Monday, January 27, 2020

آن‌ها تفنگ­‌های پر از باروت را آوردند




آن‌ها تفنگ­‌های پر از باروت را آوردند
آن‌ها دستور این کشتار وحشیانه را صادر کردند
آن­‌ها این‌جا با خلقی مواجه شدند
گرد آمده به حکم عشق و وظیفه
که سرودی می­‌خواندند.
دخترک با پرچمش فرو افتاد
و پسر، خندان، زخمی، در کنارش
مردم وحشت­زده، با درد و خشم
دیدند آنان را که بر خاک می­‌افتادند
و همان‌جا که کشتگان افتاده بودند
مردم پرچم­‌های‌شان را در خون زدند
تا آن را رو به دژخیمان دوباره بر پا دارند.
به خاطر این مردگان، به خاطر مردگانمان
مجازات می­‌خواهم!
برای آن­‌ها که بر خاک میهن خون ریختند
مجازات می­‌خواهم!
برای جلادی که حکم این کشتار را داد
مجازات می­‌خواهم!
برای خیانت­کاری که به قیمت خون دیگران بالا رفت
مجازات می­‌خواهم!
برای آن که فرمان مرگ داد
مجازات می­‌خواهم!
برای آنان که از این جنایت دفاع کردند
مجازات می­‌خواهم!
نمی­‌خواهم دست خونالودشان را به سمتم دراز کنند
من مجازات می­‌خواهم
نمی­‌خواهم سفیر من باشند
نمی­‌خواهم حتی توی خانه­‌شان راحت بنشینند
مجازات می­‌خواهم!
می­‌خواهم در همین مکان، همین میدان، محاکمه شوند
من مجازات می­‌خواهم!
من مجازات می­‌خواهم!

پابلو نرودا
ترجمه:غزال طبری

No comments:

Post a Comment