Monday, March 21, 2022

نامه ویکتور هوگو به فرزندش

 


اول از همه برايت آرزومندم كه عاشق شوی،

و اگر هستی، كسی هم به تو عشق بورزد،

و اگر اينگونه نيست، تنهایيت كوتاه باشد،

و پس از تنهایيت، نفرت از كسی نيابی.

آرزومندم كه اينگونه پيش نيايد، اما اگر پيش آمد،

بدانی چگونه به دور از نااميدی زندگی كنی.

برايت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،

ازجمله دوستان بد و ناپايدار،

برخی نادوست، و برخی دوستدار

كه دست كم يكی در ميانشان

بي ترديد مورد اعتمادت باشد.

وچون زندگی بدين گونه است،

برايت آرزو مندم كه دشمن نيز داشته باشی،

نه كم و نه زياد، درست به اندازه،

تا گاهی باورهايت را مورد پرسش قرار دهد،

كه دست كم يكی از آنها اعتراضش به حق باشد،

تا كه زياده به خود غره نشوی.

و نيز آرزومندم مفيد فايده باشی

نه خيلی غير ضروری،

تا در لحظات سخت

وقتی ديگر چيزی باقی نمانده است

همين مفيد بودن كافی باشد تا تو را سر پا نگهدارد.

همچنين، برايت آرزومندم صبور باشی

نه با كسانی كه اشتباهات كوچك ميكنند

چون اين كار ساده ای است،

بلكه با كسانی كه اشتباهات بزرگ و جبران ناپذير ميكنند

و با كاربرد درست صبوری ات برای ديگران نمونه شوی.

و اميدوارم اگر جوان هستی

خيلی به تعجيل، رسيده نشوی

و اگر رسيده ای، به جوان نمائی اصرار نوررزی

و اگر پيری، تسليم نااميدی نشوی

چرا كه هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد

و لازم است بگذاريم در ما جريان يابند.

اميدوارم حيوانی را نوازش كنی

به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز يك سهره گوش كنی

وقتی كه آوای سحرگاهيش را سر می دهد.

چرا كه به اين طريق

احساس زيبایی خواهی يافت، به رايگان.

اميدوارم كه دانه ای هم بر خاک بفشانی

هرچند خرد بود باشد

و با روئيدنش همراه شوی

تا دريابی چقدر زندگی در يك درخت وجود دارد...

بعلاوه آرزومندم پول داشته باشی

زيرا در عمل به آن نيازمندی

و برای اينكه سالی يك بار

پولت را جلو رويت بگذاری و بگویی: اين مال من است.

فقط برای اينكه روشن كنی كدامتان ارباب ديگری است!

و در پايان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی

واگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی

كه اگر فردا خسته باشيد، يا پس فردا شادمان

باز هم از عشق حرف برانيد تا از نو بياغازيد.

اگر همه ی اينها كه گفتم فراهم شد

ديگر چيزی ندارم برايت آرزو كنم.

ویکتور هوگو

No comments:

Post a Comment