علی جنتی در خاطرات خود که بیشتر مربوط به مبارزان قبل از انقلاب است، درباره زن و دختر بنی صدر مینویسد: لازم است دربارۀ شخصیت بنی صدر به نکتهای اشاره کنم که شاید برای این مقطع تاریخی مفید باشد. در سفر جناب آقای هاشمی، مرحوم محمد منتظری برای من خاطرهای نقل کرد که بسیار جالب بود.
ایشان در یکی از خاطرات خود میگفت: «من به اتفاق آقای هاشمی، روزی در منزل بنی صدر، مشغول گفتگو بودیم. نزدیک ظهر دیدیم خانمی که حجاب هم ندارد، میز غذا را میچیند. بعد از اینکه میز غذا آماده شد، بنی صدر به ما تعارف کرد که غذا آماده است. برای صرف غذا سر میز نشستیم. همان خانم با لباس بسیار نامناسب و زننده روبروی ما نشست. آقای بنی صدر گفت ایشان خانم بنده هستند. پس از صرف غذا، من بنی صدر را کنار کشیدم و به او گفتم که اگر خانم شما همواره اینگونه در انظار ظاهر میشود، مصلحت نیست که جلوی شخصیتی مثل آقای هاشمی که روحانی است اینگونه بیحجاب بنشیند. بنی صدر گفت که من اصولا عادت ندارم به زنم بگویم که شما برو در اتاق دیگر بنشین و یا جدا از ما غذا بخور و نمیتوانم او را مجبور کنم که تو حتما باید یک نوع حجاب خاصی را داشته باشی.»
محمد منتظری چون به منزل بنی صدر زیاد رفت و آمد داشت، میگفت: «بنی صدر دو دختر داشت که بزرگ بودند. بعدها هم یکی از آنها، همسر مسعود رجوی شد، آنها در خانه جلوی افرادی که به منزل آنها میآمدند به وضع بسیار بد و نامناسبی رفت و آمد میکردند و هیچگاه نماز نمیخواندند.
یک بار به ایشان گفتم که شما چرا دخترتان را وادار نمیکنید که نماز بخوانند، آنها بزرگ هستند، صحیح نیست که وابسته به شما باشند و نماز هم نخوانند. وی در پاسخ گفت که من میخواهم خودشان راه خود را انتخاب کنند و من نمیتوانم آنها را مجبور به کاری کنم!!»
خاطرات علی جنتی، ص 111