رو حانی(آخوند) نسبت به برهنگی و رابطه طبيعي دو جنس حساسيت دارد
اما از کنار فقر و فلاکت ساده می گذرد
سوزان ارتس
این ملاها و آخوندها چنان در جهل خود غرقاند که گویی نور حقیقت را هرگز ندیدهاند
علیاکبر دهخدا
قتی پدرم مُرد، من نامزد پسر عموم بودم. پدرم دارائیاش بد نبود. الاً من هم وارث نداشت، شریکالملکش میخواست مرا بیحق کند. من فرستادم پی همین نامرد از زن کمتر که آخوند محل و وکیل مدافعه بود که بیاد با شریکالملک بابام برود مرافعه. نمیدانم ذلیل شده چهطور از من وکالتنامه گرفت که بعد از یک هفته چسبید که من تو را برای خودم عقد کردهام. هر چه من خودم را زدم، گریه کردم، به آسمان رفتم، زمین آمدم، گفت الا و للا که تو زن منی، چی بگویم مادر، بعد از یک سال عرض و عرضکشی، مرا به این آتش انداخت
تا زمانی که جامعه
شغل شرافتمندانه ای برای روحانیون پیدا نکند،
این گروه مفت خور، سربار و انگل اجتماع انسان خواهد بود
کارل مارکس
تا وقتی قضاوت در دست آخوندها باشد،
عدالت در این مملکت برقرار نمی شود
علیاکبر خان داور
یـک فیلسـوف تـا بـه حـال هرگـز یـک روحـانی را نکـشته اسـت ،
در حـالی کـه روحـانیون فلاسـفه زیـادی را کشـته انـد .
دنـــی دیــــدرو
جلیل محمد قلی زاده بنیانگذار روزنامه ارزشمند " ملا نصر الدین " صد و چند سال پیش وضعیت امروز ما را پیش بینی کرده بود . او در این روزنامه ( بسال ۱۹۰۸ میلادی ) چنین نوشته است
" .... اگر با این نیروی مخرب جامعه و تاریخ کهن ( یعنی دستار بندان ) تسویه حساب نشود ؛ خواه انقلاب مشروطه بشود یا نشود ؛ این میکربها میمانند و من می ترسم در آینده نزدیکی چشم باز کنید و ببینید " هشتصد ملا یکجا خلق شده " . ملا همه امور مملکت را بدست گرفته ؛ همه ثروت شما را بر باد داده ؛ و شما را به امان خدا سپرده و افسارتان را به بیگانگان رها کرده ....
روزنامه ملا نصرالدین . شماره ۲۵ - سال ۱۹۰۸ میلادی
نخستین شماره جریده ملانصرالدین مثل بمب منفجر صدا کرد. ملاها میگفتند
نباید اجازه داد که این مجله وارد خانه مسلمین شود. اما اگر این مجله وارد خانه یک مسلمان شد باید آن را با انبر برداشت و توی خلا انداخت
آخوند علیاکبر فال اسیری کسی است که سه بار آرامگاهِ لسان الغيب،حافظ شیرازی
را صدمه کلی زد
چندی بعد حکومت وقت قصد ساختن مقبرهٔ حافظ را داشت، آخوند علی اکبر بر روی منبر رفته فریاد زد: اگر شاه بسازد و هزار مرتبه بسازد من خراب میکنم
بهانه اش این بود که زرتشتیان هزینه مرمت آرامگاه را داده اند
این ملعون همان است که میگفت:
ای مردم، وقت جهاد عمومی است!! بکوشید تا جامهٔ زنان نپوشید
منظور آن است که شیرازی ها، لباسِ فرنگی نپوشند ولی بعداً همگان خبردار شدند که پارچه فروشان شیرازی ریشِ این شیخ را خوب چرب کرده بودند!
متاسفانه در شیراز هم اکنون خیابانی بنام این آخوند است که دیوان حافظ را با انبر گرفته و در آتش می انداخت که به ذعم خودش! مبادا دستانش نجس شود
زهی تاسف
در سال ۱۲۸۰ خورشیدی مقبرهٔ حافظ که پیشتر توسط مجتهد ساکن شیراز، یعنی آخوند علی اکبر فال اسیری تقریباً ویران شده بود توسط حاکم فارس شاهزاده ملک منصور میرزا ملقب به شعاع السلطنه بازسازی شد. به دستور او علی اکبر مزّین الدوله نقاش باشی چارچوبی آهنین بر فراز آرامگاه حافظ ساخت و کتیبهای بر آن قرار داد. در سال ۱۳۱۵ خورشیدی این چارچوب آهنین جای خود را به بنای کنونی داد.
باید یادآوری کرد که پس از كريم خان زند در سال ۱۲۷۳ طهماسب ميرزا (مؤيدالدوله) حكمران فارس، آرامگاه حافظ را بار ديگر تعمير و مرمت كرد و در سال ۱۲۹۵ معتمدالدوله فرهاد ميرزا، فرمانروای فارس در گرداگرد مقبره حافظ، معجري چوبي ساخت. پس از آن (اردشير) زردشتي يزدي، بار ديگر بارگاه حافظ را مرمت كرد و بر فراز آرامگاهش معجری بنا كرد اما آخوند علي اكبر فال اسيري به دليل زردشتي بودن اردشير، بناي مرمت شده را ويران ساخت.
آخوند علیاکبر فال اسیری در سالِ ۱۳۱۴ خورشیدی ریقِ رحمت را سرکشید
No comments:
Post a Comment