Friday, December 04, 2020

راز خوشبختی - داستانی از مهدی یعقوبی

 


آن روز انگار شراب از ابرها میبارید. درختان مست، بودند، پرندگان مست، کوه و دره ها مست، ایوان و در و پنجره های خانه مست، ماه و ستاره ها مست، همه و همه هر آنچه در زمین و آسمان بودند مست بودند


ادامه داستان


No comments:

Post a Comment