بعد از سرودن شعر « من مسلمان نیستم ایرانیم » دوستان ! زیادی لطف فرمودند و کامیونی از فحش برایم ارسال نمودند . برای آنکه این حقیر آنها را از غم و غصه و ناراحتی در بیاورد . در اینجا یک توبه نامه به صورت شعر « من مسلمانم قسم ایرانی اصلن نیستم » نوشتم تا نه تنها به نزد آنها که به درگاه خداوند حق تعالی هم قبول افتد و مرا از سرازیری شب اول قبر و سئوالات نکیر و منکر و حمله گرگهای وحشی و آتش جهنم رهایی بخشد .
من مسلمانم قسم ، ایرانی هرگز نیستم
در خرافات از همان روز تولد زیستم
دین و ایمان و تمام هستی ام زیر شکم
با خرد بیگانه با جن و پری ها دم به دم
میروم در مستراح هر روز و شب با پای چپ
میکنم با هر که ریند رو به قبله من غضب
کشته ام حتی زنان را از برای تار مو
میکنم در انعقاد نطفه عمری گفتگو
فی المثل گوزی اگر بعد از وضو یم در کنم
بحث ها در باره اش بالای هر منبر کنم
گر ندانم علتش را میروم با پای لنگ
بیت رهبر تا جوابم را دهد با حال منگ
حوزه ی علمیه ی قم کشکها ساییده ام
جنتی را مهدی موعودِ خود من دیده ام
الغرض ایران و ایرانی همه با ما بدند
بارها عمامه ام را در خیابان گهُ زدند
سال نو آه ای خدا بر سفره های هفت سین
جای قرآن مینهند آنان شراب آتشین
دستعجمعی جای اشک و ناله و بر سر زدن
رقص رقصان می روند هر سوکران دشت و دمن
موی زیبا را به روی شانه ها افشان کنند
رخته در ایمان مردان با رخ خندان کنند
مسلمین را کوچه ها حالی به حالی میکنند
من که نه جن و پری هم اتصالی میکنند
محرم و نامحرمی را یکسره بر هم زنند
روسری ها را زنان در قعر آتش افکنند
***
من مسلمانم مسلمانم مسلمان مسلمین
ای امانا ای فغانها داد از ایران زمین