسید بترسید

از کودک آن مرد که بر دار خروشید
با دیده  به آسمان بترسید بترسید

از شیر زنی که شد تجاوز دل زندان
با کینه جاودان بترسید بترسید

از رویش خونهای فرو ریخته بر خاک
در جنگل ارغوان  بترسید بترسید

از صاعقه هایی که به یک روز بترکد
در بغض ستمکشان بترسید بترسید

از لحظه  انفجار  انبار  مهمات
در سینه هر جوان بترسید بترسید

از زلزله هایی که به یکباره بپاشد
سرتاسر کاختان  بترسید بترسید
 
« مهدی یعقوبی »

 

هیچی رو ول نمی کنیم






Friday, June 14, 2013

بازرس ستاد انتخابات در حال بازی انگری برد




این مسئولین ستاد انتخابات هم روز بسیار سخت و دشواری را گذراندند و مسئولیت های محوله را به تمام و کمال مانند مسئولین ریز و درشت حکومتی انجام دادند .

به مدد همین بازرسان میباشد که انتخابات جمهوری اسلامی آزادترین انتخابات در تاریخ جهان از تولد آدم ابولبشر تا  کنون لقب گرفته است  و بقول آیت الله اشکنه امام جمعه موقت تهران حتی یک مورد تقلب هم بر خلاف کشورهای کافر غربی در آن صورت نگرفته است .
در این عکس بازرس ستاد انتخابات را می بینید که به جای سرکشی و نظارت در جریان رای گیری با کامپیوتر سرگرم بازی « انگری برد » میباشد .




فلسفه انگشت وسط چیست



در سالهای 1337 تا 1435 کشورهای انگستان و فرانسه جنگهای متعددی با هم داشتند که در تاریخ به جنگهای صد ساله معروف شده است .
در جنگی مشهور به نبرد آگینکورت لشکر فرانسه  شکستی سخت از انگلستان خورد . فرانسوی ها قبل از این جنگ نقشه ای ریختند تا سپاه انگستان را سست و ناکارآمد کنند .  از آنجا که بخش زبده و حرفه ای سپاه انگلیسی ها را تیراندازان ماهر ولزی و انگلیسی تشکیل میدادند و زه کمان را با انگشت وسط میکشیدند تا تیر را به قلب سربازان دشمن پرتاب کنند ، از سوی فرماندهان فرانسوی فرمان دادند تا هر گاه که در میدانهای جنگ سربازان انگلیسی را به اسارت در می آورند انگشت وسط آنها را بلادرنگ قطع کنند  .
بعد از این فرمان و قطع بسیاری از انگشتان وسط  در میان سپاه انگلیسی ها معروف شده بود که هرگاه  با سربازان فرانسوی مواجه میشدند انگشت وسط را به سویشان میگرفتند  تا به آنها بگویند که ما هنوز انگشت وسط داریم و میتوانیم تیر بسوی شما پرتاب کنیم .
در گذر زمان این جمله تبدیل به ضرب المثل شد و معنای آن رنگ و رو باخت  و امروزه بیشتر معنای مخالفت شدید و « فاک یو » را این ضرب المثل میدهد  .





این مرد کراواتی با زن بدحجاب باز هم در انتخابات پیدایش شد .


این دو نفر مانند آن  بسیجی دهان گشاد که این روزها باد فتق گرفته و روی صندلی چرخ دار نشسته است در همه راهپیمایی ها پیدایشان میشود. طبق خبرهای رسیده او هم مانند بسیجی دهن گشاد و دیگر مقامات ریز و درشت جمهوری اسلامی  دکترای دانشگاه آکسفورد را دارد .

عکس از ایرنا


یاس و ناامیدی شاعران و نویسندگان بزرگ معاصر ایران از مردم



 چند روز قبل 82 نامه از صادق هدایت به حسن شهید نورانی را میخواندم که  دلش از مردم دور و برش خون بود و حتی آنها را مادر قحبه میخواند  به راستی چگونه این برجسته ترین روشنفکران و گلهای سرسبد فرهنگ این مرز و بوم  به این نتیجه رسیده اند ، بستر و شالوده این طرز تفکرات کجاست ، هر چه باشد این دیدگاهها از آسمانها به آنها وحی نشده است و زمینه های ملموس مادی و عینی دارد . آدم باید خیلی زخم های عمیق خورده باشد و درد باید تا مغز استخوانش رسوخ کرده باشد که چنین رک و پوست کنده معیار ها و موازین اخلاقی رایج را میشکند و اینگونه بی پروا سخن میگوید .
  « راستی وقاحت و مادرقحبگی در این ملک تا کجا می‌رود! چه سرزمین لعنتی پست گندیده‌ای و چه موجودات پست جهنمی بدجنسی دارد! حس می‌کنم تمام زندگیم را توپ بازی در دست جنده‌ها و مادرقحبه‌ها بوده‌ام. دیگر نه تنها هیچگونه حس همدردی برای این موجودات ندارم بلکه حس می‌کنم که با آنها کوچکترین سنخیت و جنسیت هم نمی‌توانم داشته باشم »  .
82 نامه از صادق هدایت به حسن شهید نورانی

این مردمی که می بینید یک گله گوسفند هستند که نه فکر دارند و نه جرات تلاش ، بقدری در زیر فشار فکر عرب مسموم شده اند که از هستی خودشان بیگانه اند .



احمد شاملو هم گاهی همین احساس به او دست میداد . او  در شعر ، جاده ی آن سوی پل از بویناکی دنیای آدمها میسراید از دوزخی که در کتابی لغت به لغتش را از کرده بود .

مرا دیگر انگیزه ی سفر نیست .
مرا دیگر هوای سفری به سر نیست .
قطاری که نیم شبان نعره کشان از ده ما می گذرد
آسمان مرا کوچک نمی کند
و جاده یی که از گرده ی پل می گذرد
آرزوی مرا با خود
به افق های دیگر نمی برد .
آدم ها و بویناکی دنیاهاشان
        یک سر
دوزخی ست در کتابی
که من آن را
            لغت به لغت
         از بر کرده ام
تا راز بلند انزوا را
دریابم ـ
راز عمیق چاه را
از ابتذال عطش







 فریدون فرخزاد در مصاحبه با کیهان در باره یاس و سرخوردگی فروغ از مردم پیرامونش می گوید :
  در آخرین دیدارمان حس کردم که دیگر به زنده ماندن تن نیز علاقه و عقیده‌ای ندارد    مأیوس کننده بود و از ناامیدی حرف می‌زد، این نامه‌ها نشان می‌داد نویسنده‌اش آدمی است که از زندگی زیاد متوقع نیست، راهش را یافته است و در آن پیش می‌رود. مسئله‌ای که فروغ همیشه مطرح می‌کرد ، معاشرتش با اهل فضل تهران بود ـ آدم‌هایی که سال‌ها پیش هدفی جز درهم کوبیدن او نداشتند و بعد که فروغ مرد صد و هشتاد درجه تغییر عقیده دادند. فروغ در آخرین نامه‌اش که دو هفته پیش از مرگ او بدستم رسید ، نوشته بود:اگر می‌خواهی بیایی تهران بیا ، من حرفی ندارم اما فراموش نکن که در تهران باید دیواری دور خودت بکشی و میان دیوار تنها زندگی کنی، تنهایی را حس کنی ، من سال‌هاست که این کار را می‌کنم و می‌ترسم که تو نتوانی . »
در میان این دیوار بلند بود که فروغ مرد

فروغ هم در نامه ای به فرخزاد همین حالت یاس و ناامیدی را از مردم و محیط حول و حوش خود مینویسد که براستی درد آور است  :

 « مگر من اینجا چه شدم که تو می خواهی بشوی؟ دو سال است به آلمانی شعر می گوئی و برای خودت آدمی شده ای.
من 10 سال است که شعر می گویم و هنوز وقتی احتیاج به 50 تومان دارم باید سر خودم را بگیرم و از بدبختی گریه کنم.
وقتی می خواهم یک کتاب چاپ کنم ناشرها به زور دست توی جیبشان می کنند و هزار تومان حق التالیف می دهند و آن کتاب را هم با هزار غرولند چاپ می کنند و تازه وقتی کتابت چاپ شد با تیراژ حداکثر 2 هزار، سال ها توی ویترین مغازه ها می ماند تا 50 جلدش به فروش برود و بعد چهارتا آدم احمق بی سواد و بی شعور توی چهار تا مجله مبتذل که سرتاپایش صحبت از لنگ و پاچه و خورشت قرمه سبزی و جنایت های مخوف است بر می دارند و به عنوان انتقاد هنری!! تو را مسخره می کنند. همین.
چرا می خواهی بیایی و میان یک عده احمق شهرت پیدا کنی؟ این برای تو چه ارزشی دارد؟
اینها هیچ هستند، هیچ هستند. آنهایی که امروز صد دفعه عکس تو را توی مجلاتشان چاپ می کنند و به زور به خورد آن بقیه می دهند و فردا هیچ کاری ندارند غیر از آنکه هرجا می نشینند از تو بد بگویند و هرجا می نویسند از تو بد بنویسند.
تو از سادگیت و از احساسات پاک و بچه گانه ات زندگی می کنی و این ها با مسخره کردن همین احساسات تو نان خواهند خورد. من به این عادت کرده ام و این دلقک ها را خوب می شناسم تو هم بیا تا آنها را بهتر بشناسی. به هرجهت اولین کسی که در فامیل ما می میرد من هستم و بعد از من نوبت تو است. من این را می دانم . »


در برهه ای که فروغ زندگی میکرد  روشنفکران جامعه در اتمسفری یاس آلود و فضای ذهنی آکنده از بدبینی غرق شده بودند و مفر و گریزگاه خود را در پناه بردن به مواد مخدر و الکل و سکس بی در و پیکر و مفرط میجستند و از قلمرو سمبولیسم اجتماعی و آرمانگرایی که با نیما جانی تازه گرفته بود کم کم رها شدند و در برزخی از پوچ گرایی و لعن و نفرین به دیگران و اندیشه های تیره و تار گرفتار شدند  ، مهدی اخوان ثالث در این دوران از زمستان عواطف و احساس میگوید از اینکه حتی سلامت را پاسخ نمیدهند و میخواهد از آن فضای تنگ و تاریک رها شود چرا که آسمان دلگیر و خسته کننده و هر سازی که می بیند بدآهنگ است :
بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست
صدا نالنده پاسخ داد 
آری نیست

 نکته ای را که نباید فراموش کرد و همواره به شکل پارادوکسی در ذهن بسیاری از ناقدان باقی مانده است  اینست که بهترین اشعار و نوشته های شاعران در همین برزخ و جو یاس و ناامیدی خلق شد و بعد از آن دوران به محاق و خاموشی فرو رفت .



کسروی که از جهل و خرافات مردم دل پر خونی داشت و 24 ساعت در جدال با آنها بود مینویسد که وقتی شیخ خیابانی را کشتند همان مردمی که تا دیروز از او هواداری میکردند و قربان و صدقه اش میرفتند در فردای آنروز او را لعن و نفرین میکردند و یا :
ماه محرم بود و سربازهای روسی در تبریز چوبه دار برپا کرده بودند و مشغول دار زدن آزادیخواهان بودند ولی یک مشت آدم لات و لوت و چاقوکش و پامنبری عین خیالشون هم نبود. برای کشتار آزادیخواهان که جلو چشمشون کشته میشدن جشن میگرفتن و برای امام حسینی که هزارسال قبل مرده بود عزا و علم و طبق راه انداخته بودن و سینه میزدن که داد از ظلم یزید .

تاریخ مشروطه احمد کسروی

او برون رفت از این وضعیت یاس و دلمردگی  را در آگاهی دادن به مردم و زدودن زنگار خرافات و روشنگری میدانست ،  معتقد بود که اگر استبداد سیاسی ریشه کن شود بی آنکه تحول و دگرگونی در زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی مردم ایجاد شود دوباره همان استبداد و دیکتاتوری که از در بیرون رفته بود با شکل و شمایل دیگری از پنجره بر میگردد و با توجه به تجربیاتی که کسب کرده است شالوده های خویش را سخت تر و محکم تر از پیش بنا خواهد ساخت 

هم اکنون جامعه ایران با این فرهنگ آخوندی و حاکمیت 35 ساله دروغ و ریا کاری و شارلاتان بازی مشتی عمامه بر سر دهها و صدها و هزاران بار بدتر گشته است ، دروغ در این جامعه اسلامی نهادینه شده است و تزویر ترویج میشود و شاعران و نویسندگانی که در این محیط زندگی میکنند بی شک دل پر خونی از این مذبذب بازی ها و فرهنگ لجن آلود دارند و تا زمانی که زنده اند تیرهای زهرآگین بسویشان پرتاب میشود و وقتی که مردند همان کسانی که گلوله بر شقیقه هایشان میزدند آنها را تبدیل به امامزاده میکنند و برایشان ناله سر میدهند و اشک میریزند » .





Thursday, June 13, 2013

هرگز فراموش نخواهیم کرد





حملات ارتش سایبری به جی میل ده ها هزار کاربر ایرانی

معاون مدير عامل شرکت گوگل روز چهارشنبه، ۲۲ خرداد، اعلام کرد که در سه هفته گذشته، تلاش‌هايی برای دست يافتن به رمز عبور ده‌ها هزار کاربر ايرانی خدمات پست الکترونيکی جی ميل صورت گرفته است.
به نوشته آقای گروس، اين حملات که از داخل ايران منشاء گرفته انگيزه سياسی دارد و‌ توسط گوگل رديابی و مختل شده است.
قربانيان اين حملات، ايميلی دريافت می‌کنند که در بردارنده لينک به صفحه‌ای است جعلی برای حفظ و نگهداری حساب‌های کاربری، اما پس از کليک کردن بر روی لينک، کاربر وارد صفحه‌ای می‌شود که نام کاربری و رمز عبور او را خواهد دزديد.
گوگل در وبلاگ خود تصويری از يک ای‌ميل جعلی منتشر کرده که ارسال کننده‌های آن گفته‌اند که از بخش فنی گوگل است. اين ای‌ميل که از حساب کاربری Email.Settings@gmail.com فرستاده شده، حاوی لينکی است که به يک صفحه جعلی می‌رسد و از اين طريق نام کاربری و رمز عبور مشترکان را می‌دزدد.
آقای گروس گفته است که «حفاظت از حساب کاربری مشترکان ما در اولويت نخست قرار دارد و تلاش می‌کنيم با رديابی حملات مورد حمايت دولت ايران و ساير فعاليت‌های مشکوک، اقدامات مناسب را برای کاستن از تاثيرات اين دست حملات بر روی حساب کاربران خود انجام دهيم».
گوگل می‌گويد که از جستجوگر «کروم» برای خنثی کردن اين حملات توسط همان گروهی استفاده کرده است که پيشتر در سال ۲۰۱۱ دست به اين اقدام زده بودند.
به گزارش خبرگزاری رويترز، در سال ۲۰۱۱ يک دانشجوی جوان ايرانی ادعا کرد که حساب کاربری مخالفان حکومت ايران را به دست آورده است و اين اقدام خود را «ميهن پرستانه» خواند ولی اينکه با حکومت جمهوری اسلامی ايران در ارتباط است را رد کرد.
اريک گروس، معاون مديرعامل گوگل در امور مهندسی ايمنی، در وبلاگ اين شرکت نوشته است که به نظر می‌رسد منشاء اين حملات ايران است. به گفته او اين اقدامات می‌تواند با انتخابات رياست جمهوری اين کشور مرتبط باشد.
رای دهندگان ايران قرار است روز جمعه، ۲۴ خرداد، پای صندوق‌های رای حاضر شوند تا جانشين محمود احمدی‌نژاد را انتخاب کنند.
حسن روحانی که مخالف برنامه‌ها و سياست‌های آقای احمدی نژاد در هشت سال گذشته است در حال حاضر پيشتاز نظرسنجی‌هاست و بسياری از شخصيت‌ها و گروه‌های مدافع تغيير و اصلاح طلبان از وی حمايت کرده‌اند .
                                        
                                      منبع : رادیو فردا



 

Wednesday, June 12, 2013

Tuesday, June 11, 2013

قبرهای چند میلیارد تومانی در ایران اسلامی




ما را بگو که خیال میکردیم این نظام که اگر هیچ کاری هم نکرده باشد حداقل قبرستانها را آباد کرده است و اگر در این دنیا خانه و آب و برق مجانی به قول خمینی ملعون به مردم نداده است  در زمان مرگ این امت ولایی کار خیری کرده است و در مناطقی با صفا و خوش آب و هوا آنها را رهسپار آن دنیا میکند تا در شب اول قبر از چهره های منحوس نکیر و منکر نترسند و دچار فشار مضاعف نگردند .


اما حیف که چنین نشد و نه تنها چنین نشد که قیمت های نجومی قبرها برق از کله آدم می پراند . این روزها  وحشت از مرگ و خرید یک قطعه قبر در این مملکت اسلامی به کابوسی برای مردم تبدیل شده است و همه میترسند که میت روی دستشان بماند و دچار مشکلات اخروی گردند .
اما خوشبختانه در طرف دیگر قضیه تا بخواهی کار دلالانی که به خرید و فروش قبر میپردازند و مرده خوارهای روضه خوان و آخوندها با جیب های گشان شان توی روغن است و با نرخ گذاری روی قبرها و تبلیغ های پر زرق و برق به کسب مال حلال میپردازند . 


قبرها در ایران هم به دو طبقه  بالایی ها و پایینی ها تقسیم شده اند و قیمت ها بسته به این که در  مجاورکدام منطقه و چه نقطه ای یعنی غنی یا فقیر نشین و دیگر پارامترهای ولایی  باشند فرق میکند . آنهایی که نزد امامزاده های قلابی و حقیقی یا دست دوم و دست اول باشند قیمتشان سر به فلاک میکشد و یک لاقباهایی مثل ما باید چشم خود را از آن درویش کنند و حتی به مخیله خود راه ندهند  چرا که قیمت های آن گاه از چند میلیارد تومان هم تجاوز میکند و مخصوص از ما بهتران و مراجع مفتخوار و مرده خوار میباشد .

خلاصه این نظام الهی نه تنها خانه مجانی و آب و برق را برای مردم به جان آمده از سرکوب و گرانی و بیکاری و هزاران دردهای بیدرمان دیگر در این دنیا به ارمغان نیاورده است بلکه با تاراج دار و ندارشان به آخرتشان هم دست تجاوز بلند کرده و
کلهم اجمعین ریدمانی کرده است .