Tuesday, June 25, 2013

سکس با زنان شوهر دار حرام است مگر زنانی که



 در تفسیر المیزان در مورد آیه فوق آمده :
اين واژه ، يعنى كلمه ( محصنات ) عطف است به كلمه ( امهات ) ومعناى آيه چنين مى‏شود حرام شد بر شما ازدواج با مادران و ... همچنين ازدواج با زنان شوهردار - البته مادام كه شوهر دارند - .

و بنا بر اين جمله : الا ما ملكت ايمانكم در اين مقام خواهد بود كه حكم منعى كه در محصنات بود از كنيزان محصنه بردارد ، يعنى بفرمايد زنانى كه ازدواج كرده‏اند ، و يا بگو شوهر دارند ، ازدواج با آنها حرام است به استثناى كنيزان كه در عين اينكه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به اين معنا كه صاحب كنيز كه او را شوهر داده مى‏تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود ، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد ، و آنگاه خودش با او همخوابگى نموده ، دوباره به شوهرش تحويل دهد ، كه سنت هم بر اين معنا وارد شده است .

و اما اينكه بعضى مفسرين گفته‏اند مراد از جمله : الا ما ملكت ايمانكم مالكيت مولى نسبت به خود برده نيست بلكه صاحب اختيارى و ملكيت همخوابگى و شهوت‏رانى از زن به وسيله نكاح و يا به وسيله مالك كنيز شدن است ، ( ساده‏تر اينكه آيه شريفه مى‏خواهد بفرمايد غير آن چهارده طايفه حلال است .

به استثناى شوهردارها كه همخوابگى با آنها حرام است ، مگر آنكه به وسيله نكاح يا ملكيت رقبه مالك ناموس آنها شده باشيد ، و
بنا بر اين معنا استثناى نام برده استثناى منقطع و نظير عبارت ( به همه علما سلام كن مگر غير علما ) خواهد بود ، چون قبلا فرموده بود زنان شوهردار حرامند ، مگر آنكه به وسيله نكاح يا ملك رقبه مالك ناموس آنها باشيد و معلوم است چنين زنى داخل در عبارت زنان شوهردار نبود ، تا استثنا آنرا خارج سازد ) ( مترجم ) پس اين تفسير درست نيست به خاطر اينكه اولا بايد بگوئيم : مراد از كلمه ( محصنات ) زنان عفيفند ، نه شوهردار ، تا استثناى منقطع نشود ، كه اشكال آن را قبلا تذكر داديم ، و گفتيم زنى كه از آن چهارده طايفه نباشد ازدواجش حلال است ، چه عفيف باشد و چه نباشد ، و ثانيا اين معنا از قرآن كريم معهود و سابقه‏دار نيست ، كه عبارت ( ما ملكت ايمانكم ) را بر غير برده اطلاق كرده باشد ، در اصطلاح قرآن كريم ملك يمين به معناى برده است و بس ، نه به معناى تسلط بر شهوت رانى و امثال آن .

و همچنين تفسير ديگرى كه كرده‏اند و ذيلا از نظر خواننده مى‏گذرد درست نيست ، و آن اين است كه گفته‏اند مراد از جمله : ( ما ملكت ايمانكم ) زنان جوانى است كه شوهر كافر دارند ، ولى در جنگ اسير مسلمانان شده‏اند ، ( و آيه شريفه مى‏خواهد بفرمايد بطور كلى زن شوهردار حرام است ، الا چنين زنى كه با اينكه شوهر دارد ، از آنجا كه جزء غنائم جنگى مسلمين شده براى مسلمان تمتع از او حلال است ) ، و اين تفسير را با روايت زير تاييد كرده‏اند

ترجمة الميزان ج : 4ص :426

كه ابى سعيد خدرى گفته : اين آيه در باره اسير شدن اوطاس نازل شد ، كه مسلمانان زنان مشركين را اسير گرفتند و با اينكه در دار الحرب شوهرانى مشرك داشتند با اين همه به حكم اين آيه حلال شدند و منادى رسول خدا (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم‏) ندا در داد كه هر كس كنيزى از اين زنان نصيبش شده ، اگر كنيزش حامله است با او همخوابگى نكند ، تا وضع حمل كند و آنها هم كه كنيزشان حامله نيست صبر كنند تا مدت استبرا تمام شود .

وجه نادرستى اين تفسير اين است كه عبارت ما ملكت ايمانكم مطلق است ، هم شامل اسراى جنگى شوهردار مى‏شود ، و هم شامل غير آنان ، و روايت نامبرده به خاطر اينكه سندش ضعيف است ، و قدرت آن را ندارد كه اطلاق قرآن را مقيد كند .

كتاب الله عليكم كتاب الله عليكم يعنى الزموا حكم كتاب الله ، ملازم حكم خدا شويد ، و آن حكمى كه خدا بر شما نوشته - و يا بگو واجب كرده را بگيريد ( چون كلمه عليكم - به نظر مؤلف قدس سره در اينجا اسم فعل است ، و معناى فعل امر - بگيريد - را مى‏دهد ، ) ولى مفسرين گفته‏اند كلمه كتاب در اين جمله از اين جهت به صداى بالا خوانده مى‏شود كه مفعول مطلق فعلى تقديرى و فرضى است ، و تقدير كلام كتب الله كتابا عليكم ( خدا عليه شما كتابى نوشته و تكليفى واجب كرده ) ، آنگاه فعل كتب حذف شده ، به جايش مصدر آن فعل به فاعل اضافه شده ، و اين مضاف و مضاف اليه به جاى فعل نشسته ، و بنا به گفته آنان ديگر ( عليكم ) اسم فعل نيست بهانه مفسرين در اين تفسير كه كرده‏اند اين است كه اگر كلمه ( عليكم ) اسم فعل بود بايد مى‏فرمود : عليكم كتاب الله ، ( بگيريد كتاب خدا را ) .

به ايشان اشكال كرده‏اند كه جلوتر آمدن مفعول از فعل چيز نوظهورى نيست ، ممكن است ( كتاب ) را از باب تقدم مفعول بر فعل مفعول عليكم بگيريم .

جواب داده‏اند نحويين اجازه نمى‏دهند زيرا اسم فعل در عمل كردن ضعيف است ، خيلى هنر داشته باشد طبق معمول همه افعال در مفعول مؤخر عمل كند ، و اما در مفعول مقدم نمى‏تواند عمل كند .

و احل لكم ماوراء ذلكم در اينجا اگر خداى تعالى مى‏خواست بفرمايد : غير از اين شانزده طايفه ، هر زنى ديگر براى شما حلال است ، نمى‏فرمود ( ما وراء ) چون كلمه ( ما ) مربوط به غير ذوى العقول است .