Sunday, September 18, 2016

آیا میدانید حرم امام رضا بارها در تاخت و تاز اقوام مختلف ویران شد



آیا میدانید حرم امام رضا بارها در تاخت و تازهای اقوام مختلف ویران شد

* * *

حرم امام هشتم شیعیان امام رضا در طول تاریخ بارها مورد حمله و هجوم اقوام مختلف قرار گرفت و ویران شد ولی هر بار به دستور پادشاهان دوباره تزیین و مرمت شد .
امامی که در زمان زنده بودن نتوانست انگور زهرآلود را تشخیص دهد و حتی جان خود را نجات دهد طبعا بعد از مرگ هم کاری از دستش در برابر تاخت و تازها و لشکرکشی ها بر نمی آمد .
این مردم ایران هستند که بر اثر افکار مسموم کرامات و معجزات از آستان این امام انتظار دارند .

سالانه 300 میلیون طبق آمار دولتی به زیارت حرم امام رضا می روند.

 زنده ياد احمد كسروی در كتاب ارزنده خود بخوانيد و داوري كنيد در اينباره مينويسد:

 

Saturday, September 10, 2016

فتوای قتل ایرج میرزا توسط آیت الله های مرتجع



فتوای قتل ایرج میرزا توسط آیت الله های مرتجع
پس از انتشار عارف نامه ، ٢ نَفَر از آيت الله هاى آن زمان بقدری عصبانی شدند که به او فحش های ناموسی و حكم ارتداد و فتوای قتل ايرج را صادر ميكنند, كه یکی از آنها سيد محمد تقى دستغيب شيرازى ,پدر عبدالحسين دستغيب شيرازی امام چمعه شیراز بود
وی در شعرى كه براى ايرج مى سرايد ميگويد، آن زنى را كه با او "جماعى چون نبات و قند" كردى و روى از تو پوشانده بود خواهر خود تو بوده، كه ايرج با اين

Thursday, September 01, 2016

رفتار مسلمانان با ایرانیان



رفتار مسلمانان با ایرانیان 
بیکند شهری بود از سغد . سغد مرکز تجاری بین المللی در شرق ایران در زمان ساسانیان بود و شهری بسیار زیبا و ثروتمند . اندربیکند» مردی بود که وی را دو دختر با جمال ( زیبا ) داشت . ورقا ابن نصر » فرمانده سپاه اعراب هر دو دختر را از خانه بیرون کشید . مرد ایرانی گفت : در میان این شهر بزرگ چرا دختران مرا میبری ؟ ورقا پاسخی نداد . مرد بجست و کاردی بر وی بزد . ورقا زخمی شد ولی کشته نشد . چون خبر به قتیبه رسید . گفته شد که همه شهر «حرب»( کافر حربی که باید کشته شوند) هستند . در نتیجه شهر به کلی منهدم گشت . مردان قادر به جنگ ، قتل عام گشتند و اموال شهر به تصرف در آمد . سپس کشتار سمرقند و خوارزم شد . بعد از آن گرگان به محاصره «یزید مهلب» در آمد.
تاریخ بخارا

سفرنامه - ناصر خسرو



سفرنامه - ناصر خسرو
از بصره تا اصفهان صد و هشتاد فرسنگ باشد. شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاره فرو برند آبی سرد خوش بیرون آید وشهر دیواری حصین بلند دارد و دروازه‌ها و جنگ گاه‌ها ساخته و بر همه بارو کنگره ساخته و در شهر جوی های آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو و باروی شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است و اندرون شهر همه آبادان که هیچ از وی خراب ندیدم و بازارهای بسیار، و بازاری دیدم از آن صرافان که اندر او دویست مرد صراف بود و هر بازاری را دربندری و دروازه ای و همه محلت‌ها و کوچه‌ها را همچنین دربندها و دروازه های محکم و کاروانسراهای پاکیزه بود و کوچه ای بود که آن را کو طراز می‌گفتند و در آن کوچه پنجاه کاروانسرای نیکو و در هر یک بیاعان و حجره داران بسیار نشسته و این کاروان که ما با ایشان همراه بودیم یک هزار و سیصد خروار بار داشتند که در آن شهر رفتیم هیچ بازدید نیامد که چگونه فرو آمدند که هیچ جا تنگی موضع نبود و نه تعذر مقام و علوفه. و چون سلطان طغرل بیک ابوطالب محمدبن میکاییل بن سلجوق رحمة الله علیه آن شهر گرفته بود مردی جوان آن جا گماشته بود نیشابوری، دبیری نیک با خط نیکو، مردی آهسته، نیکو لقا و او راخواجه عمید می‌گفتند، فضل دوست بود و خوش سخن و کریم. و سلطان فرموده بود که سه سال از مردم هیچ چیز نخواهند و او بر آن می‌رفت و پراکندگان همه روی به وطن نهاده بودند واین مرد از دبیران شوری بوده بود و پیش از رسیدن ما قحطی عظیم افتاده بود اما چون ما آن جا رسیدیم جو می‌درویدند و یک من و نیم نان گندم به طک درم عدل و سه من نان جوین هم و مردم آن جا می‌گفتند هرگز بدین شهر هشت من نان کم تر به یک درم عدل و سه من نان جوین هم و مردم آن جا می‌گفتند هرگز بدین شهر هشت من نان کم تر به یک درم کس ندیده است، و من در همه زمین پارسی گویان شهری نیکوتر و جامع تر و آبادان تر از اصفهان ندیدم، و گفتند اگر گندم و جو و دیگر حبوب بیست سال نهند تباه نشود و بعضی چیزها به زیان می‌آید اما روستا همچنان است که بود، و به سبب آن که کاروان دیرتر به راه می‌افتاد بیست روز در اصفهان بماندم .






جنگهای پیامبر اسلام



غزوه
غَزوه، به نبردها و سرقت هایی که پیامبر اسلام، خود در آن‌ها حضور داشته‌است وفرماندهی نبرد راعهده داربود، گفته می‌شود
غزوه و غارت کاروانها
پس از هجرت مسلمانان از مکه به مدینه تامین نیازهای اقتصادی حضرت محمد و مسلمانانی که با وی هجرت کرده بودند به حمله و غارت کاروان‌ های مکه وابسته بود. حملات و غارت کاروان های مکه را که حضرت محمد شخصا در آن شرکت داشت را غزوه می گویند.
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
* * *
غزوه يعنی حمله ناگهانی به کاروان يا قبيله ديگر و تصاحب اموال و زنان آنها.ساده ترين شکل تنازع بقا در شبه جزيره عربستان.به محمد خبر رسيد که کاروانی از قريش به سرپرستی عمروبن خضرمی از شام به سوی مکه می رود و امتعه فراوانی دارد . عبدالله بن [عبيداللهه بن ] جحش را به سرکردگی عده ای مهاجر مأمور هجوم به آن کاروان کرد . درجايی نزديک مقام نخله کمين کردند و همين که کاروان بد انجا رسيد بر آن هجوم کردند، سرپرست قافله را کشتند و دو نفر ديگر را اسير کردند و با تمام اموال رهسپار مدينه شدند و اين غزوه در تاريخ اسلام بنام سریه نخله ثبت شد