ملت و دربار مقاله ای از دهخدا در نشریه صوراسرافیل سه روز قبل از اینکه مجلس شورای ملی توسط محمد علی شاه و با دستان لیاخوف روسی به توپ بسته شود.
« چند نفر دُرد(تهنشین) پیالهٔ وجود و«ثفل(تفاله) ثمرات هستی»، یعنی معدودی از روسی نژادان که ملت «آدم پرست »روس نیز وجود آنها را ننگ یک هیئت و لکهٔ دامن قومیت خود میشمارد چنان دور دربار دولت ایران را احاطه کردهاند که برای نفوذ کمترین رائحهٔ احساسات انسانیت سر سوزنی هم منفذ و مدخل باقی نمانده است.
در صورتیکه ملت ایران پانصد سال از قافلهٔ دنیا عقب مانده، در صورتیکه دولت ما «موازنهٔ پلتیکی» خود را در میزان سیاست عالم گم کرده؛ و در صورتیکه هر یک دقیقهٔ وقت ما امروز با مرگ یا حیات ایران بازی می کند، قریب دو سال است که همین چند نفر منفور حَوزهٔ انسانيت حواس تمام اولاد ایران را به مرمت خرابکاریها و تصفیهٔ کثافت وجود خود مشغول کرده اند. هیچ راه نجاتی ملت ایران برای خود پیش بینی نمی کند جز اینکه دیواری از رذالت این دسته جلو آن کشیده می شود، هیچ نسیم روحبخش ودادی مابین دولت و ملت ایران نمیوزد جز اینکه تعفن وجود این چند نفر آن را مسموم می نماید… چرا اینطور شده است؟… »
از سرمقاله شماره ۳۲ صور اسرافیل. شنبه ۲۰جمادی اولی ۱۳۲۶ هجری قمری
No comments:
Post a Comment