Saturday, June 15, 2013




از خشم گرسنگان  بترسید بترسید
از شورش ناگهان  بترسید بترسید

از چهره مادران سر قبر عزیزان
در خطه  خاوران  بترسید بترسید

از پرده خون به چشم این مردم در بند
با کارد بر استخوان بترسید بترسید

از کودک آن مرد که بر دار خروشید
با دیده  به آسمان بترسید بترسید

از شیر زنی که شد تجاوز دل زندان
با کینه جاودان بترسید بترسید

از رویش خونهای فرو ریخته بر خاک
در جنگل ارغوان  بترسید بترسید

از صاعقه هایی که به یک روز بترکد
در بغض ستمکشان بترسید بترسید

از لحظه  انفجار  انبار  مهمات
در سینه هر جوان بترسید بترسید

از زلزله هایی که به یکباره بپاشد
سرتاسر کاختان  بترسید بترسید
 
« مهدی یعقوبی »

 

No comments:

Post a Comment