Sunday, December 11, 2022

ایرج میرزا و هجو شیخ فضل الله نوری

 



ایرج میرزا و هجو شیخ فضل الله نوری 


حجه الاسلام کتک می زند

بر سر و مغزت دگنک می زند

گر نرسد بر دگنک دست او

دست به نعلین و چسک می زند

این دو سه گر هیچ کدامش نشد

با حنک و تحت حنک می زند

تا مشنوی پاره خبردار باش

گاه حنک را به هتک می زند

گر کومکت رستم دستان بود

هم به تو و هم به کومک می زند

ور بکند پا بمیانی فلک

چوب به پاهای فلک می زند

چک زن سختی بود این پهلوان

ملتفتش باش که چک می زند

دستش اگر بر فلکی ها رسد

گوز یکایک به الک می زند

ور الک تنها کافی نشد

هم به الک هم به دولک می زند

گویند آقا همه شب زیر جل

از تو چه پوشیده کمک می زند

چون ببرد دست به سیخ کباب

بر جگر ریش نمک می زند

نرمک نرمک به سر انگشت خویش

دیم دددک دیم دددک می زند

مختصرا هر شب در جوف پارک

یار و صد جور کلک می زند

حالا در حضرت عبدالعظیم

شیخ در دوز و کلک می زند

ان شاالله دو روز دگر

خیمه از آن جا به درک می زند

منعش اگر کس نکند بی ریا

دست تصرف به فدک می زند

وان جگر نازکش از بهر پول

روزی صد مرتبه لک می زند

مجلس شوراست که با دست حق

سیم بدان را به محک می زند

هر جا خواهی به سلامت برو

ملت الله معک می زند

قافیه هر چند غلط شد ولی

شیخ ز بیکاری سگ می زند



No comments:

Post a Comment