برتراندراسل
مشکل دنیا اینست که احمقها کاملا به خود یقین دارند
در حالیکه دانایان سرشار از شک و تردیدند .
انسان پدیده هایی را می دیده است که باعث ترس و اضطرابش می شده و برای اینکه این ترس و اضطراب را آرام کند ، نمی توانسته از علم و شناخت واقعی پدیده ها که بعد منجر به پیدا کردن راه حل مناسب و منطقی می شده استفاده کند . در نتیجه به جای علاج واقعه یک مسکن برای خود پیدا می کرده و به تعبیری دل خود را خوش می کرده است . مثلا با اعتقاد به قضا و قدر ، ناملایمات زندگی را برای خود تعریف می کرده ، یا با اعتقاد به بهشت و اینکه اگر ما اینجا سختی می کشیم در عوض بهشتی وجود دارد که در آنجا راحتیم ناملایمات زندگی را برای خود تحمل پذیر و توجیه میکرده است .
به عنوان یک فیلسوف ، اگر بخواهم برای شنونده های فلسفی محض سخن بگویم باید بگویم که خود را یک ندانم گرا توصیف میکنم ، چرا که فکر نمی کنم برهانی قاطع وجود داشته باشد که کسی بتواند اثبات کند که خدایی وجود ندارد .
برتراندراسل
No comments:
Post a Comment