Friday, August 30, 2013

چارپاره ماتریس متقارن ادبی









شعری از مهدی یعقوبی
تو آفاقی تماشایی ، تو عطری از غزلهایی
تماشایی ، جهانی از شکوفایی به رویایی
تو عطری از شکوفایی ، گل سرخی به چشمانم
غزلهایی به رویایی به چشمانم چه زیبایی


Tuesday, August 27, 2013

قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال 1367





متن نامه خمینی / که دستور قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ می باشد :
" بسم ‏الله ‏الرحمن ‏الرحيم‏
از آنجا كه منافقين خائن به هيچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه مى‏گويند ازروى حيله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پيدا كرده‏ اند، و باتوجه به محارب‏ بودن آنها و جنگهاى كلاسيك آنها در شمال و غرب و جنوب كشور باهمكاريهاى حزب بعث عراق و نيز جاسوسى آنان براى صدام عليه ملت مسلمان ما، و با توجهبه ارتباط آنان با استكبار جهانى و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتداى تشكيل نظام  جمهورى اسلامى تاكنون، كسانى كه در زندانهاى سراسر كشور بر سرموضع نفاق خود پافشارىكرده و مى‏كنند محارب و محكوم به اعدام مى‏باشند و تشخيص موضوع نيز در تهران با راىاكثريت آقايان حجهالاسلام نيرى دامت ‏افاضاته (قاضى شرع) و جناب آقاى اشراقى ) دادستان تهران) و نماينده‏اى از وزارت اطلاعات مى‏باشد، اگر چه احتياط در اجماعاست، و همين طور در زندانهاى مراكز استان كشور راى اكثريت آقايان قاضى شرع، دادستانانقلاب و يا داديار و نماينده وزارت اطلاعات لازم‏ الاتباع مى‏باشد، رحم بر محاربين ساده‏ انديشى است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامى است،اميدوارم با خشم و كينه انقلابى خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوندمتعال را جلب نمائيد، آقايانى كه تشخيص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شك و ترديدنكنند و سعى كنند [اشداء على الكفار] باشند. ترديد در مسائل قضائى اسلام انقلاب ىناديده ‏گرفتن خون پاك و مطهر شهدا می‏باشد. والسلام .
روح‏ الله الموسوى الخمينى ‏ "
 



در پشت نامه بالا احمد پسر خمینی نوشته است :

" پدر بزرگوار حضرت امام مدظله‏ العالى‏
پس از عرض سلام، آيت ‏الله موسوی اردبيلى در مورد حكم اخير حضرتعالى درباره منافقين ابهاماتى داشته‏ اند كه تلفنى در سه سوال مطرح كردند:
۱- آيا اين حكم مربوط به آنهاست كه در زندانها بوده‏ اند و محاكمه شده ‏اند ومحكوم به اعدام گشته ‏اند ولى تغيير موضع نداده‏اند و هنوز هم حكم در مورد آنها اجرانشده است، يا آنهايى كه حتى محاكمه هم نشده‏اند محكوم به اعدامند؟
۲- آيا منافقين كه محكوم به زندان محدود شده‏ اند و مقدارى از زندانشان را هم كشيده ‏اند ولى بر سرموضع نفاق مى‏باشند محكوم به اعدام میباشند؟
۳- در مورد رسيدگى به وضع منافقين آيا پرونده‏هاى منافقينى كه در شهرستانهائى كه خود استقلال قضائى دارند و تابع مركز استان نيستند بايد به مركز استان ارسال گردديا خود میتوانند مستقلا عمل كنند؟
فرزند شما، احمد

زير اين نامه خمینی نوشته است:
" بسمه ‏تعالى‏
در تمام موارد فوق هر كس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حكمش اعدام است، سريعا دشمنان اسلام را نابود كنيد، در مورد رسيدگى به وضع پرونده‏ ها در هر صورت كه حكم سريعتر انجام گردد همان مورد نظر است


«بسمه تعالي

حضرت آيت الله العظمي امام خميني دامت بركاته

با عرض سلام، در رابطه با حكم اخير حضرتعالي راجع به منافقين گرچه اينجانب كوچكتر از آنم كه در اين باره صحبتي بكنم ولي از جهت كسب رهنمود و من باب وظيفه شرعي و مسئوليت خطيري كه در تشخيص موضوع به عهده مي‎باشد معروض مي‎دارد كه بر سر نفاق بودن يا پافشاري بر موضع منافقين، تفسيرها و تحليلهاي گوناگوني مي‎شود و نظرها و سليقه ها بين افراط و تفريط قرار دارد كه به تفصيل خدمت حاج احمد آقا عرض كردم و از تكرار آن خودداري مي‎شود. من باب مثال در دزفول تعدادي از زندانيان به نامهاي طاهر رنجبر – مصطفي بهزادي – احمد آسخ و محمدرضا آشوع با اينكه منافقين را محكوم مي‎كردند و حاضر به هر نوع مصاحبه و افشاگري در راديو و تلويزيون و ويدئو و يا اعلام موضع در جمع زندانيان بودند، نماينده اطلاعات از آنها سئوال كرد شما كه جمهوري اسلامي را بر حق و منافقين را بر باطل مي‎دانيد حاضريد همين الان به نفع جمهوري اسلامي در جبهه و جنگ و گلوگاهها و غيره شركت كنيد، بعضي اظهار ترديد و بعضي نفي كردند، نماينده اطلاعات گفت اينها سر موضع هستند چون حاضر نيستند كه در راه نظام حق بجنگند. به ايشان گفتم پس اكثريت مردم ايران كه حاضر نيستند به جبهه بروند منافقند؟ جواب داد حساب اينها با مردم عادي فرق مي‎كند و در هر صورت با راي اكثريت نامبردگان محكوم شدند فقط فرد اخير در مسير اجراي حكم فرار كرد. لذا خواهشمند است در صورت مصلحت ملاك و معياري براي اين امر مشخص فرماييد تا مسئولين اجرا دچار اشتباه و افراط و تفريط نشوند.

حاكم شرع دادگاه انقلاب اسلامي خوزستان – محمد حسين احمدي





بسم الله الرحمن و الرحیم
محضر مبارک آیت‌الله العظمی امام خمینی مدظله العالی
پس از سلام و تحیت بعرض می‌رساند. راجع به دستور حضرتعالی مبنی بر اعدام منافقین موجود در زندانها، اعدام بازداشت‌شدگان حادثه‌ی اخیر را ملت و جامعه پذیرا است و ظاهراً اثر سویی ندارد ولی اعدام موجودین از سابق در زندانها: اولاً در شرایط فعلی، حمل بر کینه‌توزی و انتقامجویی می‌شود. و ثانیاً خانواده‌های بسیاری را که نوعاً متدین و انقلابی می‌باشند ناراحت و داغدار می‌کند و آنان جدّاً زده می‌شوند. و ثالثاً بسیاری از آنان سر موضع نیستند ولی بعضی از مسئولان تند با آنان معامله سرموضع می‌کنند. و رابعاً در شرایط فعلی که با فشارها و حملات اخیر صدام و منافقین ما در دنیا چهره مظلوم به خود گرفته‌ایم و بسیاری از رسانه‌ها و شخصیتها از ما دفاع می‌کنند صلاح نظام و حضرتعالی نیست که یکدفعه تبلیغات علیه ما شروع شود. و خامساً افرادی که به وسیله‌ی دادگاهها، با موازینی، در سابق محکوم به کمتر از اعدام شده‌اند، اعدام کردن آنان بدون مقدمه و بدون فعالیت تازه‌ای، بی‌اعتنایی به همه‌ی موازین قضایی و احکام قضاة است و عکس‌العمل خوب ندارد. و سادساً مسئولان قضایی و دادستانی و اطلاعات ما در سطح موسوی اردبیلی نیستند و اشتباهات و تأثر از جو بسیار و فراوان است با حکم اخیر حضرتعالی، بسا بی‌گناهانی و یا کم گناهانی هم اعدام می‌شوند و در امور مهمه احتمال هم منجز است. و سابعاً ما تا حال از کشتن‌ها و خشونت‌ها، نتیجه‌یی نگرفته‌ایم جز این‌که تبلیغات را علیه خود زیاد کرده‌ایم و جاذبه‌ی منافقین و ضدانقلاب را بیشتر نموده‌ایم به‌جا است مدتی با رحمت و عطوفت برخورد شود که قطعاً برای بسیاری جاذبه خواهد داشت. و ثامناً اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار دارید، اقلاً دستور دهید ملاک اتفاق‌نظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد نه اکثریت، و زنان هم استثنا شوند مخصوصاً زنان بچه‌دار. و بالاخره اعدام چندهزار نفر در ظرف چند روز، هم عکس‌العمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود و بعضی از قضات متدین بسیار ناراحت بودند و بجاست این حدیث شریف مورد توجه واقع شود.
16ذی‌الحجه1408ـ ۹/۵/۶۷ 
حسینعلی منتظری




 پاسخ منفی به هریک از این سؤالات به معنی محکومیت به اعدام بود :


هوادار کدام گرایش سیاسی هستی اگر میگفت مجاهدین به معنی پافشاری در موضع سازمانی بود و اعدام میشدند و اگر جواب میدادند منافقین سئوالهای بعدی را می پرسیدند .

آیا حاضرید در مصاحبه تلویزیونی منافقین را محکوم کنید؟
آیا حاضرید طناب دار را به گردن یک عضو فعال منافقین بیندازید؟
آیا حاضرید میدانهای مین گذاری شده را برای ارتش اسلام پاکسازی کنید؟
و پاسخ منفی به هریک از این سؤالات به معنی محکومیت به اعدام بود .



یرواند آبراهامیان پروسهٔ اجرای حکم اعدام مجاهدین را این گونه توصیف می‌کند:"کسانی که پاسخ های نامساعد می دادند، یا حاضر به زبان آوردن "منافقین" نبودند، بی درنگ به اتاق ویژه ای هدایت می شدند. در آنجا انگشترها و عینک هایشان ضبط و به آنها گفته می شد که وصیت نامه نهایی خود را بنویسید. آن گاه آنها را به سوی چوبه های دار که پنهانی، هم در تالار سخن رانی گوهردشت و هم در حسینیه اوین برپا شده بود می بردند و در گروه های ۶ نفری به دار می آویختند. جان کندن بعضی از آنها تا ١۵ دقیقه به طول می انجامید چون به جای این که دریچه ای پنهانی از زیر پایشان در رود و به پایین بیفتد به همان شیوه قدیمی حلق آویز می شدند. پس از گذشت چند روز، مأموران اعدام که بیش از حد خسته شده بودند تقاضا کردند که محکومین تیرباران شوند ولی با این تقاضا، به این عنوان که طبق حکم شرع مرتدین و دشمنان خدا باید حلق آویز شوند مخالفت به عمل آمد. البته این بهانه ای بیش نبود. چون طی یک دهه محکومین به "فساد فی الارض" به وسیله جوخه های آتش اعدام شده بودند. دلیل اصلی استفاده از طناب حفظ سکوت و پنهان کاری کامل، هم در قبال دنیای خارج و هم در برابر بخش‌های دیگر همان زندان بود. به چپ گرایان گفته شد که مجاهدین به زندان های دیگر انتقال یافته اند، اما بعضی از زندانیان با مشاهده کامیون های مجهز به سردخانه و پاسداران ماسک به صورت که به آمفی تئاتر رفت‌وآمد داشتند جریانات مشکوکی را حدس زدند. با وجود این آنها نمی دانستند که علت استفاده از ماسک توسط پاسداران این است که دستگاه های "فریزر" در مرده شویخانه زندان از کار افتاده است. یکی از پاسداران ادعا کرد که آنها "فقط مشغول تمیز کردن سلول ها هستند .




از سینه خا ک نفت ر ا دزدیدند
بر جمجمه گرسنگان ر قصید ند
ایران ایران به پرچمت سی سال است
شیخان به جنون کاسه خون پاشیدند




امام زمان واقعی



در نقطه ای از نجف کوفه در جایی مستور است در یک پوست بزرگ بز وحشی بنام جبر تورات اصل و انجیل اصل در آنجاست زبور اصل آنجاست . 74 کتاب که البته من دارم اینها را


رها کردن بیمار در خیابانی در شهر ساری


پیرمردی با پاهای جراحی شده در خیابان امیرمازندرانی شهر ساری به علت نداشتن پول درمان رها شده است

در حالی که ایران اسلامی میلیاردها دلار پول نفت  را خرج برنامه های خطرناک هسته ای و فرستادن نیروهای سرکوبگر به سوریه و ساختن ضریح های طلا در عراق و اماکن مذهبی در دیگر مناطق جهان میکند رسانه های حکومتی خبر دادند که شامگاه یکشنبه اهالی خیابان امیر مازندرانی در شهر ساری شاهد حضور پیرمردی جراحی شده در کنار بیمارستان امام ساری بودند .
این پیرمرد در خصوص علت حضور در کنار خیابان گفت برای ادامه درمان و باز کردن آتل جراحی شده نیاز به پول دارم و به من اعلام شد که باید دو میلیون تومان برای مداوا پرداخت کنی که در توان من و خانواده ام نیست .
این بیمار علت زخمی شدن پایش را در اثر تصادف با پیکان که راننده آن در دم متواری شد ذکر کرد .

موضوع رقت آور این بود که مردم خرافات زده ای که با ترحم به صحنه مینگریستند هیچ کمکی به این هموطن نمیکردند و تنها آه و ناله سر میدادند . همین مردمی که روزانه میلیونها میلیون پول به ضریح های 11 هزار امامزاده و پیغمبرزاده که معلوم نیست چه کسی دوست یا دشمن ایرانیان در آن دفن شده است و بیشتر بر اثر خوابنما شدن فلان و فلان آخوند مکار تبدیل به اماکن مقدس و متبرکه شده است میریزند و دخیل می بندند تا دردهایشان شفا پیدا کنند و عاقبت بخیر شوند .

لازم به یادآوریست که تنها هزینه ساخت ضریح اما سوم شیعیان بیش از 14 میلیارد تومان بوده است و آمار و ارقام ضریح های دیگر نیز که هنوز هم ادامه دارد در همین حول و حوش یا بیشتر است . با این پولهای میلیاردی میتوان جان هزاران کودک را در ایران خرافات زده از مرگ نجات داد و به جای بازسازی اماکن مقدسه و پرستش استخوانها و ساختن بتکده ها در قرن بیست و یکم  بیمارستانها و مدارس ساخت تا دیگر شاهد صحنه های دلخراشی مانند این نباشیم .
و صد البته تا زمانی که این رژیم پا برجاست این خواستها ، آرزویی محال و دست نایافتنی میباشد ، چرا که این رژیم تولید آخوند و ساختن مساجد و امامزاده ها و اماکن مقدسه را هزاران بار بر جان مردم محروم این مرز و بوم ترجیح میدهد .


Thursday, August 22, 2013

عکسی که جاودانه شد




در عکس فوق جوزف شولتز را چند لحظه قبل از اعدام مشاهده میکنید

در بیستم جولای سال 1941 در جبهه شرق به جوزف شولتز سرباز آلمان نازی و هفت سرباز دیگر فرمان دادند تا اسیران یعنی شهروندان بیگناه را با چشمهای بسته در کنار دیوار ردیف و تیربارانشان کنند .
سربازان در مقابل این مردم بیگناه به صف شدند و سلاحها را به قلب هایشان نشانه گرفتند ، جوزف شولتز بناگاه در آن فضای دهشت و مرگ کلاهخودش را از سر بر داشت و اسلحه اش را بر زمین نهاد . او با سر پیچی از فرمان مافوق خود از ننگ به گلوله بستن مردم بیگناه سرباز زد و در کنار بقیه اعدامیان قرار گرفت و مرگ را بر زندگی ترجیح داد .
چند لحظه بعد صدای شلیک تفنگها خاموشی دهشتناک را شکست و او در کنار 14 شهروند غیر نظامی در خون خود غلتید .
در جنگ جهانی دوم بسیاری از سربازان لوله های سلاح خود را برگرداندند و سینه های مردم بیگناه را نشانه نگرفتند و یا خود به جبهه مردم صلح جو پیوستند و یا مانند شولتز سینه سپر در برابر گلوله ها کردند . آنها با این عمل درس از خودگذشتگی و فداکاری به آیندگان دادند و در دلهای مردم  جاودانه شدند .

Monday, August 19, 2013

چگونه اساس یک مملکت را واژگون کنیم




تا ولایت هست آزادی همه یعنی که پشم


شعر طنز تازه ای از مهدی یعقوبی



تا ولایت هست آزادی بدان یعنی که پشم
خانه ی مجانی ، برق رایگان یعنی که پشم
علت فقر و فساد و ریشه های نکبتند
شادمانی زیر چتر شیخکان یعنی که پشم
روی منبرها به سر کوبیدن و چُسناله ها
گفتن مهدی بیا شان هر زمان یعنی که پشم
تا ولایت حاکم است با گرگهایش هر کران
امن و آسایش به کنج آشیان یعنی که پشم
جاکشانش وعده ها اینجا و آنجا میدهند
وعده ها اما همه خرد و کلان یعنی که پشم





Saturday, August 17, 2013

عکسهایی از دکتر مصدق



چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم که این آتش خاموش نخواهد شد و مردان بیدار کشور این مبارزه ملٌی را آنقدر دنبال می‌کنند تا به نتیجه برسد. اگر قرار باشد در خانه خود آزادی عمل نداشته باشیم و بیگانگان برما مسط باشند و رشته‌ای بر گردن ما بگذارند و ما را به هر سو که می‌خواهند بکشند مرگ بر چنین زندگی ترجیح دارد و مسلم است که ملٌت ایران با آن سوابق درخشان تاریخی و خدماتی که به فرهنگ و تمدن جهان کرده است هرگز زیر بار این ننگ نمی‌رود

Friday, August 16, 2013

Tuesday, August 13, 2013

آیا هنوز شک دارید که این آخوندها دشمنان سوگند خورده ایران و ایرانی اند


آیا هنوز شک دارید که این آخوندها دشمنان سوگند خورده ایران و ایرانی اند











اظهارات اسماعیل خویی خشم رسانه های حکومتی را بر انگیخت





اظهارات آقای اسماعیل خویی در مورد دعوت جوانان به تمرین و تجربه های جنگ و جنگ مسلحانه در زمانی که دگراندیشان ولایی و فعالان بصیر سیاسی به مغازله و لاس زنی با آخوند حسن روحانی رئیس جمهور منتصب ولایت فقیه در مورد دموکراسی دینی مشغولند و پند و اندرز به امت همیشه در صحنه میدهند که مبادا دست به اعمال ساختار شکنانه بزنند  خشم عناصر ریز و درشت نظام را بر انگیخته است و سخنان این شاعر مردمی  را که به مانند دیگر شاعران دَُر فارسی را به پای خوکان نریخته است مضحک و عجیب خواندند ، چرا که در عرف کلاسیک که تلویزیونهای استعماری آن را حلوا حلوا میکنند ، دیگر صحبت از جنگ مسلحانه با جلادان حاکم وقتی راههای مسالمت آمیز به بن بست رسیده است ، استراتژی و تاکتیکی مربوط به دوران عهد بوق میباشد و در قرن بیست و یکم که جهان به سرعت مدارج و پله های ترقیخواهی را طی میکند ، گوسفندان و گرگها باید در پای یک سفره بنشینند و با هم مذاکره کنند و گل بگویند و گل بشنوند  آن هم گرگهایی که عمامه بر سر و عبا بر دوش دارند .

 
جام جم با حقه بازی و با تحریف سخنان آقای خوئی در مورد اینکه شکل مبارزه را حکومت ها تعیین میکنند و نه ملت ها که صلحجو هستند و میخواهند از طریق مبارزه مسالمت آمیز اهداف شان را دنبال کنند نوشت : اسماعیل خوئی شاعر ضدانقلاب  مقیم خارج از کشور در گفتگو با صدای آمریکا در اظهار نظری عجیب و مضحک از جوانان ایرانی خواست فنون جنگ مسلحانه را یاد بگیرند!

خوئی مدعی شده است: (روحانی) حتما سرکوب را آغاز خواهد کرد، حتما کار به خونریزی خواهد انجامید(!) تنها چیزی که من میتوانم بفرزندان خودم، بجوانان ایران بگویم، اینست که از هم اکنون آماده باشند و براستی تمرین و تجربه کنند، تمرین و تجربه های جنگ، جنگ مسلحانه!

این اظهار نظر مضحک خوئی با واکنش منفی کاربران شبکه های اجتماعی مواجه شده است .


    



Sunday, August 11, 2013

جواب دندان شکن پروفسور داوکینز به یک جوجه مسلمان




حضور پدر بزرگوارمان رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خمینی

روزنامه های قدیمی 


حضور پدر بزرگوارمان، رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خمینی

پس از عرض سلام، کمترین فرزندان مجاهد آن حضرت، حسب الامر آن پدر گرامی از ارکان اعتقادی این جانبان سوال فرموده اید، معروض می دارند:
ارکان اعتقادی مجاهدین، همان ارکان عقیدتی دین مبین اسلام و مذهب حقه جعفری اثنی عشری است. همان تشیع علوی و همان ارکان عقیدتی قرآنی یعنی کتابی که از ابتدا تا انتها بدون کمترین خدشه ای تا ابد راهنمای بشریت و مورد اعتقاد مسلمانان بوده و خواهد بود.
با این همه حسب فرامین شفاهی پدر گرامی مان که در این مورد سوال کرده بودید، مختصراً ارکان عقیدتی خود را که دقیقاً برخلاف و در مقابل نظرگاه های مادی است، بشرح زیر اعلام می داریم:
1- توحید: جهان را خالقی است یکتا، احد، لم یلد و لم یولد که مشیت جمله کائنات در ید قدرت اوست. ذاتی یگانه و بی همتا که کل شئی هالک الا وجهه… و نشهد ان لا اله الا الله…
کلیه صفات ثبوتیه و سلبیه ذات باری چنان که در عموم کتب شرعیات آمده است نیز از آغاز بدان معتقد بوده و هستند.
2- عدل: خدای یکتا عادل است. عدل مطلق. و نمی شود که حتی بقدر پوسته خرمایی ستم روا دارد.
3- نبوت: از طریق وحی انبیای مرسل که اول آنها حضرت آدم و خاتم آنها حضرت محمد (ص) هستند، جهت بشارت و انذار بندگان به پیام آوری فرستاده شده اند و نشهد ان محمداً رسول الله
4- امامت: پس از ختم نبوت، از ذریه ی رسول اکرم و علی علیه السلام، جهت ادامه هدایت بنی بشر، دوازده تن ائمه که آخرین آنها زنده و غائب است، به منصب امامت رسیده و اسلام ما را به اوج اعتلاء رسانده اند.
معاد: بنی بشر را حیاتی است پس از مرگ که در آن به کیفر و پاداش اعمالی که در این جهان از آنها سر زده، خواهد رسید.
خصوصیات جهان اخروی همان است که در کتاب خدا (قرآن) خط به خط و نکته به نکته آمده است.
                                   
                                                                مسعود رجوی، 30 فروردین 58  



Saturday, August 10, 2013

اینجا بابلسر است یا سواحل هلند


بسیاری از مردم  در پایان ماه رمضان  به جای آنکه برای نماز عید فطر به مساجد و اماکن مقدسه بروند از اقصا نقاط کشور بار و بندیل خود را بستند و با سرعت برق و باد یک راست به سمت و سوی دریای مازندران هجوم آوردند همان دریایی که در ایام ماه مبارک برای حفظ بیضه اسلام شنا کردن و خوردن و آشامیدن در حول و حوش آن ممنوع شده بود و بسیاری را به خاطر رعایت نکردن آن یعنی احکام شریعت اسلامی به شلاق بستند .
براستی آدم با دیدن اینهمه دختران زیباروی ایرانی که بی روسری و با شور و شوق در سواحل دریا میخندند از خود میپرسد که اینجا سواحل هلند است یا سواحل زیبای شهربابلسر . 
خرافه پیشاپیش از خوانندگان محترم عذر میخواهد که بخاطر حفظ بیضه اسلام نمیتواند همه عکسهایی را که خبرنگار سایت تحلیلی خبری مشهدسر گرفته اند به نمایش عام و خاص بگذارد .

بابلسر در روز عید فطر 





Friday, August 09, 2013

عکسهایی از ایران قبل از انقلاب

علم الهدی این رئیس جمهور توسط امام زمان نصب شده است



در مملکت بلازده ما همه چیز یا از طریق امام زمان یا دسته بیلش که نایب امام زمانش میخوانند عزل و نصب میشود و جماعتی که برای این رئیس جمهور رای دادند پشم و پیلشان هم حساب نمیگردند و تنها مانند گوسفندان و حیوانات زبان بسته هر زمان که این متولیان امور بخواهند پشمشان را قیچی میکنند و شیرشان را میدوشند و در نهایت کارد بر گلوگاهشان مینهند و گوشت باقی مانده شان را به زیر دندانهای خودشان میبرند . تازه این هم پایان کار نیست ،  آنها حتی آخر و عاقبت آنها را نیز به زیر پنجه های خونین خود گرفته اند و میگویند بدون رضایت ولایت فقیه هیچ تنابنده ای از دروازه بهشت عبور نمیکند .

به گزارش خبرنگار مهر، احمد علم الهدی، صبح جمعه در مراسم برپایی نماز عیدفطر در حرم رضوی فرمودند
 این رئیس جمهور با یک واسطه  نصب شده بوسیله امام زمان است و در این راستا ما باید این تنفیض را پذیرفته و به آن پایبند باشیم چرا که امام زمان فرمودند در هر کاری باید به حجتمان رجوع کنیم.

 این آخوند با سواد با تاکید بر اینکه   این دولت دولت اعتدال است و اعتدال به معنای عدول از اصول نیست و کسانی که در فتنه 88 حضور داشتند و در مقابل قانون طغیان کرده و در اجرای استکبار غربی قدم برداشتند در دولت جدید جایی ندارند  آب پاکی روی دستهای سبزهای حکومتی  که هنوز خیال میکنند با دوشیدن این گاوهای نر در کاسه گدایی شان مقدار شیری به آنها میرسد ریخت و گفت ول معطل هستند و شکم های خود را صابون نزنند .
این خطیب امام جمعه که همه بلاها و معضلات اجتماعی و اقتصادی جامعه را مانند همیشه در بدحجابی می بیند این همه ضرب و شتم ها و فشارها را بر زنان مملکت آخوندزده کافی ندانست و گفت که باید قانون عفاف و حجاب که در سال 58 تصویب شده است را جدی تر مورد اجرا قرار داد  و هر چه غیر اسلامی است باید نابود و براندازی شود !؟ .
او ادامه داد : 
رفع تمام مسائل ضد اسلامی مسئله بی حجابی و بی عفتی است و بزرگترین نماد ضد اعتدالی بی حجابی و بی عفتی است و باید با این بزرگترین ضد اعتدال و مظهر بی دینی مقابله شود..


Tuesday, August 06, 2013

عکسهایی از انقلاب مشروطه


 
اعدام چند تن از مشروطه خواهان به دست سربازان قزاق در تبریز
 
 



Monday, August 05, 2013

رقص عربی از گلشیفته فراهانی




خامنه ای با انتصاب احمدی نژاد به دهن انتخاب کنندگان ریاست جمهوری زد



آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، روز یک‌شنبه ۱۴ مرداد با صدور حکمی محمود احمدی‌نژاد را به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد .
بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد دامت تأییداته با توجه به تلاش با ارزش هشت ساله جنابعالی در مسئولیت خطیر ریاست جمهوری اسلامی ایران و تجارب فراوانی که در این مورد اندوخته اید، شما را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب می نمایم. توفیقات جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم.
                                              سید علی خامنه ای     
                                            
هر چه داد و بیداد کردیم و فریاد زدیم که ای جماعت خرافات زده که تنها پالان نظام جمهوری ضد ایرانی اسلامی عوض شده و خر همان خر است اما مبارزان اینترنتی با جیغ های بنفش به جان ما افتادند که شما دارید چوب لای چرخ ارابه دموکراسی خواهی اسلامی در مملکت بقیه الله صاحب الزمان ( عج ) میگذارید و اله و بله. و چه فحش ها که نثار این و آن در روز روشن نکردند بفرمایید اینهم همان آش و همان کاسه ،  دوباره خامنه ای احمدی نژاد را به چرخه قدرت باز گرداند و در یک پست حساس ولایی !؟ در جمع مفتخواران نظام منصوب کرد و مشت خود را به جای دشمنان فرضی به دهان انتخاب کنندگان که امیدوار بودند با آمدن روحانی دری به تخته بخورد و اوضاع قمر در عقرب بهتر بشود زد .

از آخوند جماعت آرزوی دموکراسی و اصلاح طلبی نباید داشت . این گاو نر است و شیر بده نیست شما هی به غلط دستان مبارک خود را به تنبانش ببرید و او را برای هزارمین بار بدوشید .
خامنه ای به زبان صریح ضد ارزشهای هشت ساله دروغگوترین رئیس جمهور تاریخ ایران را ستود و او را  در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد یعنی او با یک تیر دو نشان زد از سویی با پرتاب کردن یک تکه استخوان به زیر پای احمدی نژاد و دم تکان دادنش ، او را خاموش کرد تا پر و پاچه اش را گاز نگیرد و موی دماغش نشود و از سویی زهر چشم از هاشمی رفسنجانی که این روزها زبانش کمی درازتر از حد معمول شده است گرفت و توازن را در آن مجمع ولایی بر قرار کرد . 

براستی تجارب فراوان احمدی نژاد که ولایت فقیه از آن یاد میکند چیست بجز سرعت گرفتن ماشین کشتار و بالا رفتن اعدامها و سرکوب ها 
 اختلاسهای میلیاردی 
 زندگی در زیر خط فقر بیش از 80 درصد ایرانی ها 
 تعطیلی کارخانه ها و رشد تصاعدی ارتش بیکاران
 افزایش میلیونها معتاد و تن فروش
بستن اینترنت و بازداشت روزنامه نگاران 
 شتاب بخشیدن به برنامه های خطرناک هسته ای که هیج نفعی برای مردم ندارد و موجب تحریم های بین اللمی و انزوای ایران میشود 
 صدور تروریست در منطقه و حیف و میل ثروتهای طبیعی این کشور وریختن آن به جیب قصاب اسد در سوریه و ...

منصوب کردن این حیوان دو پا که در دروغگویی و ریا بی همتا میباشد در مجمع تشخیص مصلحت نظام ،  بار دیگر ثابت میکند همانطور که گفته اند چاقو دسته خود را نمی برد بلکه آن را بر گوشت و پوست ملتی که در غرقاب فقر و سرکوب دست و پا میزند ناجوانمردانه فرو میکند تا به بقول خودشان به حفظ  و دوام نظام که از جان امام زمانشان بیشتر ارزش دارد بپردازند .


Sunday, August 04, 2013

احادیث خنده دار




محمد بن مسلم گويد: روزى خدمت امام باقر عليه السلام بودم كه يك جفت قمرى آمدند و روى ديوار نشسته طبق مرسوم خود بانگ مى كردند، و امام باقر عليه السلام ساعتى به آنها پاسخ مى گفت ، سپس آماده پريدن گشتند، و چون روى ديوار ديگرى پريدند، قمرى نر يكساعت بر قمرى ماده بانگ مى كرد، سپس آماده پريدن شدند، من عرض كردم : قربانت گردم ، داستان اين پرندگان چه بود؟ فرمود: اى پسر مسلم هر پرنده و چاپار و جاندارى را كه خدا آفريده است نسبت بما شنواتر و فرمانبردارتر از انسانست ، اين قمرى بماده خود بدگمان شده و او سوگند ياد كرده بود كه نكرده است و گفته بود بداورى محمد بن على راضى هستى ؟ پس هر دو بداورى من راضى گشته و من بقمرى نر گفتم : كه نسبت بماده خود ستم كرده ئى او تصديقش كرد. 
                       
                                اصول كافى جلد 2 صفحه 375 روايت 4





Saturday, August 03, 2013

من عروسی بکنم یا نکنم



شعر طنز تازه ای از مهدی یعقوبی

من عروسی قلی جانم بکنم یا نکنم
گفته که خیلی گرانم بکنم یا نکنم
خانه میخواهد و ماشین و النگوی طلا
مهریه ش را نتوانم بکنم یا نکنم
لبش آلو و خودش مثل هلو توی گلو
منم هالوی جهانم بکنم یا نکنم
خواهد از من همه ساله به فرنگش ببرم 
بخدا دل نگرانم بکنم یا نکنم

Friday, August 02, 2013

بهاییان را بکشید


داستانی کوتاه از مهدی یعقوبی