Wednesday, September 02, 2020

محمدعلی اسلامی ندوشن - ایران برای حفظ ایرانیت در مقابل تازیان مسلمان خود را به هر آب و آتشی زد




پس از ورود اسلام به ایران، ایرانی مجبور بود شخصیت دوگانه به خود بگیرد: هم در راه باشد و هم در بیراه، هم همراه باشد و هم حریف. تمام نیروی این ملت نگون‌بخت در طی تاریخ به این نحو مصرف شده است: این که هم خود باشد و هم آنچه به آن واداشته شده است، باشد.

برای حفظ ایرانیت، خود را به هر آب و آتشی زده است؛ به هر رنگی که لازم بوده، درآمده: به رنگ عابد و مومن ، درویش و قلندر، یاغی و گردنه بند، نوکر اجنبی، دلقک، لوطی و جوانمرد، جان برکف و ابن الوقت، خالصه از هر فرقه و گونه‌ای؛ و باز از همین روست که جامعهٔ ایرانی سراپا چندگانگی و تناقض بوده است.
ایرانی قرنهاست که متزلزل زیسته، و بنابراین عجبی نیست که «انسجام خاطر» نداشته باشد. همین، روال زندگی او شده است. در منطقه‌ای که چهار سوق جهان بوده است.
در چنین محیطی ناامن، آیا تعجب دارد که مردم پنهانکار، دو رنگ و تقیّه‌گر بشوند؟ و چون اوضاع و احوال خاصّ کشور، ایجاب می‌کرده که استبداد بر آن حکومت بکند، طبیعتاً از آزادی خبری نبوده، و مردم ناگزیر بوده‌اند که همواره خلاف آنچه را که در دل داشتند، بر زبان آورند.
قومی که مدتی طولانی سروری کرده بود، آیا می‌توانست آسان از خود خلع شخصیت کند؟ جریانهای بعدی نشان داد که چنین چیزی شدنی نبود. بنابراین آنچه به نظرش آمد، آن بود که امپراتوری سیاسی را به امپراتوری دیگری تبدیل کند، و آن امپراتوری فرهنگی بود. نهضت فرهنگیی که بعد از اسلام در ایران ایجاد شد، نه تنها در تاریخ خود او بی‌سابقه بود، بلکه در دنیا نیز تنها یک مشابه می‌توان برایش یافت و آن رنسانس اروپاست.
در اندک مدّتی زبان فارسی دومین زبان دنیای اسلام می‌گردد. ایران با همین زبان خود، ‌راه خویش را از سایر سرزمینهای فتح شده جدا می‌کند. استقلال زبان، استقلال فکر و شخصیّت نیز هست. این یک عامل تازه است. بعد از آن هم تنها کشورهایی که اسلام نوع ایرانی را پذیرفته‌اند، امکان می‌یابند که در حفظ زبان اصلی و هویّت خود موفّق بمانند.

محمدعلی اسلامی ندوشن


No comments:

Post a Comment