محمود حسابی( پدرِ علم فیزیک در ایران) دربارۀ چگونگی تاسیس دانشگاه تهران به نکته ای اشاره می کند که می تواند نمونه ای از«تجدّد آمرانۀ رضاشاه» باشد.به روایت دکتر حسابی:
– رفتیم حضورِ رضاشاه…وقتی صحبت هایم در بارۀ لزوم تاسیس دانشگاه تهران و فوایدش تمام شد،رضاشاه پرسید:
– برای تحقّق این کارها چقدر زمان لازمه؟
گفتم: 3 تا 5 سال.
رضاشاه گفت:
-همین که شما حاضرید کاری انجام دهید تا دستم بسوی خارجی ها دراز نشود،غنیمت است.هرکاری از دستم برآید انجام خواهم داد
:دکترحسابی یادآوری می کند
– تشکرکردم و خواستم از کاخ سلطنتی خارج شوم که رضاشاه صدایم کرد:
-برای این آرزوهائی که داری چقدر پول لازم داری؟
دکترحسابی می گوید:من یک حساب مختصر کردم و گفتم: اگر هزارتومان مرحمت بفرمائید کافیه؟
سه روز از ملاقات من با رضاشاه نگذشته بود که صد هزار تومان حواله شد برای تاسیس دانشگاه تهران.مبلغ این حواله به قدری برای علی اصغرحکمت (وزیر فرهنگ رضاشاه)عجیب و باور نکردنی بود که حد نداشت چون آن روزها در تهران یک کوچه و خانه هایش را به هزار تومان میخریدند!
دکترحسابی ادامه می دهد:
-برای تخصیصِ زمینِ دانشگاه تهران نیز با کالسکه مرا بردند به پارک جلالیّه که محل مشقِ سواره نظام بود.رضاشاه پرسید:
-چقدر از اینجا را می خواهی؟
گفتم:به اندازۀ این میدانِ مشقِ سربازان کافیه!
رضاشاه ، وزیر جنگ را صدا کرد و گفت:
-کُلِ این پادگان را خالی می کنی، می بری « دوشان تپّه» و همه را می دهی برای تاسیس دانشگاه تهران. زمین های آقای اتحادیّه را هم میخری و به این ضمیمه می .کنی
به قولِ دکترحسابی
-«این پول و آن زمین، حاصلش شد دانشگاهِ تهران!».
No comments:
Post a Comment