یه روز شاملو مياد خونه ميبينه آيدا هنوز نيومده و ازونجايى که اون موقع تلفن نبود براش يادداشت ميذاره
ايدا من ساعت٦:٣٠ اومدم و الان٧:٣٠عه تو هنوز نيومدى، تحمل خونه بدون تو سخته ميرم بيرون چرخى ميزنم اميدوارم برگشتم تو درو برام باز كنى، خونه بدون تو جهنمه ...
No comments:
Post a Comment